کتاب بهجت الدعا
مجموعه ادعیه، اذکار، نمازها و دستوالعملهای مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدسسره
? عرضه کتابهای مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
✅ با تخفیف ویژه در فروشگاه اینترنتی مرکز
www.Bahjatava.com
تماس برای سفارش سازمانها و نهادها
09127974750
تقدیر رهبر معظم انقلاب از کتاب «دا» ، راوى و نویسنده آن
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 20 اردیبهشت 89 در دیدار جمعی از مسوولان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب «دا»، مسئله #کتاب را یکی از مسائل اصلی ، درجه یک و بدون جایگزین در مقوله فرهنگ دانستند و تأکید کردند: «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گنجینه های تمام نشدنی و ظرفیت های عظیمی هستند که باید از آن ها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزش های دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان، حداکثر استفاده را کرد.»
⬅ ایشان با تأکید بر این که دفاع مقدس، ظرفیت گرانبهایی برای بارور کردن ادبیات کشور و انتقال معرفت ناب دینی و انقلاب اسلامی به جامعه است، افزودند: *«کتاب «دا» که حقا و انصافا کتاب بسیار خوب و قابل طرح در «سطح جهانی» است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان می دهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب به منظور انتقال فرهنگ و ارزش های اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است.»*
?رهبر انقلاب اسلامی همچنین از خانم سیده زهرا حسینی راوی کتاب «دا» و خانم سیده اعظم حسینی نویسنده کتاب «دا» تقدیر کردند.
#سخن_ولایت
?کانال«پاتوق معرفی کتاب»?
@book_room
کانالهای رایگان کتاب
کتابهای مورد دلخواهتان رو در کانالهای سروش زیر دنبال کنید:
تفسیر سوره برائت
برداشتهای قرآنی
این خداست نه پسرخالهات
? در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
? البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
?با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟ بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
?ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
?ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
?ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی! خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم. آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
? درست نیست که ما برای تبلیغ نماز به جوانمان بگوییم: «ای جوان عزیز، بیا حال کن. سجده هم نرفتی بیخیال. یا اگر دیدی حال داری، سه بار سجده کن، عیبی ندارد!» باید به جوانمان بگوییم: رعایت احکام نماز، اولین شرط ادب در مقابل پروردگار است و ادب بر محبت و عشقبازی تقدم دارد.
? آیا اگر نماز را غلط بخوانید باطل میشود، یا اگر در نماز گریه نکنید و اشک نریزید؟ کدامیک نماز را باطل میکند؟ طبیعتاً غلط خواندن، نماز را باطل میکند. پس غلط نخواندن در نماز اصل است نه گریه کردن.
?ـ حاج آقا! ما یک روز نماز صبح میخواندیم، چه نماز خوبی هم بود، خیلی رفته بودیم توی حال! اما بعد شک کردیم رکعت اول است یا دوم؟ یک رکعت اضافه خواندیم که دیگر محکم شود.
?ـ تا شک کردی رکعت اول است یا دوم، نمازت باطل است. باید از اول بخوانی.
?ـ حاج آقا! آخه نمازِ باحالی بود!
?ـ چه زود با خدا پسرخاله میشوی! بغلت را باز کردهای و میگویی: «خدایا دوست دارم بپرم توی بغلت!» ادب نماز را رعایت کن! این خداست نه پسرخالهات!
?هر یک از ما ببینیم چقدر وقت گذاشتهایم برای اینکه قرائت نمازمان را به معنای دقیق کلمه عربی بخوانیم؟!
?ـ حاج آقا! اصلاً چرا باید نماز را عربی بخوانم؟
?ـ ببخشید، شما اصلاً چرا باید در نماز یک رکوع بروی، دو تا سجده؟ دو تا رکوع برو، با یک سجده!
?ـ اینها را خدا تعیین میکند.
?ـ خُب، آن را هم خدا تعیین میکند. خدا گفته نماز را عربی بخوان. نماز خیلی روکمکنی است.
? امام باقر(ع) میفرماید: «إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یُطِیعُهُ وَ مَنْ یَعْصِیهِ؛ وضو حدی از حدود الهی است، [که قرار داد شده] برای اینکه خدا ببیند چه کسی حرف گوش میکند و چه کسی نافرمانیاش میکند.» (کافی،ج3،ص21)
? بخشی از کتاب “چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
?قسمت ۲۷
@Panahian_ir | #گزیده_کتاب
یه کتاب خوب
نگاهی کوتاه بر کتاب خاطرات حجه الاسلام حسنی امام جمعه ی ارومیه
کتاب «خاطرات حجه الاسلام حسنی امام جمعه ی ارومیه»، با گردآوری عبدالرحیم اباذری، دارای اطلاعاتی خواندنی از زندگینامه، فعالیتها و مبارزات ایشان در دوران انقلاب و سالهای اول بعد از انقلاب می باشد .
این کتاب اطلاعاتی خواندنی از زندگینامه، فعالیتها و مبارزات ایشان در دوران انقلاب می باشد که در حقیقت بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی در آذربایجان را تشکیل میدهد.
حجةالاسلام و المسلمین حاج شیخ غلامرضا حسنی معروف به ملاحسنی یکی از روحانیون مبارز در آذربایجان غربی است. زندگینامه، فعالیتها و مبارزات وی، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی در آذربایجان غربی را تشکیل میدهد به طوری که انقلاب اسلامی در این خطه، بدون نام و یاد ملاحسنی، معنا و مفهوم نخواهد داشت.او از آغاز دوران بلوغ تا به امروز که حدود شصت سال است، یک روز هم غیر مسلح نبوده است.
در زمان اشغال آذربایجان غربی توسط ایادی حزب دموکرات و توده، به جنگ با آنان برخاست.
در ایام رژیم ستمشاهی پهلوی با مزدوران شاه و ساواک درگیر شد و با زندان، شکنجه، اهانت، تحقیر، توبیخ و تمسخر، قدمی به عقب ننشست و محکم و استوار با امام خمینی و آرمانهای او همگام و همنوا شد.
آقای حسنی در خطه ی آذربایجان بویژه آذربایجان غربی شخصیتی منحصر به فردی شد. آقای حسنی بود که اولین بار نماز جمعه را در زادگاه خود اقامه کرد و طی این مراسم عبادی، به مبارزات سیاسی - انقلابی خود سازماندهی و عمق بیشتری بخشید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استان آذربایجان و کردستان مورد تاخت و تاز گروههایی چون حزب دموکرات، کومله و خلق مسلمان قرار گرفته بود، که ایشان با درایت وارد میدان عمل شدند، تا اینکه آذربایجان غربی را از دست چنین گروههای ملحدی نجات دادند.
او با بسیج مردم بر ضد تجزیه طلبان، یک تنه در برابر همه ی آنها ایستاد و به همین سبب مورد حقد وکینه ی دشمن واقع شد و چند بار نیز ترور گردید، اما از همه ی آنها جان سالم بدر برد. دشمن که از وی دستبردار نبود، در یک اقدام هماهنگ و جدی از طریق روزنامه های زنجیرهای به ترور شخصیت او دست زد، تا جایی که در شبکه ی اینترنت یک سایت ویژه به این امر اختصاص داد. از این جهات خاطرات و مبارزات ملاحسنی را در نوع خود به حق میتوان در سطح ایران بینظیر و یا حداقل کم نظیر توصیف کرد.
این مجموعه طی سی ساعت مصاحبه انجام پذیرفته بعد از بازنویسی و ویرایشات صورت گرفته توسط خود آقای حسنی مورد بازدید قرار گرفت و بعد از تائید ایشان به چاپ رسید.
این کتاب ارزشمند در پنج فصل تنظیم و تدوین شده است:
فصل اول: دوران کودکی و تحصیلات حاج غلامرضا حسنی
فصل دوم: فعالیتهای ایشان در دوران انقلاب
فصل سوم: پیروزی انقلاب
فصل چهارم: جنگهای مسلحانه با اشرار و ضد انقلاب بعد از انقلاب اسلامی
فصل پنجم: فعالیتهای دیگر ایشان پس از انقلاب
در این کتاب حتی چگونگی پیوستن پسر ایشان به گروههای ضد انقلاب و لو دادن جای پسرش توسط خودش و دستگیری ایشان و قضاوت ناعادلانه درباره پسرش بیان کرده است.
منبع: کتاب «خاطرات حجه الاسلام حسنی امام جمعه ی ارومیه»، با گردآوری عبدالرحیم اباذری و نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
ده گفتار
?معرفی کتاب «ده گفتار»
✏مولف : علامه شهید مرتضی مطهری
?ناشر کتاب : صدرا
?تعداد صفحات : 276
?آنچه در این کتاب ملاحظه میشود ، مجموعا ده سخنرانی یا مقاله است که در طول سالهای 1339 تا 1341 هجری شمسی ایراد شده و یا نگارش یافته است.
?از گفتار اول تا گفتار هفتم ، سخنرانیهائی است که در فاصله مهرماه 1339 تا مهرماه 1341 ، در محفلی ماهانه در تهران ، که هر ماه یک نوبت در منزلی در سه راه ژاله با شرکت چند صد نفر از طبقات مختلف تشکیل میشد ایراد شده است.
این محفل ماهانه که به نام ” انجمن ماهانه دینی ” معروف شد ، دو سال و نیم ادامه یافت و سی سخنرانی وسیله افراد مختلف در آن ایراد شد.
شرکت کنندگان برای ایراد سخنرانی در آن جلسه ، درباره موضوعی که میخواستند سخنرانی کنند ، مطالعه نسبتا کافی میکردند و پس از ایراد ، بلافاصله استخراج و اصلاح میشد و تا ماه بعد و جلسه بعد به صورت جزوه در اختیار شرکت کنندگان جلسه قرار میگرفت و آخر کار به صورت سه جلد کتاب به نام ” گفتار ماه ” در اختیار عموم قرار گرفت.
این جلسات هر چند نتوانست به حیات خود ادامه دهد ، اما منشأ خیرات و برکات معنوی فراوانی شد و موجب یک سلسله اصلاحات و جنبشهایی در سطحی وسیعتر و گسترده تر در کار مسائل تبلیغی و ارشادی اسلامی گردید.
در مدت سی ماه که آن جلسات دائر بود ، آنکس که بیش از دیگران در کار آن انجمن با ما همکاری داشت و طرف شور بود ، دانشمند محقق عالیقدر مرحوم دکتر محمد ابراهیم آیتی رضوان الله علیه بود.
گفتارهای هشتم و نهم که تحت عنوان ” خطابه و منبر ” است در حدود سالهای 39 - 41 در عاشورائی میان سالهای 1380 تا 1382 قمری در انجمن اسلامی مهندسین ایراد شد و در کتابی به نام گفتار عاشورا در همان سالها چاپ و منتشر شد .
آخرین بخش این کتاب ، مقالهای است که در سال 1341 در کتابی به نام ” بحثی درباره مرجعیت و روحانیت ” چاپ و منتشر شد.
✅ این ده گفتار شامل موضوعات زیر می باشد:
تقوا (۱) و (۲)
فریضه علم
خطابه و منبر (۱) و (۲)
احیاء فکر دینی
رهبری نسل جوان
اصل اجتهاد در اسلام
امر به معروف و نهی از منکر
مشکل اساسی در سازمان روحانیت
✅دانلود pdf کتاب در کانال«پاتوق معرفی کتاب.
@book_room