ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

علت رنگ مشکی چادر 

25 تیر 1397 توسط ریحانه

?چرازنان مسلمان برای چادر، رنگ مشکی راانتخاب نموده‌اند رنگ مشکی معانی زیادی دارد.

اگر به همه معانی و علت استفاده ازرنگ مشکی دردیگر کشورها نظر بیفکنیم ، دیگرتهمت غم وافسردگی به آن نمیزنیم.

رنگ مشکی رنگ اقتدار و بزرگی وبرتری است به همین دلیل در ورزش‌های رزمی کمربند مشکی به عنوان بالاترین درجه در نظرگرفته شده است.

رنگ مشکی رنگ داناییست.

به همین دلیل جهت دانانشان دادن قاضی‌ها و وکیل‌ها در جهان غرب همچنان از رنگ مشکی یا سورمه‌ای بسیارسیر که به مشکی می‌زنداستفاده می‌شود.

لباس وکلاه فارغ‌التحصیل‌های بیشتر رشته‌ها نیزمشکی است. 

رنگ مشکی رنگ تقدس است به همین دلیل ردای کشیشها، راهب‌ها و راهبه‌ها به رنگ مشکی است.

رنگ مشکی رنگ هیبت و عظمت است،به همین دلیل رنگ سنگ‌های کعبه ورنگ پرده آن مشکی‌انتخاب شده است تاعظمت آن بیشتر احساس‌شود.

 رنگ مشکی رنگ نجابت و شرافت است.و لذا یک زن مسلمان با استفاده از رنگ مشکی برای چادر و حجابِ برترِ خود،اقتدارودانایی وتقدس خودهیبت و عظمت ،نجابت و شرافت خود رابه همراه دارد.

@efaf.hejab

 نظر دهید »

بردن آبروی یک انسان ‼️

19 تیر 1397 توسط ریحانه

?چگونه ميتوان از کسي که آبروي شخصي را برده گذشت کرد؟
✍پاسخ:
✅اصل در اسلام و اخلاق اسلامی بر بخشش و عفو کردن است. مگر در زمانیکه عفو و گذشت شما باعث شود که طرف مقابل اذیت و ظلمش را بیشتر کند. در اینصورت اسلام به ما دستور داده که جلوی ظلم بایستیم و ظالم پرور نباشیم. 
خداوند در آيات بسياري بر ارزشمندي عفو و گذشت تاكيد كرده و از صاحبان حق خواسته است كه برخلاف حق و حقوق خويش از باب انسانيت از خطا و اشتباه ديگري درگذرند و بر رفتار نادرست و نكوهيده وي چشم بپوشند و آن را ناديده بگيرند (بقره آيات 178 و 237 و 280 و آل عمران آيه 152 و فصلت آيه 34 و حجر آيه 85 و آيات ديگر)
كسي كه از خطا و اشتباه ديگري مي گذرد، رحمت و مهر الهي را به سوي خويش جلب مي كند و با جلب رحمت و مهر الهي است كه شخص احساس خوش و زيبايي را در خود مي يابد. خداوند در آيه 22 سوره نور يكي از علل و عوامل جذب رحمت الهي را عفو و گذشت كريمانه نسبت به خطا و گناه ديگران مي شمارد: 
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ …و
بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است
بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود و آن‌هایی که فکر می‌کنند بخشش مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و… است، اشتباه می‌کنند. بخشش واقعی از عشق حق ریشه گرفته است و انسان با بخشش به یکی از صفات الهی مجهز می‌شود و در می‌یابد که با بخشیدن چگونه می‌تواند یک گام به انسانیت نزدیک‌تر شود.
موفق باشید
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اخلاقی

 نظر دهید »

نفرین

18 تیر 1397 توسط ریحانه

?هر نفرين كوچيك يا بزرگي كه ميكنيم،اگه از ته دل باشه اجابت ميشه؟
?اگه بعدش پشيمون شيم و نفرينمونو پس بگيريم چي؟
✍ پاسخ :
✅ نفرین در صورتی تاثیر دارد که اولا بر حق باشد. شخصی که به دیگران نفرین می کند، اگر به ناحق باشد، تأثیری در زندگی فرد نفرین شده ندارد، حتی اگر نفرین به حق باشد، تا خداوند مصلحت نداند، اثر نخواهد کرد. 
طبق برخی روایات، نفرین را خداوند آن گونه که صلاح می‌داند، اجابت می‌کند، نه آن طور که نفرین کننده دلش می‌خواهد،‌ چون گاهی ممکن است به خاطر یک مسئله جزئی و کوچک، شدیدترین نفرین علیه کسی صورت گیرد.
بدیهی است خدای عادل و عالم و حکیم، به اندازة آنچه حق است، ‌نفرین را اجابت می‌کند، نه بیشتر.(1)
در نهج البلاغه، مقوله نفرین و نفرین شدگان مشاهده می شود. حضرت علی(ع) از انس بن مالک، خادم پیامبر خواست که به سراغ طلحه و زبیر برود و حدیثی را که از رسول خدا دربارة آن ها شنیده بود، یاد آور شود. 
أنس سرپیچی کرد و بازگشت و بهانه آورد که حدیث فراموشم شده است. حضرت علی فرمود: “اگر دروغ می گویی، خداوند به لکه ای سفید دچارت کند که دستارش نپوشاند". آورده اند که پس از این نفرین، أنس به بیماری بَرَص در چهره دچار شد.(2)
در قرآن مجید این مقوله با واژه های دیگری دربارة کفّار و منافقان و ابلیس و اذیّت کنندگان خدا و رسول خدا و مفسدان و قاطعان رحم و ستمکاران و … به کار رفته. دربارة کفار آمده : “انّ الله لعن الکافرین و أعدّلهم عذاباً سعیراً؛ خداوند کفار را لعنت و نفرین کرده و برای آن ها عذاب دردناکی را مهیّا نموده است".(3)
با توجه به وجود این روایات و آیات، می توان به نفرین اعتقاد داشت. در عین حال نفرینی که به ناحق باشد، تأثیر گذار نخواهد بود. حضرت امام باقر می‌فرماید: “کسی که چیزی را لعنت می‌کند، اگر مستحق نباشد، لعنت به خود گوینده بر می‌گردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزید، مبادا خود گرفتار شوید."(4)
اگر کسی ظلمی کرده باشد، نتیجه عمل خود را در دنیا خواهد دید حتی اگر نفرین نشده باشد.
نتیجه گیری: بدون جهت مومنی را نفرین کردن حرام است، ولی نفرین بر ظالم و کافر وعده دیگری که در قرآن و روایات مورد لعن و نفرین قرار گرفته اند حرام نمی باشد.
پی نوشت ها:

1- اصول کافی،‌ ج4، کتاب دعا، ص 287،‌ نشر فرهنگ اهل بیت، تهران، بی‌تا.

2. عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ تفصیلی آفتاب (مفاهیم نهج البلاغه)ـ ج 9، ص 4777.

3. احزاب (33) آیه 64.

4. میزان الحکمه‌، محمدمحمدی ری شهری‌، ج 5، ص 616، مکتب الاعلام الاسلامی‌، قم.
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اخلاقی

 نظر دهید »

رفیق صمیمی امام حسین (ع)

17 تیر 1397 توسط ریحانه

امام حسين(عليه السلام) يك رفيق صميمى داشت، ابن زياد با هزار مأمور به دنبال او مى‏ گشت و او را نمى‏ يافت. مى‏ گفت: هرجا او را ديديد امانش ندهيد، اما پيدايش نمى‏ كرد.

 رفيق امام اين را هم شنيده بود كه امام حسين(عليه السلام) به كربلا آمده است.  دل او در كربلا بود. دروازه‏ ها همه بسته بود، راه ‏ها همه كنترل مى‏ شد. اسم اين شخص و قيافه او را براى مأموران توصيف كرده بودند و او هم تنها بود.

 همكارى‏ هاى سنگينى با مسلم بن عقيل داشت و جزء افرادى بود كه نامه‏ هاى ابى عبدالله را امضا كرده بود، جزء افرادى بود كه مردم را عليه ابن زياد مى‏ شوراند. و ابن زياد در به در دنبال او مى‏ گشت و او هم شخص آبرودارى بود. و اعتبار داشت. در آخر نقشه‏ اى كشيد.

 گفت: اين طور نمى‏ شود كه ما زير زمين به زير زمين برويم. امام، كربلا باشد و ما نباشيم. يك روز صبح بلند شد و خودش به بارگاه ابن زياد آمد. به مأمورها: گفت من فلانى هستم. كه در آسمانها دنبال من مى‏ گرديد. مرا نزد ابن زياد ببريد. جشن گرفتند، كه خودش به پاى خودش آمده است. وقتى او را روبروى ابن زياد آوردند، گفت: من در آسمانها دنبال تو مى‏ گشتم. تو را چه كسى به اينجا آورد؟
 گفت: من خودم آمدم.
 گفت: براى چه آمده‏ اى؟
 گفت: آمدم كه بگويم من از همكارى با مسلم، ارتباط با حسين بن على(عليه السلام) سخت پشيمانم و حق‏ بودن شما براى من ثابت است. به من پول و اسلحه و اسب بده، و با يك گردان كه به كربلا مى رود، مرا هم به كربلا بفرست.

 ابن زياد گفت: جلو بيا. پيشانى او را بوسيد. گفت: آفرين.
 گفت: به او حواله اسلحه و حواله لباس و حواله اسب بدهند. و او را با يك گردان به كربلا فرستاد.

 وقتى به كربلا رسيد و خيمه ‏هاى ابى عبدالله(عليه السلام) را كه ديد، به گردان گفت: اگر زنده برگشتيد به اربابتان بگوييد: تدبير ما از شما شيطان‏ ها خيلى بيشتر است.
 من ديدم هيچ راهى براى رسيدن به مولايم ابى عبدالله عليه السلام ندارم، جز اين كه خاندان شما پليدان را جلوى چشمتان بياورم.

منبع : پایگاه عرفان

 نظر دهید »

نماز شب اول قبر 

16 تیر 1397 توسط ریحانه

♥ محدث قمى گويد: ملافتحعلى سلطان آبادى گويد روش من اين بود هر شخصى از دوستان اهل بيت كه از دنيا مى ‏رفت و من از فوت او مطلع مى‏ شدم چه او را مي شناختم و يا نمي شناختم دو ركعت نماز در شب دفن براى او مي خواندم و كسى از اين كار من آگاه نبود تا اينكه روزى يكى از دوستان مرا ملاقات كرد و گفت‏ :
♥ ديشب فلان شخص را در خواب ديدم گفت وقتى از دنيا رفتم. در عذاب بودم تا اينكه دو ركعت نمازى كه فلانى خواند و اسم شما را برد آن دو ركعت نماز مرا نجات داد وقتى آن شخص از من پرسيد اين چه نمازى است روش خود را بيان كردم.
? اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۹۴
#داستان_نماز 

? مرکز تخصصی نماز ?

@namazmt

 1 نظر

کشتی نجات

14 تیر 1397 توسط ریحانه

 لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد

گر خلق واگذارد او وا نمی‌گذارد
? او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم

مولا به کام غرقاب ما را نمی‌‌گذارد
? صلی الله علیک یا اباعبدالله
?️ @samtekhoda3

 1 نظر

در مقابل انسانهای بد دهن چه باید کرد؟

13 تیر 1397 توسط ریحانه

✅فرو بردن خشم یكی از فضائل اخلاقی است كه محدود به زمان یا مكان یا فرد خاصی نیست و در همه شرایط به عنوان یك فضیلت به حساب می‏آید. قرآن مجید یكی از اوصاف پرهیزكاران را “وَالْكَظِمِينَ الْغَيْظَ” می‏داند و این صفت را مقید به قید و وصفی نكرده است،[۱] یعنی در هر حال این صفت، پسندیده و قابل تحسین است.

این تصور باطلی است كسی فكر كند با خشمگین شدن می‏تواند فردی را تنبیه و مجازات كند و یا خود را تخلیه نماید.
امام علی‏ علیه‏ السلام شنیدند كه مردی به قنبر دشنام می‏گوید و قنبر برای جواب او خود را آماده كرده است. حضرت فرمود: “قنبر آرام باش! دشنام گویی را با خواری و بی اعتنایی واگذار كه با این كار خدا را خشنود و شیطان را خشمگین می‏سازی و دشمنت را كیفر می‏دهی” سپس قسم یاد كرد كه هرگز شخص با ایمان، پروردگار خود را از چیزی مانند حلم راضی نساخته و شیطان را از عملی مثل سكوت، خشمگین نكرده و احمق را همانند خاموشی مجازات ننموده است. البته حق دفاع برای همه كس محفوظ است.[۲]
اسلام ظلم پذیری و تسلیم در برابر زورگویی را نمی‏ پذیرد، ولی دفاع منحصر در خشمگین شدن نیست. با حفظ آرامش و فرو بردن خشم نیز می‏توان از خویش دفاع كرد. در محكمه دادگاه معمولاً از موكل خود با استدلال و برهان و اقامه دلیل دفاع می‏كنند، بدون آن كه پرخاش نمایند. بنابراین برای پیشگیری از زورگویی یا جسارت بیش‏تر می‏توان از راه‏های قانونی استفاده كرد، اما انتقام جویی و ارضای خشم كم با كرامت نفس و شأن انسانی منافات دارد، روش انحرافی است كه اسلام آن را تجویز نكرده است. امام علی‏ علیه‏ السلام می‏فرماید: «لا تفضحوا انفسكم تشفعوا غیظكم؛ برای آن كه غضب خویش را شفا بخشید، خود را رسوا نكنید».[۳]

در یك مورد خشم پسندیده است و آن خشمی است كه برای خدا باشد. امام علی‏ علیه ‏السلام یكی از امتیازات برتر ابوذر غفاری را خشم برای خدا می‏داند و خطاب به او می‏فرماید: “تو برای خداوند خشمگین شدی، پس تنها تكیه گاه و امید خویش را خدایی قرار ده كه برایش به خشم آمدی".[۴] هم چنین حضرت خشم آنان را كه دربرابر فاسقان و گناه‏كاران به خشم آمدند و وظیفه نهی از منكر را فراموش نكردند و در برابر شبهات بی‏دینان ساكت ننشستند، می‏ ستاید و كار آنان را بزرگ می‏شمرد[۵] و می‏فرماید: “كسی كه فاسقان را دشمن دارد و برای‏ خداوند در غضب شود، خدا نیز در حمایت از او به خشم می‏آید و در روز قیامت خشنودش می‏كند".[۶]

[۱]. آل عمران (۳)، آیه ۱۳۴.

[۲]. سفینةالبحار، ج ۱، ماده حلم، ص ۳۰۰.

[۳]. غررالحكم، ج ۶، ص ۲۷۷.

[۴]. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰.

[۵]. همان، نامه ۳۸.

[۶]. همان، نامه ۳۱.
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اخلاقی

 نظر دهید »

فردوس

13 تیر 1397 توسط ریحانه

بالاترين درجه در بهشت چيست؟!

✍️پاسخ:
?از حضرت رسول (ص) روايت شده كه «بهشت را صد درجه است و ميان هر درجه با درجه ديگر به مقدار فاصله آسمان است با زمين، بالاترين درجه آن فردوس است كه چهار رود بزرگ بهشت از آن مى جوشد و هرگاه از خداوند مسئلت و حاجتى داشتيد فردوس را از حضرتش درخواست نمائيد.(مجمع البيان)
اميرالمؤمنين (ع) در وصف بهشت چنين مى فرمايد : درجاتى است كه هر يك بر ديگرى برترى خاص خود را دارد و جايگاههائى كه با يكديگر متغايرند، نعمتهايش پايان نپذيرد و ساكنان آن هرگز از آن كوچ نكنند، جاويدانند كه براى هميشه در عنفوان جوانى در آن بزيند، وطن گزينان كه هيچگاه نوميدى نداشته باشند.(1)
قرآن کريم مي فرمايد: «اِنّ الذين ءامنوا و عملو الصالحات كانت لهم جنّات الفردوس نزلا؛(2) امّا كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، باغهاي فردوس نيز منزل گاهشان است.»
از احاديث استفاده مي‌شود كه فردوس بخشي از بهشت و برترين و بالاترين جايگاه آن است كه در اين بخش پيامبر اكرم، امامان و برخي پيروان راستين آنان مانند ابوذر و سلمان و… ساكن هستند.
در روايتي از پيامبر اكرم آمده است: «هنگامي كه از خداوند متعال تقاضا مي‌كنيد، فردوس را تقاضا كنيد كه وسط بهشت، ‌و قسمت اعلي و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و از فردوس نهرهاي بهشتي سرچشمه مي‌گيرد.»(3)
در حديث ديگري از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ چنين مي‌خوانيم: «براي هر چيزي محل اعلايي است و محل اعلاي بهشت فردوس است و آن براي محمد و آل محمد است.»(4)
پی نوشت:

1- بحار الانوار، علامه مجلسي، موسسه الوفاء،ج 8ص162

2- كهف، 107.

3- پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، ج 6، ص 351، به نقل از روح المعاني، ج 16، ص 47.

4- بحار الانوار، علامه مجلسي،ج 24، ص 269، 
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اعتقادی

 نظر دهید »

خلوت عارفان

12 تیر 1397 توسط ریحانه

معیار و حدود خلوت
یکی از موضوع هایی که در اخلاق فردی مطرح و در دیدگاه عارفان، به عنوان یکی از مقامات سیر و سلوک آمده، خلوت است. خلوت، به معنای دوری گزیدن ظاهری و باطنی از غافلان است. خداوند در قرآن کریم با تصریح به روی گردانی و دوری از مردمی که جز شئون دنیا در همت آنان نمی گنجد، مرز عزلت گزینی صحیح را از رهبانیت ناصحیح مشخص می کند و می فرماید:

فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّی عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا * ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدی. (نجم: 29 و 30)

پس از هر کس که از یاد ما روی برتافته و جز زندگی دنیا را خواستار نبوده است، روی برتاب، این منتهای دانش آنان است. پروردگار تو خود به حال کسی که از راه او منحرف شده، داناتر و او به کسی که راه یافته نیز آگاه تر است.

انس و الفت به رب محبوب، با اختلاط به مردم غافل و رنگ پذیری از آنان حاصل نمی شود. باید توجه داشت کناره گیری نابجا و نکوهیده از جامعه نیز در سیر و سلوک واقعی جایی ندارد. گاهی انسان به خیال آنکه در مسیر درست گام برمی دارد، با دوری از مسئولیت ها و وظایف فردی و اجتماعی اش تنها به عبادت های فردی می پردازد. چنین روشی را قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام تأیید نمی کند؛ زیرا انزوا از هر آنچه آدمی را از یاد خدا بازمی دارد، فضیلت است و خدمت به خلق برای تأمین رضای خدا، خود عبادت محسوب می شود. قرآن کریم به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «همچون یونس مباش که از قوم خدا جدا شد و مسئولیت خود را ترک کرد». (مریم: 51)

انسان مجبور است برای تأمین معاش و رفع نیازهایش با دیگران حشر و نشر کند، اما باید بداند برای تأمین سلامت روان و کمال معنویت روحش باید در انتخاب معاشران خود بسیار دقت کنند. به تعبیر حافظ:

نخست موعظه پیر می فروش آن است که از معاشر ناجنس احتراز کنید
قرآن کریم، خلوت را چنین تبیین می کند که در عین حال که با دیگران هستی و به کارهای روزانه مشغول، در کارهای باطل مردم شرکت نکن و از آنان رنگ نپذیر، بلکه بر آنان تأثیر بگذار.

پیام متن:
ضرورت حضور در جامعه و در عین حال دل نسپردن به امور دنیایی، برای حفظ رابطه مطلوب با حق و نیز دریافت فیض او، با برطرف کردن مزاحمت ها.

راه های دست یابی به خلوت
1. دوری از مردم گناهکار و غافل، برای رسیدن به خلوت، ضروری است. قرآن کریم جدایی جسمی و قلبی از دنیا گرایان را به دلیل تأثیرپذیری سریع آدمی از آنان، تأکید می کند: «وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمیلاً؛ از خلق و خوی این مردم فاصله بگیر». (مزمل: 10) به تعبیر جامی:

همدمی با مرده دهد مردگی صحبت افسرده دل افسردگی
2. جدایی باطنی و قلبی از کسانی که به گرداب طبیعت مادی و دنیاخواهی افتاده اند، مقدم بر جدایی جسمی است. آدمی برای ایجاد و تقویت این جدایی، نیازمند قوت و انگیزه بالای روحی است که با خلوت های شبانه با خدا و راز و نیاز خالصانه با وی، حاصل می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به لحاظ عهده دار بودن مسئولیت خطیر هدایت مردم به سوی حق، از قدرت روحی بسیاری بهره مند بود که به امر خداوند با شب زنده داری و تلاوت قرآن توفیق آن را یافته بود. در قرآن کریم در این باره می خوانیم:

ای جامه به خویشتن فروپیچیده، به پاخیز شب را مگر اندکی، نیمی از شب یا اندکی از آن بکاه یا بر آن بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان. (مزمل: 1 ـ 3)

3. پیوند بیشتر با سالکان و ره یافتگان پارسا و اهتمام به یادگیری و به کارگیری معارف گران قدر اسلام، موجب می شود آدمی از منحرفان راه حق فاصله و از انسان های پاک الگو بگیرد. بنابراین، خلوت گزینی، با ارتباط سالم و پیوند علمی و معنوی با خوبان راحت تر فراهم می شود، بلکه لازمه سلوک، حفظ چنین ارتباطی است.

گر تو سنگ خاره و مرمر بُوی چون به صاحبدل رسی گوهر شوی
هین که اسرافیل وقتند اولیا مرده را ز ایشان حیات است و نما
4. هنر آن است که آدمی با آنکه در متن جامعه به سر می برد، نه تنها در امور باطل دیگران شرکت نکند، بلکه بر آنان تأثیر مثبت گذارد. یعنی نه تنها از آنان رنگ نپذیرد، بلکه به مردم رنگ خدایی بزند. «صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً.» (بقره: 138) و با رفتار و منش و گفتار خود، دیگران را به سوی حق دعوت کند.

پیام متن:
رهیابی به خلوت ستوده، با شب زنده داری، کنترل معاشرت ها، الگوگیری از خوبان و دوری و بیزاری از بدان، رابطه مستقیم دارد.

راز خلوت عارفان
نداهای مختلفی آدمی را به توجه و ذکر حق فرامی خواند، ندای عقل؛ ندای فرشتگان؛ ندای انبیای الهی و کلام وحی همگی به طور مستقیم و غیرمستقیم انسان را به سوی پروردگارش فرامی خوانند.

موسی ای نیست که تا صوت «انا الحق» شنود ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست
شنیدن این نداها و پاسخ گویی به آنها، گوشی شنوا می خواهد که به دور از مزاحمت ها و در فضایی سالم و پاک، به طنین دل نشین نوای الهی دل بسپارد. چنانچه مزاحمت ها و قیل و قال های زندگی کم شود، به طور مسلم فیض خدا مجال ظهور می یابد؛ چرا که او «دائم الفیض» است. آنجا که آمده است:

یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی البَرِیَّةِ یا باسطَ الیَدَیْنِ بِالعَطِیَّةِ.

ای آن که فیض تو بر موجودات، همیشگی است. ای آن که دو دست را برای عطا کردن، گشودی.

با داشتن قلب آماده، خداوند آرامش و سکون را به قلب بنده اش ارزانی می کند و تحقق این امر، در سحرگاهان بهتر میسر خواهد شد؛ زیرا ازدحام و سر و صدا در روز بیشتر است و همین امر، مانع فیض بردن از الطاف الهی می شود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، پیش از بعثت، هر سال چند روز از جامعه فاصله می گرفت و در غار حرا به عبادت می پرداخت. پس از رسالت نیز در پایان ماه رمضان هر سال، چند روز معتکف می شد و سحرها موظف بود به نماز شب برخیزد. آری، انسان شب زنده دار که در سحر می گوید:

«رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیا یُنادِی لِلْاِیمان اَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا…»، ندای خدا، فرشتگان و پیامبرش را در خلوت شبانه شنیده است.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
پیام متن:
راز رسیدن به خلوت، در فراهم سازی زمینه برای درک فیض حق است که در لحظه های خاص میسر می شود.

منبع خبرگزاری حوزه

 نظر دهید »

سنگ مقدس

11 تیر 1397 توسط ریحانه

✅حَجَرُ الْأسْوَدْ، سنگی مقدّس، دارای پیشینه کهن و جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی و مناسک حج است. این سنگ در رُکن شرقی کعبه (که به رکن اسود یا رکن حَجَری نیز معروف است) در ارتفاع یک متر و نیم از زمین نصب شده است.
?حجرالاسود پیش از اسلام نیز مورد احترام بود؛ با این حال هیچ‌گاه در طول تاریخ (حتی در دوره جاهلیت که پرستش سنگ‌ها رایج بود) مورد پرستش واقع نشد.[۱]
?این سنگ چند بار شکسته و خرد شده است. به همین دلیل ملاطی از چسب ساخته و تکه‌های سنگ را در آن قرار داده‌اند. 
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#تاریخی

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

بنفشه در روایات امام رضا
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس