زن اعرابي و قرآن
در خبر است كه رسول الله (ص) در مسجد مدينه نماز ميكرد، زني اعرابيه بگذشت، حبيب خدا را بديد كه به تنهايي نماز ميگذاشت، زن نيت كرد كه بر متابعت پيامبر خدا (ص) دو ركعت نماز بجاي آورد تا سعيد ابد گردد، او همچنان بكرد و رسول خدا از وي خبر نداشت، رسول خدا (ص) در نماز اين آيت را تلاوت فرمود:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ، لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»[1]:
وعدهگاه جميع گمراهان دوزخ است، آن دوزخ هفت در دارد و هر در ويژه گروهي است.
اعرابيه چون آيت رسول الله (ص) شنيد بيفتاد و بيهوش گرديد، پيامبر خدا (ص) چون آن حس و حركت به گوشش رسيد و جوش دل وي بشنيد از نماز فارغ شد، بلال را گفت: «عَلَيّ بِماءِ»: آب پيش من بياور.
آب خواست و برروي وي همي ريخت تا به هوش باز آمد، آنگه حبيب خدا گفت: «يا هذه ما حالُكِ»: اي زن تو را چه بود و چه رسيد؟
اعرابيه: يا رسول الله، تو را ديدم كه نماز ميكردي تنها، مرا آرزو خاست كه دو ركعت نماز بر متابعت تو بگذارم، يا رسول الله، آنچه ميخواندي از كتاب خداي است، يا خود تو ميگويي؟ رسول الله فرمود:
يا اعرابيه!
«بل هو في كتابِ اللهِ الْمَنْزَل»: در كتاب خداست و گفتة خداست.[2][1] . سورة حجر، آيات 43 و 44.
[2] . روايات گهربار، دكتر بهروز ثروتيان.