ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

 تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند

06 دی 1396 توسط ریحانه

رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» 

آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود 

 کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79

 نظر دهید »

ولادت امام حسن عسكري عليه السلام مبارک باد.

06 دی 1396 توسط ریحانه

قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْكَري  عليه السلام  : 

ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ. 

امام حسن عسكري عليه السلام  فرمودند: 

قبيح ترين و زشت ترين حالت و خصلت براي مؤمن آن حالتي است كه داراي آرزوئي باشد كه سبب ذلّت و خواري او گردد. ?[تحف العقول، ص 498] 

?داستانك: 

مفضل مى گويد: محضر امام صادق عليه السلام رسيدم و از مشكلات زندگى شكايت كردم . 

امام عليه السلام به كنيز دستور داد كيسه اى كه چهارصد درهم در آن بود، به من داد و فرمود: با اين پول زندگيت را سامان بده. 

عرض كردم: فدايت شوم ! منظورم از شرح حال اين بود كه در حق من دعا كنى! 

امام صادق عليه السلام فرمود: بسيار خوب دعا هم مى كنم. 

و در آخر فرمود: مفضل ! از بازگو كردن شرح حال خود براى مردم پرهيز كن ! اگر چنين نكنى نزد مردم ذليل و خوار مى شوى . بنابراين براى دورى از ذلت ، درد دلت را هرگز به كسى نگو   [بحار: ?جلد  47، صفحه 34] 

بسيار واضح است كه انسان اجازه ندارد خود را ذليل كند ؛ نكته اينجاست كه نبايد ديگران را هم ذليل كند 

به عنوان مثال ، مسئولي ، قانوني تصويب كند و يا كاري كند ،كه مردم ذليل شوند . 

 اين كار شرعاً ، عرفاً ، عقلاً و قانوناً حرام است

کانال مبلغان

 نظر دهید »

اثر اعجاب‌برانگیز قرآن برمسیحی

01 دی 1396 توسط ریحانه

سیّد قطب، دانشمند روشنفكر و مفسر قرآن كریم در ذیل آیه 38 سوره یونس این چنین نقل می‌كند: ما شش نفر بودیم كه با یك كشتی مصری عازم نیویورك شدیم. از صد و بیست سرنشین، فقط ما مسلمان بودیم. روز جمعه‌ای به این فكر افتادم كه با اجازه ناخدای كشتی، نماز جمعه را برپا كنیم. هنگامی كه خطبه‌های نماز را می‌خواندم. مسافران دیگر كشتی، دور تا دور ما جمع شده بودند و به سخنان من گوش می‌دادند. بعد از نماز، خانمی مسیحی كه اهل یوگسلاوی بود و به شدت تحت تأثیر قرار گرفته بود، با چشمان پر از اشك جلو آمد و گفت: زبانی كه شما با آن سخن می‌گفتید آهنگ و اثر خاصی داشت. ولی در میان سخنان شما، گاهی جملاتی وجود داشت كه موسیقی و آهنگ ویژه‌ای داشت و اثر عمیق‌تری بر من می‌گذاشت. به گونه‌ای كه لرزه بر اندامم می‌افتاد و من احساس می‌كردم، شما لبریز از روح‌القدس شده‌اید. مدتی كه فكر كردم، فهمیدم آن خانم مسیحی از آیات قرآنی كه در خطبه‌ها می‌خواندم، شدیداً متأثّر شده بود. این نكته، اعجاب مرا برانگیخت كه چطور خانمی كه هیچ عربی نمی‌داند، این گونه تحت تأثیر موسیقی قرآن قرار می‌گیرد[1].

__________________

?[1]. مجلّه بشارت، سال اول، شماره سوم، ص 31.

 نظر دهید »

گرانفروشی

30 آذر 1396 توسط ریحانه

قال على (علیه السلام):
«وَ لْیَکُنِ الْبَیعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوازینِ عَدْل وَ اَسْعار لا تُجْحِفُ بِالْفَریقَیْنِ مِنَ الْبایِعِ وَ الْمُبْتاعِ فَمَنْ قارَفَ حُکْرَةً بَعْدَ نَهْیِکَ اِیّاهُ فَنَکِّلْ بِه وَ عاقِبْهُ فى غَیْرِ اِسْراف»;
«باید معاملات با شرایط آسان صورت گیرد; با موازین عدل و نرخ هایى که نه به فروشنده زیان برساند و نه به خریدار! و هرگاه کسى پس از نهى تو از احتکار، به چنین کارى دست بزند، او را کیفر کن! و در مجازاتش بکوش، ولى زیاده روى نکن»(1).

?شرح و تفسیر:
سه مشکل مهمّ جامعه ما را تهدید مى کند:
1ـ تهاجم فرهنگى دشمن، که بى رحمانه عقاید و آداب و رسوم ملّت مسلمان را هدف قرار داده است.
2ـ ایجاد اختلاف و رخنه در صفوف یکپارچه و متّحد مسلمانان، که از ابزارهاى کهنه دشمنان است.
3ـ تورّم و گرانى بى حساب، که با سوء مدیریّت خودى ها، یا کارهاى حساب شده دشمن پدید مى آید.
در مورد مشکل سوم، که موضوع روایت فوق نیز مى باشد، توجّه به نکاتى لازم است.

الف) تورّم و گرانى در حدّ معقول و شناخته شده قابل تحمّل و تحلیل اقتصادى است. امّا نرخ هاى ساعتى و قیمت هاى ناپایدار، که هر لحظه در حال تغییر است، نوعى هرج و مرج و غارت اقتصادى است. و این جاست که حکّام شرع باید در مقابل این مسأله بایستند و با عوامل آن برخورد مناسب کنند.
ب) از نظر شرع دست قانون گذاران بسته نیست; زیرا این که گفته مى شود قیمت کالا حدّ معیّنى ندارد، بلکه تابع توافق خریدار و فروشنده است، مربوط به شرایط عادى اقتصادى است; ولى حکومت اسلامى مى تواند در شرایط غیرعادى نرخ کالاها را مشخّص کند و گرنه بعضى از مردم دیگران را همانند گرگ مى خورند. بنابراین طبق عناوین ثانویّه و در شرایط ویژه اقتصادى، مى توان نرخ کالاها را مشخّص کرد و متخلّفین را مجازات نمود. بلکه از حدیث فوق استفاده مى شود که نظارت حکومت به عنوان اوّلى لازم است و وجود انواع تعزیرات، که روى حساب و کتاب باشد، لازم و ضرورى است.
ج) همه مردم باید در چنین زمان هاى حسّاس همکارى نمایند و با خوددارى از خرید کالاهاى گران، عملا با گران فروشان مبارزه کنند.
د) آخرین نکته این که حکومت اسلامى باید لااقل در زمانى که گران فروشى مردم را تحت فشار قرار داده، نرخ هاى خود را جابجا نکند.
با رعایت نکات چهارگانه بالا مى توان گرانفروشى را کنترل کرد، تا اسلام و انقلاب را تهدید نکند.
ا————-
?1. نهج البلاغه، نامه 53، (عهدنامه مالک اشتر).

 نظر دهید »

بی مو شدن پیشانی

30 آذر 1396 توسط ریحانه

 امام صادق (ع): 

پیشانی از مو خالی است از آن جهت که ‌‌:

 محل رسیدن نور به چشم هاست، 

و درآن، چین و چروک قرار داده شده به این دلیل که :

↫ عرق ریخته شده از سر را در خود، نگه دارد و مانع رسیدن آن به چشم‌ها می شود…

 منبع‌: طب نامه، فرهنگ الفبایی طب اهل بیت(ع)، مولف روح الله ولی ابرقویی، ص۱۷۰.

 برگرفته از:

 www.ravazadeh.com

 نظر دهید »

توقع

24 آذر 1396 توسط ریحانه

 نظر دهید »

تاثیر تشویق

24 آذر 1396 توسط ریحانه

حجه السلام و المسلمین مرحوم شیخ محمد تقی فلسفی که یکی از برجسته ترین  واعظان  و مبلغان و خطیبان اخیر ایران بود، در کتاب خاطرات خود می نویسد: اولین منبری که من رفتم ،آقا شیخ محمد گفت: آفرین، آفرین،منبر خوب رفتی.

در آن روزگار تشویق و آفرین گفتن او در من اثر عمیقی به جای گذاشت و عامل اصلی موفقیت من در منبر بود.

کتاب خطیب اسلامی 

نوشته شده از کتاب گلزار ربانی اثری از ابوالحسن سبزواری ص ۲۶۴

 نظر دهید »

سجده شکر

24 آذر 1396 توسط ریحانه

​امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

سَجْدَةُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها … فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَةُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ

سجده ى شکر، از لازم ترین و واجب ترین مستحبات الهى است … همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعاى بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است.

?احتجاج، ج2، ص308 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص161، ح3 ؛ و وسائل الشیعة، ج6، ص490، ح8514 .

شرح حدیث:

حدیث شریف، قسمتى از پاسخ امام مهدى(علیه السلام) به سؤال هاى محمّد بن عبداللّه حمیرى است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکى از مستحبات، یعنى سجده ى شکر اشاره مى کند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل مى داند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانى بر خاک را در اجر و ثواب به منزله ى دعا و تسبیح مى داند.

از بررسى آیات و احادیث به دست مى آید که همه ى واجبات و یا همه ى مستحبات، در یک سطح و اندازه نیستند؛ مثلاً اهمیّت نماز، در میان واجبات، از همه بیش تر است؛ زیرا، قبولى اعمال، به قبول شدن نماز بستگى دارد. در میان مستحبات ـ برابر این حدیث ـ اهمیّت سجده ى شکر، از همه ى مستحبات بیش تر است. شاید علّت، این باشد که سجده ى شکر، کلید افزایش و تداوم نعمت است؛ یعنى هر گاه انسان با دیدن و یا رسیدن به نعمتى، شکر گزارد، آن نعمت تداوم مى یابد و نعمت هاى دیگر نیز نازل مى گردند. این نکته در قرآن به صراحت آمده است:

(لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ)[1]؛ اگر شکر نعمت به جاى آورید، بر نعمت شما مى افزایم.

حضرت(علیه السلام) در این حدیث به چند نکته اشاره مى فرماید:

1. سجده ى شکر، زمان و مکان خاصّى ندارد، ولى با توجّه به این حدیث، بهترین زمان براى این کار بعد از نمازهاى واجب و نوافل است.

2. سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمى بیند و تمام عظمت و بزرگى را از آن خداوند مى داند؛ لذا این حالت، بهترین حالت براى بنده است، خصوصاً هنگامى که توأم با ذکر و شکرگزارى لفظى و قلبى باشد.

3. ثواب دعا و تسبیح بعد از نمازهاى واجب، از ثواب دعا و تسبیح پس از نمازهاى نافله خیلى بیش تر است، همان گونه که فضیلت فرایض از نوافل بیش تر است.

4. حضرت(علیه السلام) با بیان این که سجده، دعا و تسبیح است، مى فهماند که خود سجده هم یک نوع تسبیح و دعاست و همان گونه که ذکرِ پس از نماز، مطلوب است، سجده کردن هم کارى مستحب است؛ زیرا غایت و هدف از دعا و تسبیح، خضوع و خشوع و تذلّل براى خداوند متعال است، و شکّى نیست که این غایت، در سجده، به نحو اتمّ و اکمل است.

پی نوشت:

[1]. سوره ى ابراهیم، آیه ى7 .

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

 نظر دهید »

پیامبران زنده

24 آذر 1396 توسط ریحانه

زمخشری که یکی از برجسته ترین عالمان اهل سنت و صاحب تفسیر معروف کشاف است می گوید :

همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که از پیامبران الهی ، چهار نفر زنده اند:دوتا در آسمان و دو تا در زمین.

حضرت ادریس و حضرت عیسی علیهماالسلام در آسمان و حضرت خضر و حضرت الیاس علیهماالسلام در زمین.

(اصل الشیعه و اصولها، از آیت الله محمد حسین کاشف الغطا)

نوشته شده در کتاب گلزار ربانی از ابولحسن ربانی سبزواری  ص ۷۳

 نظر دهید »

دلسوزان

23 آذر 1396 توسط ریحانه

امام صادق و یا امام باقر علیهما السّلام در روایتی که سعدی نیز آن را به شعر درآورده و در سازمان ملل نیز نصب است ؛ (بنی آدم اعضای یک پیکرند) می فرمایند : 

الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ  وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ … 

مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکر؛  که هر گاه عضوى از آن دردمند شود، اعضاء دیگر هم احساس درد کنند…         

?[الکافی ؛ جلد ‏۲ ؛ صفحه ۱۶۶] 

 باید ما دلسوز دیگران باشیم 

مثلا : 

چادر خانمی از موتور آویزان است . بوقی بزنیم و اطلاع دهیم ( نه آنکه سریع موبایلمان را در بیاوریم و از صحنه ی افتادن، فیلم بگیریم) 

ماشینمان جا دارد ،چرا پیرزن و یا پیر مردی را سوار نکنیم 

اگر پوست موزی دیدم . آن را با پا به کناری بزنیم 

اگر سنگ در مقابل راه بود آن را کنار بگذاریم 

از کنار بیمارستان عبور می کنیم ، برای سلامتی همه ی بیماران سوره ی حمدی بخوانیم 

از مقابل قبرستان عبور می کنیم ؛ فاتحه بخوانیم 

اگر کاری از دستمان بر نمی آید ؛ لااقل غصه بخوریم 

مانند غصه ،برای مردم مستضعف و یا مردم مظلوم عراق ، فلسطین ، افغانستان، پاکستان، یمن ، بحرین، نیجریه و … 

پیامبر آنقدر برای کفار دلسوزی می کرد که خداوند می فرماید: لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ  ؛ نزدیک است جان خود را برای آنان تباه کنی ! 

داستانک ۱: 

حجت الاسلام قرائتی می فرمودند: 

آیت الله العظمى گلپایگانى‏ سر درس بود. من نشسته بودم. 

مى‏گفت: گاهى که متوجه مى‏شوم ،طلبه‏ ها کم درس مى‏خوانند، از غصه تب‏ مى‏کنم. 

گفتم: اگر بچه‏ هاى من مردود بشوند، داد مى‏زنم ولى تب‏ نمى‏کنم. 

 آیت الله گلپایگانى‏ براى پسر مردم تب مى‏کند، ولى من براى بچه ‏هاى خودم تب نمى‏کنم. از این پیدا است که او چه سوزى دارد ?[برنامه درسهایى از قرآن ۰۷/ ۰۲/ ۷۴] 

 داستانک ۲: 

شخصی تعریف می کرد : در تاکسی نشسته بودم . ناگهان موتوری با سرعتی عجیب ، از کنارمان گذشت 

با خود گفتم : الان مغزش متلاشی می شود و عبرتی خواهد شد برای دیگران 

دیدم سریع راننده تاکسی پولی را در آورد و داخل قلک صدقه گذاشت . 

متوجه شدم، برای سلامتی آن موتور سوار این کار را کرد و فهمیدم ،چقدر دلسوز دیگران است

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 34
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

شاهنامه فردوسی از نظر یک تاریخ دان بزرگ ترکیه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس