خاطرات فرزند آوری مادر۱۰ بچه
#فرزندآوری
بنده مادر یک خانواده پرجمعیت هستم ،، متولد 62 و صاحب ده فرزند،، خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم بخاطر بچه ها ولطفی که به ما داشته،، بخاطر کارحاج آقا وتبلیغ زیاد این شهر و اون شهر رفتیم،، حرفهای زیادی هم شنیدم هم تشویق وهم ??هم ازغریبه وهم ازفامیل?
ولی حرف مردم مهم نبود چون مطمئن بودیم راهی که میریم درسته☺️
یکسال برای زندگی به بابل رفته بودیم و سر بچه پنجم باردار بودم،وقتی به قم برگشتیم دنبال خونه میگشتیم و پیدا نمیکردیم یعنی کسی بهمون خونه نمیداد،، دوستان طلبه هم حتی بهمون چیزی میگفتن که حالا هی برید بچه بیارید اگه کسی بهتون خونه داد!!!
حاجی حرم بودن و دلشون خیلی شکسته بود، به دوستاشون گفته بودن حضرت معصومه ان شالله بزودی خونه برامون پیدا میکنه،،?بعدازظهر همون روز یکی ازدوستان پدرشوهرم اومدگفت یکی علمای لبنان خونه ای داره تو فلان خیابون که گفته بدید به کسیکه بچه داره??خدا میدونه به شب نکشیده بود خونه پیداشد?خونه ایکه تا وقتی 9تابچه داشتیم همونجابودیم،قدیمی و بدون صاحب خونه،، وقتی حاجی از اتفاق حرم برای صاحب خونه گفته بود ،،ایشون جواب داد وقتی سن و تعداد فرزندات رو شنیدم قصد کردم خونه رو به نامت بزنم ولی نمیکنم و این جریمه ای باشه برات که از ائمه کم نخوای?
بهترین و شیرین ترین هدیه برای من دیدار با رهبری بود? لبخند رضایت ایشون خستگی رو ازتنم بیرون کرد،،
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1