ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آرامش دلها

26 بهمن 1396 توسط ریحانه

حضرت فاطمه عليها السلام :
فَفَرَضَ اللّه ُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ… وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
فاطمه زهرا عليها السلام :
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك… و عدل و داد را براى آرامش دل ها واجب نمود.
من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568

 نظر دهید »

صبر

26 بهمن 1396 توسط ریحانه

صبر به (فتح صاد) و (سکون باء) در لغت به معنی «شکیبایی» در نظر گرفته می‌شود و در اصطلاح، ترک شکایت به غیر خدا از رنج و درد و آلام است، نه به خدا. چنان‌که خداوند تعالی ایوب(ع) را به صبری که ورزیده بود، تمجید فرمود: { إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِراً }[1]؛ پس اگر بنده در رفع خسران‌ها و ضررها خدای را بخواند، از لحاظ صبر بر او عیب و نقصی نیست.[2]

به دیگر سخن، صبر بازداشتن و منع کردن نفس است؛ با وجود جزع و اضطراب در باطن، از اظهار شکایت و گله با بیگانه و نامحرم، اما شکایت با آشنا و محرم[3] مذموم نیست.[4] پس بنده صابر نه تنها شکوه نمی‌کند؛ بلکه «شکر» نیز می‌نماید و با خدای خویش راز و نیاز می‌کند.[5]

عده‌ای گفتند که: «صبر نوشیدن جرعه‌های مرارت است به خرسندی؛ نه به عبوس و ناپسندی. صبر ناقص ترک شکوه است از الم و بلا و صبر کامل استقبال بلا رفتن به کمال رضا».[6]

خواجه نصیرالدین طوسی در باب صبر فرمود: «صبر در لغت حبس نفس است از جزع به وقت وقوع مکروه و آن منع باطن باشد، از اضطراب و بازداشتن زبان از شکایت و نگاه داشتن اعضاء از حرکات غیر معتاد».[7]

به بیان روشن‌تر، صبر خودداری از جزع به هنگام رنج و درد و حادثه و بلا است. انسان شکیبا و صبور از امنیّت باطن برخوردار است و زبان شکایت از حضرت حق در حضور خلق ندارد و اعضای او چون چشم و زبان و دست و پا از حرکات غیرعادی مصون است.[8]

صاحب تفسیر کشف الاسرار در بیان لغت صبر چنین می‌فرماید:

«در لغت عرب حبس است و مصبوره[9] که مصطفی(ص) از خوردن گوشت او نهی کرده است، آن جانور است که در جاهلیّت او را در جایی بیافتند و وی را می‌زدند، تا مردار گشت؛ هم موقوذه[10] است و هم مصبوره. پس معنی{ الصَّابِرِینَ }؛ آن است که گله و نالش فرو خود گیرند و بیرون ندهند. مفسران در باب { الصَّابِرِینَ } فرموده‌اند:

«اَی عَلَی مَا اَمَرَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ فَرَائِضِهِ وَ الصَّابِرِینَ عَلَی دِینهِمْ وَ عَلَی مَا أَصَابَهُمْ»؛

یعنی که بر اطاعت فرمان خداوند و به جای آوردن فرائض و دین‌شان وبه هرچه به ایشان از رنج‌ها و مصیبت‌ها و بی‌کامی‌ها رسد، شکیبایانند».[11]

برخی عارفان معتقدند که تفاوت لطیفی میان تصبّر و صبر وجود دارد؛ چراکه تصبّر واداشتن نفس بر مکاره مرارات و سختی‌ها است. یعنی کسی که دارای قدرت صبر نیست، با مجاهده نفس و کوشش فراوان و زحمت، خود را به صبر وادارد. حال آن‌که صبر حبس نفس است از جزع و خواهش‌ها بدون تکلف و تصنع. بنابراین آدمی باید بکوشد و خود را به صبر وادارد. چراکه صبر ترک شکایت از غیر خداوند می‌باشد.[12]

و گفته‌اند صبر آن است که اگر بنده را بلا رسد، ننالد و رضا آن‌که بنده را اگر بلا رسد، ناخوش نگردد؛ دهنده و ستاننده [بلا] خداوند است، تو را در این میان چه کار؟[13]

از جمله نامداران عرصهٔ عرفان، ابوطالب مکّی است که در باب صبر چنین می‌نگارد: «صبر سخت‌ترین چیز بر نفس و ناگوارترین امر بر طبع است. با آلام و کظم و حلم و تواضع و کتم آمیخته و در آن آداب و حسن خلق فراوان است. حبس نفس بر عبادت و شکیبائی بر قناعت و صنع رزّاق از صبر است. در خبر آمده است که همه مردمان زیان‌کارند؛ مگر اهل حق و شکیبایان. نیز صبر باعث رفع آزار به خلق شود و آن مقام «عادلان» است و باعث تحمل آزار خلق گردد و آن مقام «محسنین» است و از شکیبائی‌ها یکی صبر بر انفاق و اعطای اهل حقوق است و این مقام «منفقین» است».[14]

بنابر نظر پاره‌ای از عرفا صبر انتظار فرج از خداوند متعال است.[15] اما برخی دیگر از بزرگان به مرتبه والاتری از صبر اشاره نموده و فرموده‌اند: «الصَّبْرُ أَنْ تَصْبَرَ فِی الصَّبْرِ». یعنی حقیقت صبر آن است که در صبر هم باید صابر بود؛ نه منتظر فرج. چه انتظار فرج، منافی صبر برصبر است.[16] به تعبیری دیگر، صبر آن است که در صبر، صبر کنی؛ یعنی صبر خود نبینی و در بلا صابر باشی و بلا نبینی.[17]

پی نوشت ها:

[1]. ص(38): 44.

[2]. تعریفات: 115.

[3]. منظور ذات باری تعالی است.

[4]. تسنیم المقربین: 208. «اَلصَّبْرُ حَبْسُ النَّفْسْ عَلَی جَزَعٍ کَامِنٍ عَنِ الشَّکْوَی».

[5]. منازل السائرین: 195؛ عرفان الحق: 38.

[6]. عرفان الحق: 37.

[7]. اوصاف الاشراف: 59.

[8]. بحارالأنوار: 68/ 68؛ نهج السعاده: 7/ 283؛ مستدرک سفینة البحار: 6/ 150.

[9]. هر حیوانی و صاحب روحی که آن را محاصره کنند و سپس هدف قرار دهند و بزنند تا به قتل صبر کشته شود، مصبوره گویند.

[10]. کتک زدن شدید که منجر به مرگ گردد.

[11]. کشف الأسرار: ‌2/ 46.

[12]. شرح اصطلاحات تصوف: 7/ 93-101؛ همچنین ن.ک: راه روشن: ‌7/ 153.

[13]. شرح اصطلاحات تصوف: ‌7/ 93.

[14]. قوت القلوب: 1/ 193-196.

[15]. تذکرةالاولیاء: 1/ 265؛ شرح تعرّف: 3/ 114؛ ترجمه رساله قشیریه: 279-280.

[16]. مصباح الهدایه: 382.

[17]. شرح تعرّف: 13؛ ترجمه الحقائق فی محاسن الاخلاق: 291

 نظر دهید »

علم غیب در مسیحیان

26 بهمن 1396 توسط ریحانه

 آیا افرادی که مسیحی هستند می‌توانند از غیب با خبر بشوند یعنی می‌شود مسیحیان نیز علم غیب داشته باشند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت: تنها خداوند متعال است که به غیب و نهان دارد، اما در سایه علم غیب الهی امکان آگاهی یافتن از غیب، برای برخی بندگان صالح خداوند؛ مثل پیامبران و اولیای الهی نیز وجود دارد، زیرا آیات بسیاری از قرآن به علم غیب آنان اشاره دارد از جمله اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ‏ أَحَداً *إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً [جن/ 26 و 27] خداوند داناى غیب است، و بر اسرار غیبى خود کسى را آگاه نمی‌کند، مگر رسولانى که آنان را برگزیده و مراقبانى از پیش رو و پشت سر براى آنها قرار می‌دهد.» و بر اساس همین مبنا پیامبر مسیحیان یعنی حضرت عیسى(علیه‌السلام) نیز به مخاطبان خود درباره علم غیبش چنین می‌فرماید: «وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ [آل عمران/ 49] و شما را از آنچه می‌خورید و در منازل‌تان ذخیره می‌کنید آگاه می‌سازم.»

لذا اطلاع از غیب تنها در دست خداست، اما هر کسی که خدا به او اجازه دهد و راضی باشد، یعنی پیامبران الهی و ائمه اطهار بدون شک اجازه دسترسی به علم غیب را دارند، اما دیگران مثل مسیحیان نیاز به دلیلی بر اجازه و رضایت الهی دارد، که ظاهرا دلیلی در دست نیست، البته باید دقت داشت که مقصود از این علم غیب، علمی است که توسط خداوند متعال اعطا شده و در آموزه های وحیانی از آن با «علم لدنّی» نام برده می شود؛ البته علوم اعطایی خداوند متعال نیز به علم اکتسابی و لدنی تقسیم می‌شود که علوم اکتسابی از راه تحصیل و آموزش حاصل می‌شود، برخلاف علم لدنّی که خداوند بر بندگان صالح، بدون تحصیل و از نزد خود ارزانی می‌نماید.

در نتیجه آگاهی از غیب به معنای «علم لدنّی» تنها برای انبیا و اولیای الهی امکان‌پذیر است، اما اگر دایره غیب را کوچک‌تر نموده و مواردی؛ مانند رؤیای صادقه که در آینده محقق می‌شود و یا الهام و مکاشفه را نیز از مصادیق غیب بدانیم، ممکن است این مسئله برای مؤمنان عادی و حتی برخی افراد غیر مسلمان مثل مسیحیان نیز اتفاق بیفتد، چنان‌چه در مورد رؤیای صادقه پادشاه مصر در زمان یوسف(علیه‌السلام) چنین اتفاقی رخ داد.

 نظر دهید »

تلنگر

26 بهمن 1396 توسط ریحانه

دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم،چوپانی می کنی؟

چوپان در جواب گفت :

آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.

دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟

چوپان گفت :پنج چیز است:

تا راست تمام نشده دروغ نگویم

تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم

تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.

تا روزیِ خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.

تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم

دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است.

 نظر دهید »

رمز ظهور

25 بهمن 1396 توسط ریحانه

تمام زمین،تو را خواهند شناخت

اگر؛

ما هرچه داریم روی هم بگذاریم؛

استعدادمان را

هنرمان را

آبرویمان را

و همه ی دار و ندارمان را.

رمز ظهور

دستان گشاده وهمدل ماست.

 نظر دهید »

اتوبوس سالم

25 بهمن 1396 توسط ریحانه

استاد قرائتی:  شما سوار یه اتوبوسی میشی، میشینی کنار یکی، بو سیگارش اذیتت میکنه! میری اونور تر کنار یکی دیگه میشینی، دهنش بو سیر میده! میری اونورتر میشینی میبینی یکی بچش خرابکاری کرده!

درسته تحمل این وضع سخته! اما شما نمیتونی از اتوبوس بری بیرون چون اصل اتوبوس سالمه! چون راننده اتوبوس سالمه. شما برای رسیدن به مقصد نیاز به اتوبوس سالم و راننده سالم داری. درسته؟

?? جمهوری اسلامی و رهبری این نظام مصداق اتوبوس سالم و راننده سالم هست. اگه این اتوبوس رو ترک کنید اتوبوسهای دیگه شما رو به مقصد نمیرسونن.
اتوبوس آمریکارو ببینید!

اتوبوس اروپارو ببینید!

هم اصل اتوبوسش ناسالمه هم رانندش مسته!
حالا اینجا بعضی مسؤلین خطایی میکنن! این دلیل بر ناسالم بودن اصل نظام و راهبرد اون نیست. پس نباید از اتوبوسی که چون مسافرانش خلاف دارن ولی اصلش سالمه و رانندش سالمه بیرون اومد… چون اتوبوس و راننده سالم دیگه‌ای وجود نداره.
پس باید بود و خلاف هر مسافری رو هشدار داد و جلوگیری کرد. باید خلاف هر مسئولی رو هشدار داد و جلو گیری کرد… ولی از اصل نظام و رهبری نباید روی گردان بشیم.

 نظر دهید »

محسن زهرا

25 بهمن 1396 توسط ریحانه


۰بنام خالق مخلوقات

وقتی عزیز دلتو یهویی از دست میدی تا ماهها دلت پیششه

ببین بی ناموسا چه جوری باعث سقط عزیز دل زهرا شدن 

چه ظلم هایی به  تنها دختر پیامبرشون کردن 

مگه کی هستی این همه به اونچه که متعلق به خداست فکر می کنی 

خالق همه چی خداست خودشم دوست داشته ببره پیش خودش

میگن بچه هایی که سقط میشن میرن پیش مادر شیعیان عالم

خوش بحالشون که حضرت زهرا تربیتشون کنه تربیت زهرایی

خوشا بحال کسایی که بهشتی بشن  و فرزندشون منتظرشون بمونه 

و شافعشون فاطمه زهرا باشه‌…

#مظلومه نوشت

 نظر دهید »

زندگی با ۵ نعمت

25 بهمن 1396 توسط ریحانه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَمْسٌ مَنْ لَمْ يَكُنَّ فِيهِ لَمْ يَتَهَنَّأْ بِالْعَيْشِ الصِّحَّةُ وَ الْأَمْنُ وَ الْغِنَى وَ الْقَنَاعَةُ وَ الْأَنِيسُ الْمُوَافِقُ .

امام صادق(ع) فرمود: پنج چیزند که زندگی بدون آنها گوارا نیست:

۱-سلامتی

۲- امنیت

۳- بی نیازی

۴- قناعت

۵- یار موافق.

محاسن برقی، ج1، ص9

 نظر دهید »

دعای غیر مستجاب نداریم❗

24 بهمن 1396 توسط ریحانه

​?آیت الله بهجت:

یا دیرتر اجابت میشود

یا بلایی ازانسان دورمیشود

یابهتر ازآنرابه اومیدهند

یا در قیامت اورامی آورند

 نظر دهید »

چانه زنی

23 بهمن 1396 توسط ریحانه

انصاف در معامله از جمله توصیه های اسلام در معاملات است. یکی از موارد بسیار مبتلابه در معاملات گفت‌وگو میان فروشنده و خریدار بر روی قیمت اعلامی است که  در عرف عامیانه از آن به «چانه‌زدن» تعبیر می‌کنند.
يونس بن يعقوب به امام صادق(عليه‌السلام) عرضه داشت: «شخصى كالايى مى‏‌خرد و پس از خريد از فروشنده درخواست تخفيف مى‏‌كند، بدون آن‏كه او را به اين كار مجبور كند. امام عليه السلام فرمود: اشكال ندارد.» [1]

امام خمینی در مورد چانه زدن در معامله می فرمایند:
«براى تجارت و كسب كردن، آداب مستحب و مكروهى است. اما مستحب آن؛ در قيمت، بين خريداران يكسان عمل كند، كه فرقى ميان كسى كه چانه‏ مى‏‌زند و غير او نگذارد كه قيمت را براى اولى (كه چانه‏ زده) كم و براى دومى زياد كند.» [2]
پی نوشت:
1). بروجردى، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، انتشارات فرهنگ سبز، تهران، چاپ: اول، 1386 ق، ج23، ص285.
2). حضرت امام خمينى، تحرير الوسيلة(ترجمه فارسى)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، تهران، چاپ دوم، 1386 ش، ج1، ص569.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 34
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

گل بنفشه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس