دفاع مقدس
با آغاز جنگ تحمیلی در سال 1359، مهدی عاشقانه رو به سوی جبهه های جنوب نهاد . او ابتدا به آبادان رهسپار شد و در آن شهر، در قسمت عملیات مهندسی سپاه به فعالیت پرداخت و چون خرمشهر در خطر سقوط بود به همراه سایر رزمندگان از جبهه آبادان به جبهه خرمشهر عزیمت نمود و در دفاع از خونین شهر عاشقانه و با غیرت تمام جنگید. بطوریکه یکی ازدوستان او تعریف میکند : مهدی در مصاف با متجاوزان بعثی جانانه حملات آنها را با موشکهای آرپی جی جواب میداد. او در یک ساختمان ویرانه ، سنگر گرفته و مقاومت میکرد تا آنجایی که همه فکر میکردند که مهدی شهید شده است . اما بعد از چند ساعتی دیده بودند که او از میان خرابه های آن ساختمان ویران شده با تنی مجروح و خون آلود ، بیرون آمد و خود را به صف رزمندگان رساند.
فرمانده عملیات
در بهمن ماه سال 1359 “مهدی” بنا به دعوت و اصرار مسئولین دفتر هماهنگی و منطق سپاه پاسداران ، از جبهه جنوب به اورمیه مراجعت نمود و با تاکید و دستور شهید بزرگوار جناب حجت السلام محلاتی با عنوان فرمانده عملیات در سپاه پاسداران اورمیه مشغول خدمت شد. در مدت زمانی که ایشان فرمانده عملیات سپاه اورمیه بودند با شهید بزرگوار “مهدی باکری” که آن زمان در جهاد سازندگی به فعالیت مشغول بود ارتباط بسیار نزدیک و صمیمانه ای داشتند . رابطه عاطفی و قلبی این دو شهید آنقدر زیاد بود که پس از شهادت سردار مهدی امینی با فاصله زمانی اندک سردار شهید مهدی باکری جهت تداوم راه شهید بنا به دعوت فرمانده سپاه اورمیه فرماندهی سپاه اورمیه را بر عهده گرفت.
سردار شهید مهدی امینی در طول مدتی که فرماندهی عملیات سپاه اورمیه را بر عهده داشت خدمات ارزنده ای را از خود به یادگار گذاشت که از آن جمله میتوان به مواردی که از نظر نظامی اهمیت خاصی داشت اشاره کرد:
1. از بین بردن تشکیلات منافقین در اورمیه در بهار سال 1360 و دستگیری سران و هواداران آنها قبل از اینکه وارد فاز نظامی شود.
2. پاکسازی جاده اورمیه – سرو ، از لوث وجود اشرار و ضد انقلاب
3. پاکسازی روستاهای منطقه دارلک و گوی تپه مهاباد و آزاد سازی جاده استراتژیک اورمیه و مهاباد – میاندوآب.
4. با این همه آنچه که از مهمترین اقدامات آن شهید بزرگوار میتوان نام برد و تا کنون در اذهان نیزباقی مانده است نقش فرهنگی و اعتقادی او در برخورد با عناصر التقاطی است که ایشان بنحو احسن این مسئولیت را ایفا کردند.
آخرین فرمان
منطقه دارلک در95کیلومتری ارومیه وازبخشهای تابعه شهرستان مهاباد ودر15 کیلومتری شمال این شهرستان دردشتی وسیع واقع شده است.بخش دارلک ازچندروستای بزرگ وکوچک تشکیل شده است.
درفاصله سالهای 1357 تا 1360 ،شهرمهاباد به عنوان مرکزتجمع وفرماندهی وبرنامه ریزی احزاب مخالف وضدانقلاب واشرار بود.بخش دارلک باتوجه به موقعیت استراتژیکی که داشت،به عنوان اردوگاه آموزشی عوامل ضدانقلاب مورد استفاده قرارمیگرفت وباعنایت به اینکه درمسیرجاده مواصلاتی"ارومیه_مهاباد” و"ارومیه _میاندوآب” قرار داشت،ضدانقلاب تمام قوا وامکاناتش رادراین بخش متمرکز کرده بود.
دشمن باتمرکزنیروهای خوددراین منطقه، علاوه برآنکه ارتباط جنوب استان را بابخشهای دیگرقطع کرده بود،ازموقعیت سرزمینی آن جهت ضربه زدن به نیروهای دولتی نهایت استفاده را می برد.
شهیدمهدی امینی درمصاحبه ای که قبل ازحرکتش به سمت روستای گوگ تپه جهت پاکسازی آن منطقه ازلوث وجودضدانقلاب باخبرنگارصداوسیمای ارومیه انجام داده بود،دارلک راچنین تصویرکرده بود:
“مساله دارلک تنها مساله یک روستا نیست،چراکه باشکستهای مفتضحانه دشمن درجبهه های جنوب وغرب،طرح توطئه وسیعی درکردستان ومنطقه جنوب آذربایجان غربی فراهم شده که درراستای این طرح روستاهای اطراف مهاباد عملا بصورت یک پادگان عراق درآمده است.
بمنظورپاکسازی منطقه ازوجودعناصرضدانقلاب ، آخرین جلسه هماهنگی عملیات باحضورفرمانده لشکر64 ارومیه،یکی ازفرماندهان ژاندارمری وفرماندهان سپاه ازجمله مهندس امینی، معاون عملیات سپاه ارومیه وخلبانان هوانیروز تشکیل می شود وآخرین فرمان صادرمیشود.
نیروهای ژاندارمری و لشکر64 ارومیه ازجاده شمال غربی منتهی به دارلک ،نیروهای سپاه ازقسمت غربی روستاهای آن منطقه وجمعی ازنیروهای بسیج ازجنوب غربی واردعمل می شوند.گروهان ضربت سپاه ارومیه به فرماندهی علیرضامکاری نیزبه شرق دارلک هلی برن میشوند واگر شرایط در شرق آن منطقه مساعد نبود گروهان ضربت در غرب رودخانه در محلی بین روستا و رودخانه ، هلی برد خواهد شد تا هنگام عملیات عقبه نیروهای ضد انقلاب نا امن شود و گروهان ضربت بتواند مانع از فرار اشرار و نیروهای ضد انقلاب شود.بدین ترتیب در تاریخ 17 ماه سال 1360 عملیات “یا مهدی عج” در منطقه عمومی دارلک شکل میگیرد و طی آن حماسه ای بزرگ و کم نظیر از سوی سربازان و پاسداران و بسیجیان مخلص روح ا … در کربلای درالک رقم میخورد. نبرد بی امان لشکریان اسلام بویژه گروهان ضربت سپاه اورمیه به فرماندهی شهید غلامرضا مکاری چندین ساعت طول میکشد و سرانجام با نبرد قهرمانانه و مقاومت جانانه ای که به شهادت 36 تن از بهترین فرزندان امام و امت انجامید و بخش دارلک و تمام روستاهای آن پاکسازی شدند. بدین ترتیب حماسه دارلک بعنوان صفحه زرینی در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار شد و این استان از خطر تجزیه طلبی رهایی یافت.
از پیامدهای مهم این عملیات شکوهمند میتوان به موارد زیل اشاره نمود:
1. آزاد سازی جاده ارتباطی"اورمیه – مهاباد” ، “مهاباد – میاندوآب” و “اورمیه- میاندوآب” .
2. پاکسازی روستاهای منطقه دارلک و گوگ تپه از لوث وجود ضد انقلاب و اشرار .
3. نقطه عطف شدن عملیات منطقه دارلک در انجام عملیات پاکسازی سایر مناطق آلوده استان.
4. انهدام پایگاههای ضد انقلاب در جنوب استان .
5. شکست طرح تجزیه طلبی دشمن.
سردار مهدی امینی در تاریخ 22/3/1360 پس از عملیات دارلک برای ذروشنگری مردم و بر ملا کردن نقشه شوم گروههای ضد انقلاب داخلی و همکاری آنان با رژیم بعثی با واحد خبر صدا و سیمای مرکز آذربایجان غربی مصاحبه کرده بودند که بعد از شش روز خود نیز به جمع شهدا پیوست.
کربلای دارلک
حماسه “دارلک” یکی از حماسه های بزرگ این سرزمین محسوب میشود. هر کس این روز(18 خرداد ماه سال 60) را به یاد نیاورد دچار خود فراموشی خواهد شد. چرا که آن روز خونها به جوش آمدند تا خروش فتنه ها به خاموشی گرایند.
“دارلک” نام تابلوی زیبایی است که بر پیشانی نگار خانه بزرگ استان آذربایجان غربی میدرخشد.
“دارلک” قلب زخم خورده است که خون فرزندان انقلاب تپش آن را همیشگی کرده است.
“دارلک” منطقه ای است در آذربایجان غربی که به لحاظ مظلومیت شاید بتوان گفت با مظلومیت شهدای هویزه ،شلمچه،فکه،طلائیه و…برابری میکند.
” دارلک” حماسه از جان گذشتگی 36 شهید است که از همه چیز خود گذشتند تا گل های همیشه بهار ایمان را به تماشا بگذارند.
سر قافله این شهیدان میگوید: من راه خود را از میان قلوه سنگها و صخره هی سخت فاتحانه گرچه زخمی و تب آلود، لنگ لنگان و کشان کشان ولی پیروز و قاطع خواهم یافت و چون میدانم اراده قدرت حاکم بر هستی من نیز بر پیروزی اراده ها و تصمیم ها در جهت حق ، تعلق دارد به پیروزی خود اطمینان دارم و این شکستها را لازم و عضوی از پیکر پیروزی می دانم و هیچ شکستی عظیم و تکان دهنده برای من نیست زیرا پیروزی من بودن در مسیر حق است که شکست من هم پیروزی است.
هر سال در روز هجدهم خرداد ماه یاد شهیدان حماسه آفرین “دارلک” گرامی داشته میشود که خون پاک و مطهرشان در دفاع از کیان این مرز و بوم و پاسداری از ارزشها ی والای انقلاب بر زمین نقش بسته و چهره تیره خاک را لاله گون کرده است.
براستی که اینان خط شکنان واقعی جبهه حق در مقابل تمامی کفر بودند. اینان هم در مقام ایمان و در مقام عمل مریدان واقعی ولایت بودند و بدین سان هم سرزمین پاک و میهن عزیزمان را از لوث اشرار و متجاوزین پاکسازی نمودند و هم قلب منور و نورانی خویش را از آلودگی های دنیا تطهیر کردند و به مقام و جایگاهی دست یافتند که نام مقدس “شهید” زیبنده نامشان شد.
حکایت شهدای کربلای دارلک را در هیچ کتابی ننوشته اند ، دارلک و حماسه آن در دل تاریخ در انتظار ترجمه است.
…امینی شهید شده است .مکاری دهقان و … شهید شده اند … کسی نمرده است، همه زنده اند.
خدایا “ماندن” دشوار است . در غربت زمین بی یارو یاور “حضور داشتن” خود “غیبت “است. انگار که پشتمان شکسته. زنجیر درد دستهایمان را بسته داغ هجران در سینه مان نشسته است. ما از نبودن آنها رنج میبریم و از بودن خویش در رنجیم ما میدانیم که آنها هستند و ما زنده ی مرده ایم .خدایا خوشا به فرشتگان در گاهت که میزبان یارانمان هستند حالا فرشتگان باید بر خاکشان سجده کنند که اینها اسما تو را خوب اموختند …
در دارلک جوانانی شهید شدند جوانانی که سالها باید تا قامتی چون انان بر افرازند و صبری عظیم باید تا نمونه هایی از انان را در اطاعت و تقوای الهیشان بار دیگر در کلاسهای درس و میدانهای نبرد و مسجد و محراب بپرورانند حال رنج مادر زخم پدر اشک خواهر و برادر و کوله باری از رنج و تنهایی که بر پیکر همسران انها سنگینی میکند ، بماند .
باید قبول کرد و اذعان نمود؛
آنها “حر” بودند ، “عمار “بودند ،"ابوذر” بودند و یک کلام “اصحاب امام “بودند و به نور حق پیوستند. طلوع فجر را در پهنه دلها افشاندند.
http://yasham.blogfa.com/post-22.aspx