ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

 سه درس از امام حسن مجتبی (ع)

10 خرداد 1397 توسط ریحانه

1. پسر ایشان متولّد شده بود. عده‌ای برای عرض تبریک آمدند و گفتند: این اسب سوار (پهلوان) بر شما مبارک باد فرمود: این چه حرفی است؟ شاید او پیاده باشد (پهلوان نباشد) جابر عرض کرد: ای فرزند پیامبر! چطور تبریک بگوییم؟ فرمود: هرگاه خدا به شما پسری داد، در تبریک آن بگویید: «شَکرْتَ الْوَاهِبَ وَ بُورِک لَک فِی الْمَوْهُوبِ وَ بَلَغَ اللَّهُ بِهِ أَشُدَّهُ وَ رَزَقَک بِرَّهُ [1] شکر (خدای) بخشنده نصیبت باد بخشش (پروردگار) مبارکت باد خداوند او را به حد کمال رساند و تو را از خیرش بهره‌مند سازد»
2. در مورد فواید مسجد رفتن فرمود: «هر کسی پیوسته به مسجد رود، به یکی از هشت فایده می‌رسد: آیةً مُحْکمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداًوَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاًوَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةًوَ کلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدَیأَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًیوَ تَرْک الذُّنُوبِ حَیاءًأَوْ خَشْیةً [2] آیه محکمی از قرآن (که از آن بهره‌مند شود)، دوست مؤمنی پیدا کند، علم تازه‌ای فراگیرد، از رحمتی که در انتظارش بوده بهره‌مند گردد، سخنی را بشنود که وسیله هدایت او شود، یا او را از گناه بازدارد، ترک گناه و معصیت به خاطر شرم و حیا، یا اینکه به خاطر خوف و خشیت از خدا گناه را ترک کند.»
3. درباره دیدار با دوستان فرمود: «إِذَا لَقِی أَحَدُکمْ أَخَاهُ فَلْیقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِه [3] هرگاه یکی از شما برادر (مؤمن) خود را ملاقات کرد، جای نور پیشانی (محل سجده) او را ببوسد»
[1]. تحف العقول،، ص 235.

[2]. همان.

[3]. همان، ص 236.
ماهنامه مبلغان، شماره 215
? @ofogh_howzah

 نظر دهید »

عنصر مردانگی

10 خرداد 1397 توسط ریحانه

از امام حسن مجتبی(ع) درباره مردانگی سوال شد؛ حضرت فرمود:
«شُحُّ الرَّجُلِ عَلَى دِینِهِ وَ إِصْلَاحُهُ مَالَهُ وَ قِیَامُهُ بِالْحُقُوقِ».[1]
آزمندی و حرص‌ورزی مرد نسبت به دینش و اصلاح مالش و رعایت حقوق.
حضرت در تبیین عنصر مردانگی سه ‌شاخص و سه‌ شرط را لحاظ کرد، که به تفصیل به آن اشاره خواهد شد:

حرص‌ورزی نسبت به دین؛ شاخص اول مردانگی
«شُحُّ الرَّجُلِ عَلَى دِینِهِ» مردانگی به این است که انسان دینش را با چیز دیگری معامله نکند. در میزان الهی هیچ گوهری ارزش دین را ندارد. با هر چه معامله شود، خسارت و ضرر است. انسان جوانمرد هرگز دینش را به آمریکا، اروپا، شرق، غرب و تمام عالم نمی‌فروشد.
از نشانه‌های مردانگی این است که انسان نسبت به دین خود حریص باشد و غیرت دینی داشته باشد. مگر دین ناموس خدا و ناموس انسان نیست. آن‌ کسی که نسبت به ناموس خود بی‌تفاوت و بی‌غیرت است، بویی از مردانگی و ایمان نبرده است.[2]

امر به معروف و نهی از منکر یکی از مظاهر غیرت دینی است. بی‌جهت نیست که این اندازه در اسلام بدان تاکید شده است. امیرالمومنین علی(ع) می‌فرماید:«تمام كارهاى نيک و جهاد در راه خدا در جنب امر به معروف و نهى از منكر چيزى نيست، جز به مانند انداختن آب دهان در درياى پهناور.»[3]
کسی نمی‌تواند ادعای غیرت دینی و حرص‌ورزی نسبت به دین داشته باشد، اما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند و نسبت به شکستن حریم الهی بی‌تفاوت باشد. اگر کسی نسبت به ناموس خود روزی هزار بار اظهار محبت کند، اما در خیابان مشاهده کند، دیگران متعرض ناموس او شدند و بی‌تفاوت از کنارش عبور کند، نمی‌توان در مورد این شخص ادعای محبت و غیرت‌ورزی را قبول کرد. ادعای دینداری زمانی صادق خواهد بود که دغدغه‌مندی و غیرت‌ورزی نسبت به آن وجود داشته باشد، در غیر این صورت دین همان لقلقه زبان خواهد بود. مردانگی در خطرها و بلاها بروز و ظهور پیدا می‌کند.

غیرت دینی حجر بن عدی
حُجر بن عَدىّ از قبيله كِنده و از ياران امير مؤمنان(ع) و بلكه از اصحاب و خاصّان آن حضرت بود؛ تا روزگار زياد بن ابيه در كوفه اقامت داشت، زياد او و يارانش را دستگیر کرد و به زندان افكند و سپس ايشان را كه چهار تن بودند، روانه دربار معاويه بن ابى سفيان كرد تا آن‌كه به وادی مَرَج عَذراء رسيدند و در زندان آنجا افتادند. فرستادگان معاويه نزد ايشان آمدند و به آنان گفتند: ما مأموريم به شما پيشنهاد كنيم كه از «على» بيزارى بجوييد و او را لعن كنيد، كه اگر چنين كرديد، شما را رها سازيم و اگر امتناع كرديد، شما را بكشيم. پس از علی(ع) بيزارى جوييد، تا آزاد شويد، گفتند: ما هرگز چنين نكنيم، پس دستور دادند كه آنان را به زنجير كشند و كفن هايشان را نيز آوردند و آنان تمام شب را به اقامه نماز پرداختند و چون صبح در آمد، ياران معاويه آن‌ها را به صف كردند و گفتند: آيا سرانجام از على(ع) بيزارى مى جوييد تا شما را رها کنیم و از مرگ رهایی یابید؟ پاسخ دادند: نه، بلكه ما بر دوستدارى او استواريم. پس هر يک از مأموران يكى از ايشان را به دم تيغ گرفت. حجر به مأموران گفت: رخصتم دهيد دو رکعت نماز بخوانم، به خدا سوگند در تمام عمرم هرگز وضويى نگرفته ام، مگر آن‌كه پس از آن نمازى خوانده باشم.

پس از اقامه نماز دوباره از او خواستند از علی(ع) بیزاری بجوید. حجر گفت: به خدا سوگند با وجود بيم مرگ حتمى، هرگز سخنى كه پروردگارم را به خشم آرد، نخواهم گفت. سپس یکی از مأمورین سنگدل معاویه او را كشت و كشتن او بر دل‌هاى مسلمانان سخت گران آمد و معاويه را بدين كار نكوهش كردند.[4]

غیرت دینی رشید هجری
رُشيد هَجَرى را نزد زياد بن ابيه حاکم کوفه و بصره آوردند، زیاد به او گفت: صاحب تو ـ مقصودش علی(ع) بود ـ به تو درباره آنچه ما نسبت به تو انجام خواهيم داد، چه گفت؟ رشید گفت: آن حضرت فرمود: شما دست و پاى مرا جدا خواهيد كرد، سپس من را به دار مي‌آویزيد! زياد گفت: آگاه باشيد كه اكنون گفتار او را دروغ خواهم ساخت، آزادش كنيد! پس همين كه رشيد خواست بيرون برود، زياد گفت: به خدا سوگند چيزى بدتر از گفتۀ صاحبش نيست كه نسبت به او انجام دهيم، دست و پايش را ببريد و به دارش زنيد، رشيد گفت: دريغا كه هنوز يك چيز ديگر مانده است كه امير مؤمنان(ع) به من خبر داده است! زياد گفت: زبانش را ببريد (كه سخن نگويد) رشيد گفت: اكنون به خدا خبر اميرمؤمنان(ع) راست در آمد.[5]

اصلاح مال؛ شاخص دوم مردانگی
«إِصْلَاحُهُ مَالَهُ» حلال‌خواهی و حلال‌خوری از نشانه‌های مردانگی است. انسان جوانمرد، حق‌خوری نمی‌کند. مردانگی او اجازه دست‌اندازی به اموال دیگران را نمی‌دهد. با فریب نیرنگ و تقلب کاسبی نمی‌کند. وجدان کاری دارد و اهل کم‌کاری و از کنارِ کار زدن نیست. مالش را دقیق حسابرسی می‌کند؛ حق خدا و مردم را از اموالش می‌پردازد و آن ها را هرس و تطهیر می‌کند تا به اطمینان برسد که فرشی که روی آن می‌نشیند، بستری که روی آن می‌خوابد، غذایی که می‌خورد، حلال و پاک است و حق کسی در بین اموالش نیست.

اهمیت اصلاح مال به اندازه ایست که می‌توان گفت شخصیت انسان برآیندی از درآمد و دارایی اوست. طهارت مال حلال، روح را پاکی می‌بخشد و خباثت مال حرام بر خباثت انسان می‌افزاید.

ادای حقوق؛ سومین شاخص مردانگی
«قِیَامُهُ بِالْحُقُوقِ» سومین عنصر مردانگی قیام به حقوق است. هر آنچه انسان در این عالم با آن ارتباطی دارد، از ناحیه این ارتباط نسبت به آن حقی را عهده‌دار می‌شود. امام سجاد(ع) پنجاه مورد از این حقوق را بیان فرمود که به رساله حقوق شهرت یافت و در اواخر کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق ذکر شده است.

انسانی که مردانگی در او زنده است، همواره به دنبال ادای حق است. ابتدا دیگران را صاحب حق می‌داند و بعد به دنبال ادای حقوق آن‌ها بر‌می‌آید. اما کسانی که مردانگی در وجود آن‌ها نیست، همواره خود را صاحب حق می‌پندارند، حقوق دیگران را به رسمیت نمی‌شناسند تا این‌که بخواهند آن را اداء کنند. تنها به فکر استیفای حقوق خود هستند، این‌گونه افراد به اصلاح عامیانه از همه طلب دارند و تنها خود را صاحب حق می‌دانند. این خصلت ناشی از روحیه خودخواهی و منفعت‌طلبی آن‌ها است. عنصر مردانگی اگر در نهاد انسان باشد، موجب می‌شود شخص بیشتر از آن‌که به دنبال استیفای حق خود باشد، دغدغه ادای حقوق دیگران را داشته باشد. البته این بدین معنا نیست که او از حقوق خود صرف نظر کند و به دیگران اجازه تعدی به حقوقش را دهد. اگر گاهی از حق خود صرف‌نظر کند، به خاطر روحیه از خود گذشتگی‌اش است نه روحیه ظلم پذیری.

پی نوشت

————————————————————————
[1] . معانی الاخبار: 257.
[2] . غْیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ: غیرت مرد نشان دهندهٔ ایمان اوست. نهج البلاغه، حکمت124.
[3] . نهج البلاغه، حکمت374.
[4]. بحارالانوار: 99/281، باب 4 (پاورقی).
[5] . الارشاد «مفید»، ترجمه رسولی محلاتی: 327؛ بحارالانوار: 42/121، باب 122، حدیث 1.

مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان

 نظر دهید »

تمسخر معاویه و جواب دندان شکن امام حسن علیه السلام!

10 خرداد 1397 توسط ریحانه

✅نقل ﺷﺪﻩ که ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺧﻄﺒﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪند و ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﻣﺤﻮ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ علیه السلام بودند ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻼمشان ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪ …
♨️ﻣﻌﺎﻭﯾﮥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ

ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭﮔﻔﺖ:
?ﯾﺎ ﺍﺑﺎﻣﺤﻤﺪ! ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ: “ﻻ ﺭﻃﺐ ﻭ ﻻ ﻳﺎﺑﺲ ﺍﻻ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﺒﻴﻦ”

 (ﻫﻴﭻ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ) 

?خوب پس ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ …ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮﯾﺪ ..!
 ?ﭘﺲ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽﺑﮕﻮﯾﯽ که:

ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ: 

⚡️ﺭﺍﺑﻄﮥ ﺭﯾﺶ ﻣﻦ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ؟!

ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺣﺎﺿﺮ ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ..
⚡️(ﺭﯾﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ علیه السلام ﭘﺮﭘﺸﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮐﻢ ﻭ ﮐﻮﺳﻪ ﻭﺍﺭ )
?ﺍﻣﺎﻡ  حسن ﻣﺠﺘﺒﯽ علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻣﮕﺮ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ:

?ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﮔﯿﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ( ﺧﻮﺏ ﻭ ﭘﺮ ) ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ ﺍﻣّﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺒﯿﺚ ﺷﻮﺭﻩ ﺯﺍﺭ،

 ﺟﺰ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻢ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ …( ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻋﺮﺍﻑ، ﺁﯾﻪ ۵۸)
✨ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺯﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ …
♨️ﻋﻤﺮﻋﺎﺹ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻏﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﻧﯿﻔﺖ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺷﻤﺸﯿﺮ اﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻞ …
?ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﻟﮕﺪﯼ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻋﺎﺹ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ…..

 نظر دهید »

گرمی بازار حُسن

10 خرداد 1397 توسط ریحانه

? نفحه باغ بهشت عطر تن مجتباست

? محفل کروبیان انجمن مجتباست
? در رمضان، بوی عشق گر رسد از کوی عشق

? نافه آهوی عشق از ختن مجتباست
? خرمی از خوی اوست رنگ گل از روی اوست

? بوی سمن گر نکوست از چمن مجتباست
? جمله اهل وفا ریزه خور خوان او

? ریشه جود و سخا در سخن مجتباست
? تاب فراق رسول مرهم داغ بتول

? در شب تار علی پیرهن مجتباست
? کاش فلک کور بود تا که نبیند به غم

? آن همه تیر ستم بر بدن مجتباست
? شاه شهیدان حسین تشنه لب و بی کفن

? در صدد بوسه ای بر کفن مجتباست
? جای قرن، از بقیع کاش نسیمی رسد

? زان که اویس دلم در یمن مجتباست
? در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست

? گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست…
? افشین علاء ?

 نظر دهید »

بین حق و باطل

10 خرداد 1397 توسط ریحانه

?قال الامام حسن علیه السلام?

«بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیكَ باطِلاً كَثیرًا.»

?بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى.

تحف العقول ص 229

ماه رحمت، سفره اش گسترده شد?

زنده از فيضش جهان مرده  شد?

آسمان پرگشته ازشادي وشور?

آمده از لطف حق ميلاد نور?

میلاد اولین  گل  بوستان?

 علی و زهرا مبارک باد?

?سلام صبحتون بخیر 
?@qtvirib

 نظر دهید »

پیچیدن بچه تازه بدنیا امده در پارچه سفید

08 خرداد 1397 توسط ریحانه
پیچیدن بچه تازه بدنیا امده در پارچه سفید

پیش از این در تاریخ زندگانی پیامبر بزرگوار اسلام در حوادث سال سوم هجرت ذکر شد که سبط اکبر آن حضرت،امام حسن(ع)،در سال سوم به دنیا آمد،و مشهور آن است که این مولود فرخنده در شب نیمه ماه رمضانبهترین ماههای خدامتولد شده،و البته در این باره در کتابهای شیعه و سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است (1).

داستان ولادت و مراسم نامگذاری
و اما داستان ولادت به گونه ای که در روایات شیخ صدوق(ره)در امالی و علل و عیون اخبار الرضا(ع)و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد(ع)روایت شده این گونه است که فرمود:

چون فاطمه(س)فرزندش حسن را به دنیا آورد،به پدرش علی(ع)عرض کرد:نامی برای او بگذار،علی (ع)فرمود:من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم.در این وقت رسول خدا(ص)بیامد،و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده،به نزد آن حضرت بردند.حضرت فرمود:مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زردنپیچید؟سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید،آنگاه رو به علی(ع)کرده فرمود:آیا او را نامگذاری کرده ای؟

عرض کرد:من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم!

رسول خدا(ص)فرمود:من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!

در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده،به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو:براستی که علی نزد تو به منزله هارون است از موسی،پس او را به نام پسر هارون نام بنه!

جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت:خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری.رسول خدا(ص)پرسید :نام پسر هارون چیست؟عرض کرد:«شبر».فرمود:زبان من عربی است؟عرض کرد:نامش را«حسن»بگذار،و رسول خدا(ص)او را حسن نامید… (2)

و در برابر این روایت،روایات دیگری هم در کتابهای علمای شیعه و اهل سنت آمده که چون حسن(ع)به دنیا آمد،علی(ع)او را«حرب»نامید،و چون رسول خدا(ص)اطلاع یافت به علی(ع)دستور داد آن نام را به«حسن»تغییر دهد… (3)

و یا اینکه علی(ع)نام این نوزاد را«حمزه»گذارد و چون حسین به دنیا آمد نام او را«جعفر»گذارد،و پس از آن رسول خدا(ص)علی(ع)راطلبیده و به او فرمود:به من دستور داده شده که نام این فرزند خود را تغییر دهم،سپس به علی(ع)دستور داد که نام آن دو را«حسن»و«حسین»بگذارد،و علی(ع)نیز به دستور آن حضرت عمل کرد… (4)

ولی همان گونه که صاحب کشف الغمه گفته است،این مطلب بعید به نظر می رسد،و خلاف مشهور و ضعیف است،و مشهور همان است که در روایت بالا ذکر شد،و باقر شریف در کتاب حیاة الحسن این گونه روایات را از موضوعات و جعلیات دانسته و دلیلهایی بر این مطلب ذکر کرده که بهتر است برای اطلاع بیشتر به همان کتاب مراجعه نمایید. (5)

و در روایات بسیاری از طریق اهل سنت آمده که این دو نام شریف«حسن»و«حسین»در جاهلیت سابقه نداشته و از نامهای بهشتی است،و متن یکی از آن روایات که طبری در کتاب ذخائر العقبی روایت کرده،این گونه است که عمران بن سلیمان گفته:

«الحسن و الحسین اسمان من اسماء اهل الجنة،ما سمیت بهما فی الجاهلیة» (6)

(حسن و حسین دو نام از نامهای اهل بهشت است که در زمان جاهلیت سابقه نداشته است.)

انجام مراسم دینی و سنتهای مذهبی
از جمله سنتهای اسلامی درباره نوزاد،گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست که رسول خدا(ص)این سنت را درباره این نوزاد عزیز انجام داد،و پس از اینکه او را به دست آن حضرت دادند،در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفت (7).

و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد(یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد (8) و یک ران آن را به قابله داد،و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد (9).

و در روایت کلینی(ره)در کافی این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند:

«…بسم الله عقیقة عن الحسن»(به نام خدا این عقیقه ای است از حسن…)

و به دنبال آن نیز این دعا را خواند:

«اللهم عظمها بعظمه،و دمها بدمه،و شعرها بشعره،اللهم اجعله وقاءا لمحمد و آله» (10)

(خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد،و گوشتش در برابر گوشت وی،و خونش در برابر خون او،و مویش در برابر موی او،خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده .)

و همچنین رسول خدا(ص)دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند،و سپس بر سر نوزاد«خلوق»که نوعی عطر مخلوط بودهمالید،و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود:«یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»

(ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)

و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد (11) ،ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین(ع)آن بوده که«مختون»(یعنی ختنه شده)به دنیا می آمدند،جز آنکه به عنوان استحباب و سنت،صورتی (12) از این کار را انجام می دادند… (13)

و از جمله سنتهای نوزاد در اسلام تعویذ او به دعاست،یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.

و طبق روایات بسیاری که در کتابهای شیعه و اهل سنت آمده،رسول خدا(ص)دو فرزند خود حسن و حسین(ع)را به این دعا تعویذ فرمود:

«اعیذ کما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة» (14)

(شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)

و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود:

«اعیذ کما من عین العاین و نفس النافس» (15)

(شما را پناه می دهم از چشم چشم زن،و نفس نفس زن.)

کنیه و القاب
و از جمله آداب و سنتهای ولادت نوزاد پس از نامگذاری،تعیین کنیه برای اوست که طبق حدیثی،امام باقر(ع)فرمود:

«انا لنکنی اولادنا فی صغرهم مخافة النبز ان یلحق بهم» (16)

(ما برای فرزندانمان در کودکی کنیه قرار می دهیم،از ترس آنکه مبادا در بزرگی دچار لقبهای ناخوشایند گردند.)

و کنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیاری«ابو محمد»بوده و کنیه دیگری نداشته است.

و اما القاب آن حضرت بدین شرح است:سبط،زکی،مجتبی،سید،تقی،طیب،ولی…

و مرحوم اربلی در کتاب کشف الغمة پس از نقل کنیه و القاب آن حضرت از روی کتابهای اهل سنت گفته است:مشهورترین این القاب«تقی»است و بهترین و شایسته ترین آنها همان است که رسول خدا(ص)او را بدان ملقب فرمود و آن«سید»است. (17)

نگارنده گوید:ظاهرا نظر مرحوم اربلی به روایتی است که راویان اهل سنت و دیگران از ابوبکر روایت کرده اند که گوید:شنیدم از رسول خدا(ص)در حالی که بر فراز منبر بود و امام حسن (ع)در کنار او نشسته بود که گاه به مردم نگاه می کرد و گاه به فرزندش حسن(ع)و سپس می فرمود :

«ان ابنی هذا سید و لعل الله ان یصلح به ما بین فئتین عظیمتین» (18)

(این پسرم«سید»است و امید است خداوند به وسیله او میان دو گروه بزرگ را اصلاح کند.)

و جالب اینجاست که ابن اثیر جزری به دنبال ذکر این حدیث گوید:«و ای شرف اعظم من شرف من سماه رسول الله(ص)سیدا» (19)

(چه شرفی بالاتر از شرافت کسی که رسول خدا(ص)او را«سید»بنامد.)

پی نوشت ها:

1.مستدرک حاکم،ج 3،ص 169،اسد الغابه،ج 2،ص 9،اکمال الرجال خطیب تبریزی،ص 627،حیاة الامام الحسن،ج 1،ص .59

2.بحار الانوار،ج 43،ص 238،و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آنها در ملحقات احقاق الحق،ج 10،ص 492 به بعد ذکر شده است.

3.بحار الانوار،ج 43،ص 251،حیاة الحسن باقر شریف،ج 1،ص 63،ملحقات احقاق الحق،ج 10،صص 501 .492

4.بحار الانوار،ج 43،ص 255،ملحقات احقاق الحق،ج 10،ص .498

5.حیاة الامام الحسن بن علی،ج 1،ص .63

6.ملحقات احقاق الحق،ج 10،ص 488 و حیاة الامام الحسن بن علی،ج 1،ص 63.و در مناقب ابن شهرآشوب از عمران بن سلیمان و عمرو بن ثابت نقل کرده که گفته اند:«ان الحسن و الحسین اسمان من اسامی اهل الجنة و لم یکونا فی الدنیا»

7.بحار الانوار،ج 43،ص 239،مسند احمد بن حنبل،ج 6،ص 391،صحیح ترمذی،ج 1،ص 286،صحیح ابی داود،ج 33،ص 214،احقاق الحق،ج 11،صص 8 .6

8.و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن(ع)و دو گوسفند برای حسین(ع)قربانی کرد،ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قوی تر از روایات دیگر است،چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.

9 و 10.بحار الانوار،ج 43،صص 239 و 250 و 257.حیاة الامام،ج 1،ص 64.ملحقات احقاق الحق،ج 10،صص 17 .511

11.نور الابصار،ص 108،و ملحقات احقاق الحق،ج 10،ص 519 به نقل از مفتاح النجا بدخشی.

12.و به تعبیر روایات«امرار موسی»می کرده اند.

13.سفینة البحار،ج 1،ص .379

14.سفینه،ج 2،ص 287 و ملحقات احقاق الحق،ج 10،صص 520 و 524 و .527

15.ملحقات احقاق الحق،ج 10،ص .527

16.حیاة الامام الحسن(ع)،ج 1،ص .65

17.بحار الانوار،ج 43،ص .255

18.الاصابه،ج 1،ص 329،مسند احمد بن حنبل،ج 5،ص 44،بحار الانوار،ج 43،صص 305 و .299

19.اسد الغابة،ج 2،ص .13

 نظر دهید »

رازیانه

07 خرداد 1397 توسط ریحانه

خانم هایی که عطش فراوان دارند نصف قاشق چایخوری پودر رازیانه را با یک لیوان آب ولرم میل کنند و شبها کاهو و روغن زیتون و آبلیموی ترش تازه بخورند، برگ کاهو را در ناحیه کبد گذاشته تا مانع عطش گردد.

?????

?@tebiranii?

 نظر دهید »

بهترین عمل در رمضان

06 خرداد 1397 توسط ریحانه

بهترین عمل در رمضان، استغفار است.
استغفار، مثل یه حمّام برای روحت میمونه!
هر چی بیشتر؛

برای مهمونی تطهیرتر و پسندیده تر?!

@ostad_shojae

 نظر دهید »

بانویی که با کفن بهشتی، دفن شد

06 خرداد 1397 توسط ریحانه

 مقامات حضرت خدیجه (س) در پیشگاه خدا 

خديجه کبري (س) در لحظات احتضار «اسماء بنت عميس» را به نزد خويش طلبيد و در مورد دخترش فاطمه زهرا (س) به او سفارشاتي کرد. آنگاه فاطمه را نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله) واسطه قرار داد که از رسول خدا، خواهش کند تا يکي از لباس‌هاي خود را کفن خديجه قرار دهد. وقتي فاطمه نزد پدر رفت و درخواست مادر را مطرح کرد، اشک از چشمان حضرت جاري گشت، چيزي نگذشت که فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای ایشان نزد رسول خدا آوردند و این علاوه بر اینکه مایه ی برکت برای خدیجه (س) بود، مایه ی تسلی خاطر رسول خدا نیز گردید
شجره طوبى، ج 2 ، ص 22
? @ofogh_howzah

 نظر دهید »

استجابت دعا بعد خطبه ها

04 خرداد 1397 توسط ریحانه

یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُواْ الْبَیْعَ ذَ لِكُمْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(سوره جمعه آیه 9)
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! آنگاه كه براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى یاد خدا (نماز) شتاب كنید و داد و ستد را رها كنید كه این براى شما بهتر است، اگر بدانید.

اولین اقدام پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله پس از هجرت به مدینه، اقامه نماز جمعه بود.نمازى كه دعوت به آن با جمله «یا ایها الّذین آمنوا» شروع شده است.

نمازى كه با جمله «فاسعوا الى ذكر اللّه» مردم به اقامه آن ترغیب شده ‏اند.نمازى كه فرمان ترك داد و ستد را به همراه دارد.نمازى كه در روایات، هم وزن حج شمرده شده است. «علیك بالجمعة فانّها حج المساكین»
نمازى كه بعد از خطبه ‏اش دعا مستجاب مى ‏شود.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

تعلیم خارجی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس