ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اسپند‌های «ماشاءالله و ان‌شاء الله» برای رهایی از چشم‌زخم

29 تیر 1399 توسط ریحانه

اگر بخواهیم به اصول و مبانی اسلام ناب مراجعه کنیم باید همه فکر و عمل خود را مطابق قرآن قرار دهیم و فکر را از آنجا بگیریم و عمل کنیم.

درخصوص چشم‌زخم خداوند در آیه ۵۱ سوره قلم می‌فرماید که چشم‌زخم حق است و باید از آن به خدا پناه برد.

امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر قبور را بشکافید، خواهید دید که بیشتر مردگان بر اثر چشم‌زخم از دنیا رفته‌اند؛ زیرا چشم‌زخم حق است. (بحارالانوار، ج. ۶۰، ص. ۲۵)
راوی از امام صادق (ع) نیز نقل کرده که فرمود: هر که هفتاد بار بگوید: «ماشاءالله و لاحول و لاقوه الا بالله» هفتاد نوع بلا از او دور گردد که آسان‌ترین آن‌ها خناق (خفه شدن) است، عرض کردم: فدایت شوم خناق چیست؟ فرمود: به دیوانگی دچار نشود (یا کشته نشود) که خفه گردد. (اصول کافی جلد ۴ صفحه: ۲۸۹ روایت:۲)

پیامبراکرم (ص) فرمود: چشم‌زخم حق است پس هرکس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد، خدا را یاد کند، زیرا وقتی خداوند را به یاد آورد، ضرری به برادر مؤمنش نمی‌رسد.

از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت، بگوید: «تبارک‌الله احسن الخالقین»، زیرا چشم‌زخم حق است.

ان شاءالله ما مذهبی ها اینجور مسائل  رو یاد بگیریم? و الگویی برای دیگران باشیم.ماشاءالله به ماها?

منبع :باشگاه خبرنگاران جوان

 نظر دهید »

دعای فرج

23 فروردین 1399 توسط ریحانه

این دعا از سه بخش تشکیل شده است:


در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است.
در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمان‌برداری مؤمنان از آن بزرگواران به سبب جایگاه والایی که دارند می‌پردازد.
در بخش پایانی دعا چنین سفارش شده است که؛ از خداوند بخواهیم، به سبب حقوق و منزلتی که معصومان(ع) بر ما دارند امور ما را کفایت نموده و ما را یاری نمایند. 
علاوه بر این‌که؛ این دعا در کتاب جمال الأسبوع،[1] المزار (للشهید الأول)،[2] مصباح کفعمی،[3] المزار الکبیر[4] با اندکی تفاوت ذکر شده است، در کتاب «الزام الناصب» چنین نقل شده است: شیخ جلیل امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی مؤلف کتاب تفسیر «مجمع البیان» در کتاب «کنوز النجاح» گفته است: دعایی که حضرت امام مهدی(عج) به أباالحسن محمد بن أحمد بن أبی لیث -رحمت خدای متعال بر او باد- در شهر بغداد در مقابر قریش به او تعلیم داد و أبو الحسن از زندان از ترس کشتن به مقابر قریش پناه برده بود و به برکت این دعا خداوند او را از کشته شدن نجات داد.

 نظر دهید »

دعای فرج

17 فروردین 1399 توسط ریحانه

کدام یک از ائمّه (ع) دعای فرج را شخصاً می خواندند؟
پرسش
کدام یک از ائمه دعای فرج را شخصاً می خواندند؟ لطفا منبع مشخص کنید.
پاسخ اجمالی
واژه «فَرَج» (به فتح ف، ر)، در لغت به معنای «رهایی از غم و اندوه و گشایش» است،[1] و در کتاب های حدیثی که دعاها و اعمالی برای حصول فَرَج و گشایش امور ذکر شده، با توجه به همین معنای لغتی آن است.

در این جا، به ذکر سه مورد از دعاهایی که به «دعای فَرَج» و نیز نمازی که به «نماز فَرَج» نام گذاری شده، اکتفا می شود:

یک. دعایی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که به آن «دعای فَرَج» نیز گفته می شود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا مَنْ عَلَا فَقَهَرَ…».[2]

دو. دعایی که به «دعای فرج امام زمان (ع)» شهرت یافته و در آن عبارت «فرجاً عاجلاً»[3] آمده است و با «أللٌهُمَ (إلهِی) عَظُمَ البَلاءُ وَبَرِحَ الخَفَاءُ…» آغاز می شود.[4]

سه. نمازی که از امام علی (ع) نقل شده که «نماز فرج» نام دارد.[5]

امّا دعای «أللٌهُمَ کُن لِوَلِیٌکَ…» با توجه به معنایی که گفته شد، دعای فَرَج نامیده نمی شود، بلکه از دعاهایی است که شیعیان در حق حضرت امام زمان (عج) می نمایند و از اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان محسوب می شود. البته، این دعا را در هر زمانى که یادی از آن حضرت شود، می توان خواند.[6]

این پرسش، پاسخ تفصیلی ندارد.

[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 343، واژه «الفَرَج»، نشر دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق و مصحح: حسینی، سید احمد، ج 2، ص 322، نشر کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1416ق.

[2]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 90، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1411ق.

[3]. البته، در جای دیگری این دعا با اندک تفاوتی آمده است که پس از نماز امام زمان (عج) خوانده می شود؛ (ر.ک: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه،ج 8، ص 18، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.).

[4]. عاملى کفعمى، ابراهیم بن على، ‌المصباح - جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة، ‌ص 176، نشر دار الرضی، قم، چاپ دوم، 1405ق.

[5]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق ، ص329، شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412ق.

[6]. شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، محقق و مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج3، ص103، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق؛ مفاتیح الجنان، اعمال ماه مبارک رمضان، دعای شب بیست و سوم.

 نظر دهید »

ممکنه فردا صبح زنده نباشیم

25 اسفند 1398 توسط ریحانه

یک بار زمان جنگ رفتم خانه شان؛ درست همان زمانی که بمباران های هوایی، امان مردم را بریده بود. اواخر شب وقتی می خواستیم بخوابیم، گلدسته را با پوشش و حجاب کامل دیدم! با تعجب پرسیدم:« دخترم کاری پیش اومده؟ جایی می خوای بری؟»گفت: « نه پدرجان! اینجا هرلحظه ممکنه بمباران هوایی بشه، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم و به همین خاطر باید آمادگی کامل داشته باشیم تا وقتی بدنمون رو از زیر آوار در میارن، حجابمون کامل باشه »

?[ خاطره ای از شهیده گلدسته محمدیان - کتاب فرار از گناه ، ص 12 ]

 نظر دهید »

چرا بلا نازل می شود؟

20 اسفند 1398 توسط ریحانه

?امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة  
? بلا

◻️ برای ظالم ادب نمودن و تنبیه کردن است؛

◻️ برای مؤمن امتحان است؛

◻️ برای انبیاء درجه است و

◻️ برای اولیاء کرامت.
? بحارالأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۵

‌

‌ •┈┈••✾••┈┈•
?? زن همانند گل است… ?

http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6

 نظر دهید »

امتحان الهی

19 اسفند 1398 توسط ریحانه

?اسفند که نزدیک می‌شود، لیست خرید مواد شوینده که بلند بالا می‌شود، پارچه‌های رنگی که از بقچه بیرون می‌آیند و می‌نشینند کنار چرخ خیاطی تا بشوند دستگیره و دستمال سفره، نردبان که از انباری خودش را به پنجره‌های قدی خانه می‌رساند، لباس‌های زمستانی که کم کم جمع می‌شوند و جایشان را به لطافت لباس‌های بهاری می‌دهند، گندم‌های سهم گنجشک‌ها که ظرف سفالی را پر می‌کنند تا بشوند سبزه و کنار آینه و قرآن جاگیر شوند… 

 

أَوَ لا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لا یَتُوبُونَ وَ لا هُمْ یَذَّکَّرُونَ 

 

آیا آن‌ها نمی‌بینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش می‌شوند!؟ باز توبه نمی‌کنند، و متذکّر هم نمی‌گردند! 

 

?سوره مبارکه توبه، آیه 126 

 

کتابها می‌نویسند: 

 استفهام در این آیه استفهام تقریر است، و آیه چنین معنا می‌دهد: چرا ایشان تفکر نمی‌کنند و عبرت نمی‌گیرند، با اینکه می‌بینند در هر سالی یک یا دو بار مورد امتحان قرار می‌گیرند و در همه نوبت‌ها از امتحان مردود گشته و نمی‌توانند از امتحان خدایی بیرون آیند، و توبه نمی‌کنند و متذکر نمی‌شوند، و اگر در این باره فکر می‌کردند قطعا بیدار می‌شدند و وظیفه واجب و حیاتی خود را تشخیص می‌دادند.1 

 

«یُفْتَنُون» به وسیله بیماری و قحطی و گرفتاری‌های دیگر، آزمایش می‌شوند، و باز هم دست بردار نیستند، و از نفاق خود توبه نمی‌کنند، و متذکّر نمی‌شوند، عبرت نمی‌گیرند. معنای دیگر آیه این است که مبتلا می‌شوند، به جهاد با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، و مشاهده می‌کنند که خداوند یاری و پیروزی بر او نازل می‌کند.2 

خانه تكانی 

 

با تو می‌گویم: 

اسفند که نزدیک می‌شود، لیست خرید مواد شوینده که بلند بالا می‌شود، پارچه‌های رنگی که از بقچه بیرون می‌آیند و می‌نشینند کنار چرخ خیاطی تا بشوند دستگیره و دستمال سفره، نردبان که از انباری خودش را به پنجره‌های قدی خانه می‌رساند، لباس‌های زمستانی که کم کم جمع می‌شوند و جایشان را به لطافت لباس‌های بهاری می‌دهند، گندم‌های سهم گنجشک‌ها که ظرف سفالی را پر می‌کنند تا بشوند سبزه و کنار آینه و قرآن جاگیر شوند؛ تنگ شیشه‌ای که از جعبه مقوایی بیرون می‌آید و شسته می‌شود تا بشود خانه ماهی قرمزی که هنوز هم بعد از این همه سال نمی‌دانم خریدنش درست است یا نه؛ می‌نشینم به حساب و کتاب اتفاقات سالی که دارد تمام می‌شود. به شمردن سختی‌هایی که گذشت و بزرگ‌ترم کرد. به اندوه‌های کوچک و بزرگی که فاصله بغض تا اشک را تنها یک آه کرد. به روزهایی که با خودم فکر نمی‌کردم تمام شوند. به شب‌هایی که تا صبح کابوس می‌دیدم؛ بعد با خودم فکر می‌کنم و در دل دعا می‌کنم که کاش چهار فصل در راه، بی‌دغدغه بگذرد برای همه. سختی، راه خانه همه کسانی که می‌شناسم و نمی‌شناسم را گم کند و هر صبح، شادی، باشد که دق الباب کند در خانه همه آدم‌ها را. هرسال، روزهای آخر سال برایم به دعا می‌گذرد. 

 

امتحان الهی 

دعاهایی که انگار اجابت نمی‌شوند. من بی خبر از همه جا دست به دعا برمی‌دارم هر سال؛ بی آنکه بدانم رسم خداوندی توست که سالی بر بنده‌ات نگذرد مگر این که یکی دو بار امتحانش کنی. برایش واقعه‌ای بفرستی و بنشینی به تماشای مواجهه او با واقعه … واقعه‌ای که گاهی سخت است و گاهی طاقت فرسا… گاهی تاب آوردنی است و گاهی تاب و توان و رمقی برای آدمی باقی نمی‌گذارد. تازه رسم تو را فهمیده‌ام. روزهای مانده تا عید، وقت شستن حیاط، وقت باز کردن پرده‌ها، وقت بالا و پایین رفتن سوزن چرخ خیاطی، وقت خرید گلدان بنفشه از پیرمرد گل فروش؛ از غیر تو توبه می‌کنم و در دل یک دعا دارم. کاش در چهار فصل پیش رو، تاب ایستادن، راست ایستادن بعد از سختی امتحان‌هایت را به بنده‌هایت بدهی که می‌دهی. کاش قد بنده‌هایت از قد امتحان‌های پیش رو، بلند تر باشد که هست … کاش دوام لبخندها آن قدری باشد که تا اوج سختی‌ها محو نشود که نمی‌شود … می‌دانم کاش‌های گفته و ناگفته را می‌شنوی، می‌دانی، اجابت می‌کنی …  

 

نویسنده: زهرا نوری لطیف 

 

?كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان 

 

1.ترجمه تفسیر المیزان، ج 9، ص 560 

2.ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ج 3، ص 35

 نظر دهید »

غذای روح

17 اسفند 1398 توسط ریحانه

بسمه تعالی

امام حسن(علیه السلام) می فرماید: 

عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فی مَأْکُولِه کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ(1) 

 

?ترجمه 

عجب دارم از آنها که به غذای جسم خود می اندیشند; امّا به غذای روح خود نمی اندیشند، خوراک ناراحت کننده از شکم دور می دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاکت زا آکنده می کنند. 

 

?شرح کوتاه 

همان طور که پیشوای بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذای جسمانی خود سختگیرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمی برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمی گیرند، از غذاهای مشکوک می پرهیزند، و بعضی هزار گونه نکات بهداشتی را در تغذیه جسم رعایت می کنند. 

امّا در غذای جان، با چشم بسته، در لابه لای ظلمت های بی خبری، هرگونه غذای فکری مشکوکی را در درون جان خود می ریزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبلیغات مشکوک یا مسموم همه را به آسانی می پذیرند و این جای بسیار شگفتی است. 

 

ا……………. 

?1. سفینه البحار ماده طعم.

 نظر دهید »

فرق کریم با جواد

16 اسفند 1398 توسط ریحانه

‌پرسیدند:

فرق کریم با جواد در چیست؟

?فرمودند:

از شخص کریم همینکه درخواست کنید به شما عنایت می‌کند؛

ولی «جواد»خود دنبال سائل می‌گردد تا به او عطا کند.

 نظر دهید »

ثواب تشرف به مکه و مدینه و کربلا و کاظمین ، بیشتر است ، یا مشهد؟

16 اسفند 1398 توسط ریحانه

محمّد بن سلیمان، مى‏گوید:
از حضرت جواد علیه السّلام راجع به مردى که حجّ بجا مى‏آورد پرسیدم:
وى براى انجام حج تمتّع داخل مکّه شد و خداوند بر انجام حج و عمره کمکش کرد، سپس به مدینه رفت و بر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم سلام داد و آن جناب را زیارت کرد
پس از آن به زیارت شما آمد در حالى که به حق شما عارف بوده و مى‏داند که شما حجت خدا بر خلائق هستید.و توجّه دارد که شما همان بابى هستید که شخص براى توجّه الى اللَّه باید از آن باب وارد شود و به شما سلام داده و زیارتتان مى‏کند،
سپس به زیارت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین سلام اللَّه علیه رفته و به آن حضرت سلام مى‏دهد
آن گاه به بغداد رفته و بر حضرت ابى الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام سلام مى‏دهد و بعد به شهر خودش مراجعت مى‏کند، و پس از رسیدن موسم حج خداوند متعال حج را روزى او مى‏کند حال بفرمائید کدامیک از این دو افضل و برتر هستند؟
حجه الاسلامى که بجا آورد و برگشت و دوباره حجّ روزى او شده یا به خراسان رود و پدر بزرگوارتان حضرت على بن موسى علیه السّلام را سلام داده و زیارت کند؟
حضرت در جواب فرمودند: بلکه افضل آن است که به خراسان رود و بر پدرم حضرت ابى الحسن الرضا سلام داده و آن جناب را زیارت کند و شایسته است که این زیارت را در ماه رجب انجام دهد…
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ- فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَأَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى حَجِّهِ وَ عَلَى عُمْرَتِهِ ثُمَّ أَتَى الْمَدِینَهَ فَسَلَّمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ أَتَاکَ عَارِفاً بِحَقِّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَى مِنْهُ فَسَلَّمَ عَلَیْکَ ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ علیه السلام فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ فَسَلَّمَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى بِلَادِهِ فَلَمَّا کَانَ وَقْتُ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَّهُ مَا یَحُجُّ بِهِ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ لِهَذَا الَّذِی قَدْ حَجَّ حِجَّهَ الْإِسْلَامِ یَرْجِعُ فَیَحُجُّ أَیْضاً أَوْ یَخْرُجُ إِلَى خُرَاسَانَ إِلَى أَبِیکَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فَیُسَلِّمُ عَلَیْهِ قَالَ بَلْ یَأْتِی‏ خُرَاسَانَ فَیُسَلِّمُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ أَفْضَلُ …
منبع :کامل الزیارات. صفحه ۹۲۴ .باب صد و یکم

 نظر دهید »

ظرف وجود

15 اسفند 1398 توسط ریحانه

روزی شاگردی از استاد خود خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد. استاد به او یک استکان آب و یک قاشق نمک داد و از او خواست نمک را داخل استکان ریخته و آب را بنوشد. شاگرد می بیند خیلی شور و بد مزه شده و نمی تواند آن را بخورد.

سپس به او کوزه آبی داده و می گوید یک قاشق نمک داخل آن بریز و بخور. شاگرد به راحتی از آب کوزه می خورد.
استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد : کاملاً معمولی بود. چون مزه شوری نگرفته بود.
استاد می گوید نمک همان نمک بود اما ظرف ها فرق می کرد.
این سعه صدر است.

رنجها و سختی‌‌هائی که انسان در طول زندگی با آن‌‌ها روبرو می‌‌‌شود، همچون یک مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسیع ‌تر شود، می‌‌‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به ‌راحتی تحمل کند.

مشکلاتی که به ما هجوم می آورند یکی هستند اما ظرف وجودی متفاوت است.
یک شخص با دیدن این مشکلات رشد پیدا می کند مانند حضرت ایوب علیه السلام یا امام حسین علیه السلام.
یک شخص هم تا یک مشکل می بیند خودش را می بازد و عاقبت به شر می شود.
در تاریخ بسیاری از افراد بودند که با یک مشکل کوچک در زندگی همه چیز را کنار گذاشتند، نه نمازی، نه روزه ای، نه خدایی…

ما باید ظرف وجودی مان را بزرگ کنیم.

برگرفته از سایت منبرک

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 24
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

حضور آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در روستای احمدآباد دماوند
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس