کینه سرطان روحیه
به خُدا؛
دلت جایِ خداست!
حیفِـش نکن ‼️
هیچ آدمی ارزش اینو نداره
که خطاهاشو توی دلت ضبط کنی.
دلی که درگیر خطاهای دیگران میشه
جای خالی،برای خدا نداره ها
به خُدا؛
دلت جایِ خداست!
حیفِـش نکن ‼️
هیچ آدمی ارزش اینو نداره
که خطاهاشو توی دلت ضبط کنی.
دلی که درگیر خطاهای دیگران میشه
جای خالی،برای خدا نداره ها
امام صادق علیه السلام :
طَلبَةُ الْعِلْمِ ثَلاثَة فَاعْرِفْهُمْ بِأعْيانِهِمْ وَصِفاتِهِمْ: صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْجَدَلِ وَالْمِراءِ، وَ صِنْفٌ يَطْلُبهُ لِلإسْتِطالَةِ و الخَتلِ وَصِنْفٌ يَطْلَبُهُ لِلْفِقْهِ وَالْعَقْلِ فَصاحِبُ الْجَدَلِ وَالْمِراءِ….
امام صادق عليه السّلام فرمودند: جويندگان علم بر سه دسته اند پس آنان را با هويت واقعي شان بشناس:
▫️دسته اي از آنها دانش را به جهت جدل و مراء فرا ميگيرند .
▫️دسته اي آن را جهت تفاخر و بزرگ نمائي ميآموزند.
▫️ دسته اي نيز آن را جهت فهميدن و تعقل ياد ميگيرند.
پس اهل جدل و مراء آدم مردم آزار است، او در هنگام مناظره مانع از گفتار ديگران ميشود و در ميدان سخن مجالي براي ديگران قائل نيست و در عين حال خود را حليم پارسا مينماياند و حال آنكه باطن وي از خشوع و ورع تهي است و سرانجام خداوند نيز دماغ وي را به خاك ميمالد.
? معالم الاصول و ملاذ المجتهدين، ص ۱۵
تفاوت گرگها و موریانهها
1️⃣ - وقتی گرگ حمله میکند،با صدای بلند حمله میکند؛ و فرصتی برای واکنش دارید.
(فرار یا مقاومت)
2️⃣ -اما وقتی موریانه هجوم میآورد،
از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما میافتد.
زمان میبرد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود میکند
⚠️ایستادن در برابر گرگ،
“شجاعت”
میخواهد و دفع خطر موریانه
"بصیرت”
?بصیرت چیست؟؟؟؟؟؟
⬅️بصیرت، سواد نیست - بینش است.
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، میتواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) میتواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمیتوانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنهگران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛
⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال، نشناسی؛
⬅️بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) ” دل بستهاند؛
⬅️بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار میشود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلیاش ….
❇️آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه
خداوند پرستار انسان است و به او ساعتبهساعت دارو میدهد و کموزیادش میکند و مرتب او را تر و خشک میکند.
قرآن میگوید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً» شما را به بدی و خوبی میآزماییم. ?(انبیاء،35)
انسان همیشه نیازمند است و همیشه تحت پرستاری خداست و خداوند هم فقط یکچیز از این مریض میخواهد اینکه مریض به هوای خودش و به حرف خودش عمل نکند و روی تخت بیمارستان هر چه دکتر گفت انجام دهد و هر چه پرستار به دستش داد بخورد.
اگر به حرف دکتر و عمل پرستار راضی شد آنگاه سلامتی پیدا مینماید.
?قالت فاطمه (سلام الله عليها):
فَجَعَلَ اللَّهُ … صِلَةَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنْمَاةً لِلْعَدَد
حضرت زهرا سلام الله عليها مي فرمايند :
خداوند صله رحم را باعث طولاني شدن عمر و زيادي نفوس (بشر) قرار داد
[الإحتجاج على أهل اللجاج- جلد 1 - صفحه 99]
?داستانك:
از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که :
قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد بعد ها که يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را مىشنوم، آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد، پس فرشته به قارون مهلت داد،
قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من گنهكار خاطى، يونس پسر متى هستم،
قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟
يونس گفت: افسوس از دنيا رفت،
قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت،
قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟
يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است،
قارون گفت: افسوس بر آل عمران،
از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید
?[بحارالأنوار-جلد 14-صفحه 380- باب 26- قصص يونس و أبيه متى ….. ]
از امام صادق(ع) روایات متعددی مطرح شده که ایشان فرمودند: زمانیکه مؤمن مریض میشود خداوند به فرشتهای که اعمال بد را مینویسد دستور میدهد برای او گناه ننویسد و به فرشتهای که مأمور ثبت اعمال خوب است امر میکند همان حسناتی را که این مؤمن وقتی سالم بود انجام میداد اکنون برای او بنویسد.
همچنین آن حضرت در جای دیگری از پدر بزرگوارشان نقل میکند: پیامبر اکرم(ص) در وصیتش به حضرت علی(ع) فرمود: ناله مؤمن تسبیح، فریاد او «لا اله الا الله»، خواب او عبادت و چرخیدن او از یک طرف به طرف دیگر جهاد فی سبیل الله است و اگر شفاء یابد از تمام گناهان پاک میگردد.
از امام رضا(ع) نیز روایت شده است: بیماری برای مؤمن رحمت و برای کافر عذاب است، وقتی بیماری از مؤمن زائل شود گناهان او هم آمرزیده میشود.
امام باقر(ع) نیز فرمودند: بیداری در شب بهخاطر بیماری از اجر عبادت یک سال فزونتر است.
راهکارهای معنوی درمان بیماری
سیدبن طاووس در اعمال ماه اول رمضان از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمودند: هر کس در ابتدای روز به صورتش یک مشت گلاب بریزد در آن روز از خواری فقر در امان و هر کس روی سرش مقداری گلاب بریزد در آن سال از سینه درد در امان خواهد بود.
از امام باقر(ع) نیز روایت شده زمانیکه علت و دردی بر شما عارض شد سوره انعام را تلاوت کنید.
منبع: دانشنامه طب اهل بیت(ع) دکتر محمد دریایی بر اساس طبالائمه(ع) آیتالله سیدعبدالله شبر
?إِیَّاکُمْ وَالْدَّیْن فإِنَّهُ هَمُّ بِاللِیْلِ، وَذُلٌ بِالنَّهارِ!(1)
ترجمه
تا می توانید از قرض گرفتن بپرهیزید که، در شب باعث اندوه و در روز موجب ذلت است.
شرح کوتاه
زرق و برق های زندگی مادی و مسابقه تجمل پرستی در عصر ما سبب شده که افراد خود را زیر بار قرض های بی دلیل و بدهکاری های طاقت فرسا قرار داده، و به زندگی پر رنج اقساطی تن در دهند.
از آن جا که آدم بدهکار انسان آزاده ای محسوب نمی شود، به ما دستور داده شده تا ضرورت شدیدی ایجاب نکند زیر بار بدهکاری نرویم.
مسأله بدهکاری اگر در سطح کشورها آشکار گردد به همان نسبت خطرش بیشتر و آثار مرگبارتر خواهد بود و به آزادگی و استقلال معنوی ملت ها ضربه می زند.
?1. بحارالانوار، جلد 103، صفحه 141.
واژهي فارسي «برف» در زبان عربي به معنا «ثلج» آمده است.[1] اين واژه به صراحت در قرآن نيامده است. اما از آيه 43 سوره نور مي توان فهميد که در قرآن به طور ضمني به بارش برف هم اشاره شده است. خداوندمتعال دراين آيه مي فرمايد: « أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالأبْصَارِ ؛ آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مىراند، سپس ميان آنها پيوند مىدهد، و بعد آن را متراكم مىسازد؟! در اين حال، دانههاى باران را مىبينى كه از لابهلاى آن خارج مىشود؛ و از آسمان از كوههايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوهها انباشته شدهاند] دانههاى تگرگ نازل مىكند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مىرساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مىكند؛ نزديك است درخشندگى برق آن [ابرها] چشم ها را ببرد! »
كلمه «مِنْ بَرَدٍ» بيان براي « جِبَالٍ» است. يعني كوههايي از تگرگ و قطعههاي يخ.[2] و كوههاي يخ در آسمان به معناي مختلف تفسير شده است از جمله؛
1. كنايه از توده عظيم تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود ميآيد؛
2. توده عظيم ابر همانند كوه؛
3. توده عظيم ابر در آسمان به شكل كوه ديده ميشود، البته اگراز طرف بالا (يا از درون هواپيما) نگاه كنيم، اين مطلب بهتر قابل درک و فهم است.[3]
در آيات مورد بحث ابرهاي بلند صريحاً به كوههاي از يخ اشاره ميكند. دانشمندان نيز با پيشرفت فنون به ابرهاي متشكل و مستور از سوزنهاي يخ رسيدهاند. حتي يكي از دانشمندان شوروي در تشريح ابرهاي رگباري طوفاني، چندين بار از آنها به عنوان كوههاي ابر، يا كوههاي از برف ياد كرده است.[4]
در نتيجه آية 43 سوره نور، به صورت غير مستقيم به «برف» اشاره كرده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج 14، ص 504.
2. قاموس قرآن، سيدعلياكبر قرشي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ذيل ماده «برد».
3. مجمعالبيان، فضل بن حسن طبرسي، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ذيل آيه 43 سوره نور.
پي نوشت ها:
[1] . معين، محمد، فرهنگ معين، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ هشتم،1371ش، ج 1، ص 1193.
[2] . قرشي، سيد علي اکبر، قاموس قرآن، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ماده «برد».
[3] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 14، ص 504.
[4] . همان، به نقل از يار و ياران در قرآن، ص 140و141.
شرط دوام هر رابطه اي ارتباط دوسويه است و اين ارتباط دوسويه بين بنده و خالق هستي نيز برقرار است. شکرگزاري از نعمت هايي که خداوند به بنده خويش ارزاني داشته نه تنها وظيفه اوست بلکه نيازي است که مخلوق در ارتباط با خالق خويش احساس مي کند و نتيجه اين شکرگزاري که افزايش نعمت است به او باز مي گردد در قرآن شکر همراه با ذکر آمده است و ذکر خداوند يعني پاک کردن روح و جان و آماده شدن براي پذيرش رحمت پروردگار.