رابطه شفاعت با شهادت بر اعمال
وهابیت برای انکار شفاعت غیر خدا به طرق مختلف شبهاتی را القاء می کند. یکی از شبهاتی که توسط این گروه القاء می شود این است: شفاعت از مردگان با توجه به اینکه تعلقی به این دنیا ندارند و منشأ هیچ اثری در این دنیا نیستند، شرک می باشد و اگر شفاعتی هم باشد برای زندگان است.
پاسخ های متعددی به این شبهه داده شده است، ولی ما در پی آنیم که از طریق آیات شهادت و نیز ارتباط آن با اصل شفاعت به این شبهه جواب دهیم و معتقدیم با توجه به آیه 143 بقره یک عده خاصی وجود دارند که شاهد بر مردم هستند و همین افراد، فردای قیامت بر اعمال مردم شهادت می دهند و گروهی از مردم را مورد شفاعت قرار می دهند.
قرآن کریم در آیه 86 سوره زخرف میفرمايد: «وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ [زخرف/ 86] كسانى را كه جز او مىخوانند، مالك هيچ گونه شفاعتى نيستند مگر كسانى كه شهادت به حقّ دادهاند و آنان خود مىدانند». این آیه به صراحت میگوید: کسی حق شفاعت ندارد، مگر اينکه يکی از اين دو شرط را داشته باشند، هم اهل شهادت به حق باشند و هم اهل علم به حقايق.
علامه طباطبائی(رحمهاللهعلیه) نیز ذيل این آيه «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاس [بقره/143]» مینویسد: «کسی که میخواهد شفيع باشد، بايد شاهد باشد، اين شهادت هم بايد نسبت به ظاهر و باطن باشد، چون در قيامت از باطن ما سوال میکنند، بنابراين بايد شاهد همهی اصرار وجودی انسان باشد «شَهِدَ بِالْحَقِّ» (زخرف/86) و شهادتش بايد شهادت بالحق باشد. و دوم اهل علم به همهی حقايق باشد و الا کسی که اهل علم به حقايق نيست حق شفاعت کردن ندارد».[1]
لازمه این شهادت این است که آنان بر اعمال و رقتار انسانها آگاهی کامل داشته باشند، چرا که اگر کسی از اعمال شخص دیگر اطلاع نداشته باشد، هرگز نمیتواند بر علیه اویا به نفع او شهادت دهد، بدون شک شهادت دادن فرع علم و آگاهی از اعمال است. پس پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و عده ای که همراه او هستند و شاهد بر اعمال امت، ناظر اعمال انسان ها و مسلمین هستند، لذا به هیچ وجه رابطه آنان با دنیا قطع نشده و بر دنیا و انسان ها و اعمال انسان ها اشراف داشته و آگاهی کامل دارند.
در نتیجه ادعای وهابیت مبنی بر اینکه رابطه عالم برزخ با دنیا قطع بوده و مردگان نمیتوانند به دنیا علم داشته و سود و ضرری ندارند، باطل است و قرآن از افرادی نام میبرد که شاهد و ناطر تمام انسانها بوده و اعمال آنها را نظاره میکنند.
بنابراین خدای متعال در قرآن هم شفاعت غیر خودش را پذیرفته است و هم حیات برزخی شفیعان را؛ با این تفاوت که این شفاعت به اذن الله می باشد و از نوع شفاعت باطلی که مشرکین برای بتها قائل بودند نیست.
________________________
پی نوشت
[1]. الميزان، طباطبايى، سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417 ق، چاپ پنجم، ج1، ص: 32