جامعه ای زیبا با محبت
یکی از زیبایی های قرآن این است که با شناختی که نسبت به فطرت و سرشت محبت پذیر انسان دارد و با توجه به تشنگی انسان ها نسبت به محبت پیامبرش را به نیکی کردن به امت در مقابل بدی ها سفارش میکند.
«ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ »
«بدی را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده)»[آل عمران/96]
اگر کسی به قدری از روح بلندی برخوردار باشد که بتواند در مقابل بدی دیگران صبور باشد و بدی آنها را با خوبی دفع کند، نه تنها نزد پروردگارش از مقام بالـایی برخوردار خواهد شد بلکه چنین رفتاری در غالب موارد آن چنان تأثیری در افراد میگذارد باعث به وجود آمدن دوستی و مودت بین افراد می شود.
انسان تشنه محبت است از بدو تولد تا لحظه مرگ،چه نوزاد و چه انسان پیر،و حتی از جنینی که در رحم مادر می باشد،او می خواهد که همه با او مهربان باشند و به او محبت کنند از این رو از نامهربانی و کسانی که نامهربانی می کنند گریزان است، در واقع انسان با محبت سرشته شده است همانگونه که پیامبر اسلام می فرمایند:« جُلبَت القلوب علی حبّ من أحسن إلیها و بغض من أساء إلیها»؛ «دل ها به محبّت کسانی که به آنها نیکی می کنند سرشته شده است، چنانکه به بغض کسانی که به آنها دشمنی می کنند نیز».[1]
اگر به جنبه اجتماعی این قضیه نگاه کنیم این آیه مصداق ایجاد یک جامعه زیبا هم می باشد؛ آنچه به جامعه ارامش و اسایش می دهد و دوستی و صمیمیت و برادری را رواج می دهد و دشمنی را حذف میکند و وحدت افرین است گذشت و بخشش و رعایت کرامت انسانی می باشد.
در واقع می توان گفت انسان اسیر محبت است و محبت روح و جان او را به تسخیر خود در می آورد؛ محبت دیگران را وادار به تواضع و تسلیم و احترام متقابل می کند ،محبت میتواند کاری کند که انسان به اعماق دل ها نفوذ کند چنانکه امیرالمومنین می فرمایند:« انسان بنده احسان است. احسان و محبّت، انسان را چونان عبد و بنده می سازد»[2] به همین سبب یکی از زیبایی های قرآن این است که با شناختی که نسبت به فطرت و سرشت محبت پذیر انسان ها دارد پیامبرش را به نیکی کردن به امت در مقابل بدی های آنها سفارش میکند« ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ».
بـه نیکـان اگـر بـد کنی صـد هـزار ؛ دگـر شان به دل بر زنی همچـو مـار
بـه جــای تـو فـرجـام نیکی کـنند ؛ قـلـم را بــه کــردار تــو بـر زنـنـد
[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، 1جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق، ص37.
[2]. ابوالفتح آمِدی، غرر الحكم و درر الكلم ، دار الکتاب الاسلامی، ، حديث263