ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کیفیت یادگیری

15 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

مطالعه چیست؟ چگونه می توانیم کیفیت یادگیری مفاهیم را در خود افزایش دهیم؟

این دو سوال از جمله سوالاتی است که در ذهن دانش آموزان و معلمان وجود دارد.
ما در این بخش به معنی مطالعه و روش های اثربخش مطالعه می پردازیم.

ما باید بتوانیم مطالعه خود را تقویت کنیم و این مهارت را به دیگران انتقال دهیم.

مطالعه چیست؟
مطالعه، فرآیند پیچیده است که خواننده پیامی را که به وسیله نویسنده رمزگذاری شده را با زبان تصویری نوشتاری بازسازی می کند.

در فرهنگ فارسی معین برای تعریف مطالعه این عبارت ها می باشد:

– به دقت نگریستن به چیزی برا وقوف به آن

– خواندن کتاب یا نوشته ای و فهمیدن آن

– نگرش در چیزی برای وقوف به آن

– قرائت نوشته ای برای درک آن

بنابراین مطالعه یعنی نگریستن و دقت نظر در چیزی برای فهمیدن و آگاهی یافتن از آن است.

به همین دلیل مطالعه با نگرش، دقت، فهم و آگاهی همراه است.

در تعریف دیگری گفته شده است:

مطالعه روندی برای به کارگیری ذهن و دریافت اطلاعات است.

که این فرآیند شامل خوب دیدن، خوب شنیدن و لمس کردن و چشیدن، تجربه کردن و جست و جوی پاسخ ها می باشد.

تفاوت مطالعه با خواندن
مطالعه با خواندن متفاوت است.
در پاسخ به سوال مطالعه چیست؟

مطالعه از ریشه طلع می باشد.
یعنی کاری را انجام دهید که درون شما روشن شود.

یعنی وقتی متنی را می خوانید درباره آن تفکر و نتیجه گیری کنید.

خواندن از ریشه قرأ می آید.
خواندن کتاب، خواندن جزوه، درس خواندن و… این افعال در ادبیات ما وجود دارد.

اما خواندن به معنی نگاه کردن به نوشته ای مکتوب و تلفظ کردن آن بدون تفکر عمیق درباره موضوع!

درنتیجه دوس های خود را نخوانید، مطالعه کنید!

منبع

مجله استادبانک

 نظر دهید »

هجرت به قـم

15 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

هجرت به قـم
اندكـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الكریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تكمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا میـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تكمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى، و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سیـد عـلى یثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالكریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .
پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیچـه رسیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعیـم حـوزه عـلمیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان، امام خمینـى به عـنـوان یـكـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـدیه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسى، و … همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستیـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

منبع

http://www.imam-khomeini.com/web1/persian

 نظر دهید »

شیخ حسنعلی نخودکی

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

حسنعلی در خانواده ای دیندار و پرهیزکار پرورش یافت و در این کانون گرم و صمیمی از تعلیمات پدر خود نیز بهره های فراوانی کسب نمود. این پدر شایسته، فرزندش را از هفت سالگی نزد حاج محمدصادق تخت پولادی که دارای نفسی گرم بود، راهی نمود و حاج شیخ حسنعلی نخودکی تا یازده سالگی که استادش وفات یافت، در خدمت او بود. فرزند مرحوم شیخ حسنعلی در این باره می نویسد: «پدرم از همان کودکی زیر نظر حاجی به نماز و روزه و انجام مستحبات و نوافل شب و عبادت پرداخت و تا یازده سالگی پیوسته مورد لطف و مرحمت خاص استاد خود بود…»
پس از آن شیخ در زادگاهش اصفهان، مقدمات و ادبیات عرب را فراگرفت و همچنین فقه، اصول، فلسفه و منطق را، و در سال 1304 ﻫ.ق رهسپار نجف گردید و پس از کسب فیض از محضر اساتید آن دیار در سال 1311 ﻫ.ق راهی ایران گردید و در مشهد مقدس اقامت گزید. اقامت ایشان در مشهد، چهار سال بطول انجامید و در سال 1315 ﻫ.ق دوباره به اصفهان و از آنجا راهی نجف اشرف گردید و تا سال 1318 ﻫ.ق در آنجا ماند و سپس در سال 1319 ﻫ.ق به اصفهان و سپس به شیراز سفر نمود و در آنجا بعد از ظهرها به فراگیری کتاب قانون ابوعلی سینا نزد طبیب مشهور عصر، حاج میرزا جعفر طبیب پرداخت و صبح ها نیز در مطب آن طبیب بزرگوار به مداوای مریضان و نسخه نویسی مشغول بود.

رفع مشکل مردم در اولویت!
با این که شیخ حسنعلی را از عالمان بزرگ زمان خود دانسته اند و بسیاری از علوم را نزد فقها و عرفای بزرگ زمان خود تحصیل نموده بود، اما به دلیل توجه زیاد مردم و بیماران به او، می توان گفت که او خود را وقف خدمت به مردم و مداوای بیمارانشان کرده بود. آیت الله مروارید که از شاگردان ایشان بوده است می گوید:
«هر روز جلوی منزل او و حتی در محل تدریس او؛ بیماران صف می کشیدند و از او دعا می خواستند و آن بزرگ، همیشه با روی خوش با آن ها برخورد می کرد و گاهی برای پیدا کردن نوعی از گیاهان دارویی، به کوه ها و نواحی اطراف مشهد می رفت، ولی با این حال، تا آن جا که فرصت داشت به تدریس و پرورش شاگردان خود می پرداخت؛ اما به دلیل شهرت او در استجابت دعا و مداوای بیماران، از شاگردان و کرسی تدریس او اطلاعات کمی در اختیار می باشد».
شیخ حسنعلی و پدر گرامی اش، خود را وقف خدمت به اهل البیت (ع) و فرزندان آن بزرگواران نموده بودند، به نحوی که از حکایات زندگی آن عالم ربانی فهمیده می شود، به طوری که ایشان نسبت به خدمت به سادات، اهتمام ویژه ای داشته است؛ به ترتیبی که ایشان در آخرین روز عمر خود در وصیت خویش به فرزندش چنین فرمودند:
«بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده ی خدا می شود و به عکس انجام مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد. بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیدم، به برکت بیداری شب ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است؛ ولی اصل و روح این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم (ص) است».
سپس فرزندش را به ادای نمازهای یومیه در اول وقت و تلاش در انجام حوایج مردم سفارش کرده و می گوید: «سوم آن که سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در این کار پروا نمایی».

از دست دادن مناصب دنیوی اهمیتی ندارد!
یکی از جلوه های بارز شخصیت عالم فرزانه، زهد و بی اعتنایی وی نسبت به دنیا و مظاهر دنیوی بوده است. وی از مناصب دنیوی دوری می نمود و پیوسته به یاران و دوستان سفارش می کرد که از این مناصب پرهیز کنند و از دست دادن آن را مهم ندانند. او عامل عمده ی سعادت و خوشبختی انسان را تقوی می دانست و می فرمود: «بالتقوی بلغنا ما بلغنا». اگر در این راه تقوی نباشد، ریاضت ها و مجاهدت ها جز خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت، و ایشان در جواب یکی از دوستانش این گونه می نویسد: «… مادام که چشم بر این متاع بی قدر و این دنیای پست دوخته ای، بدان که معامله تو با زیان همراه و اساس معنویت همچنان تباهی است، و گمان مبر که زیرکانه عمل می کنی؛ پس از این خانه هلاکت، خود را رها کن و روی به سوی خانه ی آخرت نما تا روی تو خرم گردد و دیده ات به سوی پروردگار ناظر و روشن گردد».

بازگشت روح به جان شیخ!؟
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، سرانجام پس از سال ها خدمت به مردم و کسب مراحل عالی کمال، در هفدهم شعبان سال 1361 ﻫ.ق جهان فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت و جمعیت زیادی از مردم ایران در شهرهای مختلف و به ویژه شهر مشهد مقدس، در فوت او به سوگ نشستند.
وی از جمله مردان بزرگی بود که مقام مرگ اختیاری را کسب کرده بود و دو ماه قبل از رحلتش، اطرافیان و فرزندش را از روز مرگ خویش آگاه نمود و حتی یکبار قبل از تاریخ فوت، روح بلندش از بدن خارج شد؛ اما با توسل به امام علی بن موسی الرضا (ع)، برای انجام برخی وصایا، دوباره حیات ظاهری یافت و چنانچه روایت شده است، ایشان در روزهای آخر عمر، جز سادات، کسی دیگر را بر بالین خود راه نمی داد و سرانجام نیز پیکر پاکش روی دست هزاران نفر از ارادتمندانش تا دِهِ سمرقند تشییع گردید و در آن جا بنابر وصیتش با آب روان غسل داده شد و سپس در صحن عتیق حرم مطهر امام رضا (ع) در ماه شعبان، در کنار ایوان عباسی به خاک سپرده شد.

 نظر دهید »

معرفی کتاب

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

آيا انسان تنها با استفاده از عقل خود، مي تواند وجود يا عدم وجود خدا را اثبات کند؟ لطفا آيه يا منبعي براي مطالعه بيشتر در مورد اين سوال ارائه دهيد

✍پاسخ:

✅عقل به عنوان پایه و پشتیبان معرفتی انسان عهده دار بررسی و اثبات اساسی ترین سوالات زندگی انسان است. این که انسان از کجا آمده است آیا خالقی دارد یا نه؟

این سوال مقدم بر شریعت و دین است یعنی تا انسان با عقل خود بررسی نکند که خدایی هست یا نه نمی تواند بگوید که نظر دین در این مورد چیست.

پس انسان می تواند در مورد وجود خدا با عقل خود تصمیم بگیرد و نه تنها می تواند بلکه باید این کار را بکند. آنگاه که با عقل خود فهمید که خدایی هست و دینی آورده در مورد صفات او و جزئیات معرفتی توحید، از گزاره های دینی استفاده خواهد کرد.

قرآن کریم با عبارات مختلفی از عقل تجلیل کرده و مؤمنان را به تفکر و تعقل در موضوعاتی تشویق نموده است در قرآن 49بار از مشتقات کلمه عقل استفاده شده است و این به جز کلمات مترادفی است مانند تدبر، تفکر، شعور، علم که در قرآن به کار رفته است و از آنان که عقاید باطلی دارند طلب دلیل می کند و خود بدون دلیل سخنی را نمی گوید 

در آیه 64سوره نمل به مشرکان می فرمایدأَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را تجدید می‏کند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می‏دهد آیا معبودی همراه خداست؟! بگو: «دلیلتان را بیاورید اگر راست می‏گویید!» 
آیات 111بقره، 24 انبیا، قصص 75 نیز به همین سیاق است و از همه مهم تر آنکه اسلام سنگ بنای اصول دین را عقل می داند و اعتقادی را که از طریق تقلید نه تحقیق بدست آید به رسمیت نمی شناسد. بنابراین ارزش و اهمیت عقل را در اسلام و قرآن از موقعیتی که تعقل و تفکر در مجموعه تعالیم اسلام بدست آورده است می توان کشف کرد. 
کتاب های زیر می تواند به شما کمک کند:
1- آموزش عقاید آیه الله مصباح یزدی

2- طرحی نو در عقاید اسلامی، امامی و آشتیانی.

3- درس هایی از اصول دین، هیئت تحریریه موسسه در راه حق.

@pasokhgoo10
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

 نظر دهید »

ارجاعات در مقاله

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

اعتبار یک گزارش پژوهشی علاوه بر صحت و دقت داده ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعی است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار یک مقاله علمی است، به وسیله آن، چگونگی استفاده از اندیشه های دیگران را به خواننده معرفی می نماید. در این قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره می شود که یکی شیوه ارجاع دادن در متن است و دیگری شیوه ذکر منابع در پایان مقاله.

1.4.ارجاعات در متن(22)
نخستین چیزی که درباره استناددادن در متن باید مشخص بشود، این است که: چه چیزی باید مستند گردد؟ مک برنی(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زیر بیان داشته است:

الف) باید اندیشه هایی را که به دیگران تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کسانی می باشند (امانت داری)؛

ب) هر زمان که افکار و اندیشه هایی با چهارچوب فکری کسان دیگری همخوانی دارند، موارد را باید با ذکر منبع مشخص کرد؛

ج) هر زمان که نظریه، روش یا داده ای موردبحث قرار می گیرد، منبع آن را باید ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بیشتری درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛

د) باید نقل قول هایی را که از یک متن به صورت مستقیم و بدون دخل و تصرف، داخل گیومه آورده می شود، مستند ساخت. (مک برنی 1990، به نقل از سیف، 1375، ص 39).

بنابراین اطلاعاتی که برای خوانندگان، اطلاعات عمومی به حساب می آیند، لازم نیست مستند شوند. نویسنده، تنها در صورتی می تواند به آثار خود ارجاع، دهد که این ارجاع برای مطالعه بیشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنین در استنادکردن، حتی الامکان باید به منبع مستقیم یا ترجمه آن استناد کرد. تنها زمانی به منابع دیگران استناد می شود که محقق دسترسی مستقیم به اصل اثر را نداشته باشد که در آن صورت باید مشخص کرد که آن مطلب از یک منبع دست دوم گرفته شده است. (سیف، 1375، ص 40).

1.1.4.شیوه ارجاع در متن

هرگاه در متنِ مقاله مطلبی از یک کتاب یا مجله یا.. به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، نقل شود، باید پس از بیان مطلب، آن را مستند ساخت. این مستندسازی شیوه های مختلفی دارد که در اینجا به بخش هایی از آن اشاره می شود.

در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»، «حجت الاسلام»، «آیت اللّه » و امثال آن آورده می شود، مگر در جایی که لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصیرالدین طوسی، آخوند خراسانی، امام خمینی، علامه طباطبایی. (دهنوی، 1377، ص 89).

الف) یک اثر با یک مؤلف:

پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاریخ انتشار، شماره صفحه به ترتیب می آید و پس از آن، نقطه آورده می شود؛ مانند: (منطقی، 1382، ص 27).

ب) یک اثر با بیش از یک مؤلف:

اگر تألیف دارای دو یا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتیب ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه می آید؛ ولی در آثار با بیش از سه مؤلف، نام اولین مؤلف ذکر می شود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه می آید؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازی، 1379، ص 50) یا (نوربخش و همکاران، 1346، ص 75).

ج) آثار با نام سازمان ها و نهادها:

در صورتی که آثار به نام شرکت ها، انجمن ها، مؤسسات، ادارات و مانند اینها انتشار یابند، در استنادکردن، به جای نام مؤلف، نام سازمان می آید؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، 1382، ص 34).

د) دو یا چند اثر یک مؤلف:

هرگاه به دو یا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتیب تاریخ نشر پشت سرهم می آیند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر یک مؤلف در یک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمایز می گردند؛ مانند: (احمدی، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).

ر) استناد آیات و روایات:

در استناد دادن به آیات، ابتدا نام سوره، سپس شماره آیه ذکر می شود. درباره روایات نهج البلاغه، ابتدا نام کتاب سپس شماره خطبه، نامه یا کلمات قصار ذکر می شود، و روایات غیر نهج البلاغه، نام گردآورنده روایات، تاریخ نشر، شماره جلد و صفحه می آید؛ مانند: (بقره، 39)؛ (نهج البلاغه، خطبه 33)؛ (مجلسی، 1403، ج 56، ص 198).

2.1.4.زیرنویس (پاورقی) توضیحی

توضیحات اضافی، یا توضیح اصطلاحاتی را که نویسنده برای حفظ انسجام متن نمی تواند آن را در متن بیاورد، می توان در زیر صفحه با مشخص کردن شماره آنها بیان کرد. نکته قابل توجه اینکه، این توضیحات باید حتی الامکان خلاصه ذکر شوند و نباید تکرار مطالب متن باشند. ترجمه آیات و روایات باید در متن مقاله های فارسی بیاید و در صورت نیاز، متن عربی آن در پاورقی ذکر شود. اما در جایی که آوردن متن عربی در متن ضروری باشد، به جهت پرهیز از تطویل در متن علمی، از آوردن ترجمه در متن، اجتناب می شود و به توضیح و تبیین آن اکتفا می شود.

در ترجمه متون توضیحاتی که مؤلف در زیرنویس آورده، باید عینا ترجمه شود و در صورتی که مترجم برای بیان اصطلاح یا تبیین مطلبی توضیحی را ضروری ببیند، می تواند آن را در پاورقی ذکرکند و در جلوی آن لفظ «مترجم» را -برای متمایز ساختن آن از توضیحات مؤلف- بیاورد.

3.1.4.معادل ها

کلمه های بیگانه در داخل متن حتما باید به فارسی نوشته شود و صورت خارجی آنها در پاورقی ذکر گردد و این، منحصر به اصطلاحات تخصصی یا اسامی اشخاص است. چنانچه در موارد خاصی لازم باشد که صورت خارجی آنها در داخل متن بیاید، باید آنها را مقابل صورت فارسی در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسین زاده، 1372، ص 17).

نکته قابل توجه در استناد دادن معادل ها این است که اولاً در هر متن یا مقاله یا کتاب، فقط یک بار معادل انگلیسی آنها آورده می شود؛ ثانیا معادل های بکار گرفته شده باید یکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل های دیگر، مثل فرانسه، آلمانی، و… باید، در متن توضیحی درباره آن داده شود. در نوشتن اسامی اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته می شود مانند C،Jung .

2.4.ارجاع در منابع

محقق باید در پایان مقاله فهرستی از منابع و مراجعی که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی در منابع فارسی (عربی یا انگلیسی در صورت استفاده) بیاورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقیق و کامل همه مراجعی است که در متن مقاله به آنها استناد شده است. هدف از ارائه این فهرست، نشان دادن میزان تلاش پژوهشگر در بررسی و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق سایر نویسندگان و مؤلفان و نیز راحتی دستیابی خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براینکه تمامی مراجع و مآخذی که در متن به آنها استناد شده، باید در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعی آورده می شود که در متن به آنها استناد شده است.

در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر می رسند که در همه ارجاعات مشترک اند:

1. نام مؤلف یا مؤلفان؛ 2. تاریخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ایالت)؛ 5. نام ناشر.

جداسازی این اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازی اجزای مختلف هر یک از آنها با ویرگول (،) صورت می گیرد.

1.2.4.ارجاع کتاب در منابع

الف) در ارجاع کتاب با یک مؤلف، اطلاعات ضروری ذکر شده در بالا ذکر می شود، در صورتی که اثر تجدیدچاپ شده باشد، پس از عنوانِ کتاب، شماره چاپ آن می آید، مانند:

جوادی آملی، عبداللّه (1372). هدایت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.

در ارجاعات انگلیسی در صورتی که چاپ جدید مجددا ویرایش شده باشد، علامتِ ای دی (ed) با شماره ویرایش(25) آن، داخل پرانتز آورده می شود، مانند:

.Wadsworth:CA،Belmont.An introdoction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn

ب) در ارجاع منابع دارای دو مؤلف یا بیشتر، اسامی مؤلفان به ترتیبِ نامِ ذکرشده در کتاب، ذکر می شود و بین نام خانوادگی و نام آنها ویرگول و بین اسامی مؤلفان نقطه ویرگول (؛) می آید؛ مانند:

سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازی، زهره(1379). روش های تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.

ج) در معرفی کتاب های ترجمه شده، پس از ذکر نام مؤلف و تاریخ اثر، نام مترجم و تاریخ انتشار ترجمه ذکر می شود. در آثاری که تاریخ نشرشان مشخص نیست، داخل پرانتز به جای تاریخ نشر، علامت سؤال (؟) می آید؛ مانند:

صدرالدین شیرازی، محمد(1375). شواهد الربوبیه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.

د) در معرفی کتاب هایی که با عنوان سازمان ها یا نهادها منتشر شده اند، به جای نام اشخاص، نام مراکز ذکر می شوند: مرکز اسناد و مدارک علمی، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژه نامه آموزش و پرورش: فارسی - انگلیسی، انگلیسی - فارسی. تهران. نشر مؤلف.

ر) کتاب هایی که به جای مؤلف، ویراستاری یا به صورت مجموعه مقالاتی بوده که به وسیله افراد مختلف نوشته شده است؛ اما یک یا چند نفر آنها را گردآوری کرده اند، بدین صورت می آیند:

شفیع آبادی، عبداللّه (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

2.2.4.ارجاع مقاله در منابع

برای ارجاع به مقاله هایی که در مجله های علمی-تخصصی به چاپ می رسند، ابتدا نام مؤلف یا مؤلفان، پس از آن، تاریخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذکر می شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسی و pp در انگلیسی آورده می شود؛ مانند:

حداد عادل، غلامعلی (1375). آیا انسان می تواند عینی باشد. فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش9، صص 41-35.

3.2.4.ارجاع پایان نامه و رساله در منابع

در ارجاع رساله ها و پایان نامه ها، پس از ذکر عنوان، باید ذکرشود که آن منبع پایان نامه کارشناسی ارشد یا رساله دکترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس باید نام دانشگاهی را که مؤلف در آن فارغ التحصیل شده است، آورد:

ایزدپناه، عباس (1371). مبانی معرفتی مشّاء و اهل عرفان، پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.

4.2.4.ارجاع از یک روزنامه در منابع

در معرفی مقاله هایی که در خبرنامه ها و روزنامه ها به چاپ می رسد، یا استنادهایی که از متن سخنرانی اشخاص در یک روزنامه آورده می شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروری را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذکر می کند. مانند:

محقق کجیدی، محمدکاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاری توسعه بخش کشاورزی، روزنامه کیهان، ص6.

5.2.4.ارجاع فرهنگ نامه و دائرة المعارف در منابع

در ارجاع دائرة المعارف ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقیه اطلاعات ضروری، همانند کتاب به ترتیب می آید؛ مانند:

بجنوردی، سیدکاظم و همکاران (1377)، دائرة المعارف بزرگ اسلامی (چاپ دوم)، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

6.2.4.ارجاع کنفرانس ها، سمینارها و گزارش ها

ارائه گزارش از همایش ها و سمینارها باید به شکل زیر بیان گردد: (سلطانی، 1363، ص19).

همایش بین المللی نقش دین در بهداشت و روان (1380). چکیده مقالات اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.

7.2.4.نقل منابع الکترونیکی (اینترنت)

امروزه نقل از منابع اینترنتی یکی از منابع ارجاع است که در ذکر آن، اطلاعات ضروری به ترتیب زیر بیان می گردد (ترابیان، 1987، ترجمه قنبری، 1380).

بارلو، جان پی (1996). درخت یوشع می لرزد، در مجله CORE (روی خط اینترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاریخ 25 مارس 1996، قابل دسترسی در:

Corel.08.g2.:pub/Zines/CORE-Zine File:Ptp.etext.org Directory
منبع پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

چکیده

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

چکیده، خلاصه جامعی از محتوای یک گزارش پژوهشی است که همه مراحل و اجرای اصلی پژوهش را در خود دارد. هدف ها، پرسش ها، روش ها، یافته ها و نتایج پژوهش، به اختصار، در چکیده آورده می شود. در متنِ چکیده باید از ذکر هرگونه توضیح اضافی خودداری شود. مطالب چکیده باید فقط به صورت گزارش (بدون ارزشیابی و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضی تهیه شود.

چکیده در حقیقت بخشی کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته می شود و نباید پیش از انجام گزارش، پژوهش تهیه شود. طول چکیده برای مقاله، بستگی به روش های خاص هر مجله دارد و معمولاً بین صد تا 150کلمه پیشنهاد شده است.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

.موضوع یا عنوان مقاله

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه
.موضوع یا عنوان مقاله

عنوان، مفهوم اصلی مقاله را نشان می دهد و باید به طور خلاصه، مضمون اصلی پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله باید جذاب باشد، یعنی به گونه ای انتخاب شود که نظر خوانندگان را که معمولاً ابتدا فهرست عناوین مندرج در یک مجله علمی را می خوانند به خود جلب نماید. همچنین عنوان باید کوتاه و گویا و تنها بیانگر متغیرهای اصلی پژوهش باشد. تعداد کلمات در عنوان را حداکثر دوازده واژه بیان کرده اند.
منبع پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

ملاک های محتوایی مقاله

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه
ملاک های محتوایی مقاله

یکی از مهم ترین ابعاد مقاله علمی، محتوای علمی و ارزشمندیِ کیفی آن است. مقاله باید یافته های مهمی را در دانش بشر گزارش نماید و دارای پیامی آشکار باشد؛ بنابراین پیش از تهیه مقاله، محقق باید از خود بپرسد که آیا مطالب او آن قدر مهم است که انتشار آن قابل توجیه باشد. آیا دیگران از آن بهره خواهند برد؟ و آیا نتایج پژوهش او، کار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82).

در اینجا به چندین اصل مهم از اصول و معیارهای محتوایی پژوهش علمی اشاره می گردد که توجه به آنها قبل از تهیه مقاله به ارتقای کیفیت آن کمک می نماید.

الف) فرایند «تفکر»: تفکر، تلاش برای معلوم کردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرویان، 1368، ص11) بنابراین اساسی ترین محور محتوایی یک پژوهش علمی، آن است که مجهولی را روشن نماید. بر این اساس، هر پژوهش علمی در پی پاسخ دادن به پرسش هایی است که تاکنون برای مخاطبان کشف نشده است. از این رو پژوهش علمی همیشه با طرح یک یا چند سئوال آغاز می شود که محقق در صدد پاسخگویی به آنهاست.

ب) منطقی بودن: منطق که راه درست اندیشیدن (تصور) و صحیح استدلال آوردن (تصدیق) را می آموزاند، (مطهری، 1372، ص 21) ابزار ضروری یک مقاله علمی است و محقق باید شایستگی لازم را در استدلال آوردن، تحلیل محتوا و نتیجه گیری داشته باشد. قواعد تعریف، طبقه بندی، استنباط های قیاسی و استقرایی، روش های مختلف نمونه برداری و غیره همه از ویژگی های منطقی یک مقاله علمی است که محقق باید به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19).

ج) انسجام و نظام دار بودن: مرتبط بودن اجزای مختلف مقاله با همدیگر، همچنین متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوین فرعی با همدیگر، از جمله مواردی است که به تحقیق، یکپارچگی و انسجام می بخشد. بر این اساس، محقق باید عناوین فرعی مقاله خود را با نظمی منطقی از یکدیگر مجزا کرده، ارتباط بخش ها را مشخص نماید.

د) تراکمی بودن: از آنجا که هدف پژوهش پاسخ به سئوال هایی است که تا آن زمان دست کم از نظر محقق، پاسخی منطقی برای آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمی باید از یک سو به منظور کشف دانش جدید، و از سوی دیگر، برای تکمیل دانش، صورت پذیرد. بنابراین هدف اصلی یک مقاله، کشف یا تکمیل دانش بشری است، نه تکرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20).

ر) تناسب موضوع با نیازهای فعلی جامعه علمی: هر پژوهش علمی باید نیازهای اساسی جامعه علمی خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسایل برآید؛ بنابراین از طرح موضوعاتی که از اولویت تحقیقی برخوردار نیستند و جامعه علمی، بدانها نیاز ندارد، باید احتراز نمود.

س) خلاقیت و نوآوری: هر تحقیق علمی زمانی می تواند در ارتقای سطح دانش، موفق و موثر باشد که از فکری بدیع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتی که به جمع آوری صِرف بسنده می کنند، نمی توانند سهم عمده ای در پیشرفت دانش بشری داشته باشند.

ص) توضیح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردی که محقق در گزارش نویسی پژوهش خود (مقاله) باید بدان توجه کند، پرهیز از حاشیه روی و زیاده گوییِ افراطی است؛ همچنان که خلاصه گویی نباید به حدّی باشد که به ابهام و ایهام منجر شود؛ بر این اساس محقق باید به حدّی مطالب را تبیین کند که مقصود وی برای خواننده، روشن شود.

ط) متناسب بودن با نظریه ها: هر رشته علمی، متشکل از نظریه ها و قوانینی است که مورد اتفاق صاحب نظران آن فن است؛ از آنجا که تحقیقات علمی در این پژوهشگاه در حیطه مشترک علوم انسانی- اسلامی است، یافته های به دست آمده در تحقیقات میدانی یا توصیفی نباید با اصول مبانی دینی و همچنین با قوانین کلی آن رشته تخصصی منافات داشته باشد.

ع) اجتناب از کلی گویی: هدف نهایی علم، صورتبندی یک «نظریه»(3) و «تبیین کردن»(4) یکی از اصول مهم نظریه است. (دلاور، 1371، ص 33) از این رو محقق باید بتواند مباحث علمی خود را به روشنی توضیح دهد و با زبان گویا آن را تبیین و از کلی گویی اجتناب نماید.

ف) گزارش روش شناسی تحقیق: «تحقیق»(5) فرایندی است که از طریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را کسب کرد. در این فرایند چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته ها «روش شناسی»(6) نامیده می شود. این سئوال که چگونه داده ها باید گردآوری شود و مورد تفسیر قرار گیرد، به طوری که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش یابد؟» از موارد مهم تحقیق علمی است. (سرمد و همکاران، 1379، ص 22). یک تحقیق علمی زمانی می تواند مطالب خود را به اثبات برساند که از روش گردآوری مناسبی برخوردار، و آن روش ها در مقاله به خوبی بیان شده باشد.
منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

مقدمه

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه
مقدمه

مقاله علمی معمولاً در نتیجه پژوهش منطقی، ژرف و متمرکز نظری، عملی یا مختلط، به کوشش یک یا چند نفر در یک موضوع تازه و با رویکردی جدید با جهت دستیابی به نتایجی تازه، تهیه و منتشر می گردد. (اعتماد و همکاران، 1381، ص2) چنین مقاله ای در واقع گزارشی است که محقق از یافته های علمی و نتایج اقدامات پژوهشی خود برای استفاده سایر پژوهشگران، متخصصان و علاقه مندان به دست می دهد.

تهیه گزارش از نتایج مطالعات و پژوهش های انجام شده، یکی از مهم ترین مراحل پژوهشگری به شمار می رود؛ زیرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهای علمی خود را در اختیار سایر محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پیشرفت علم کمکی نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملی از طریق ارائه و به هم پیوستن دانشِ فراهم آمده از سوی فردفرد اندیشمندان آن علم تحقق می یابد.

همان طور که پژوهشگر پیش از اقدام به پژوهش، نیازمند توجه و بررسی یافته های علمی پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند یافته های علمی خود را گسترش بخشد، دیگران نیز باید بتوانند به یافته های پژوهشی او دسترسی پیدا کنند و با استفاده از آنها فعالیت های علمی خود را سازمان داده، در ترمیم و تکمیل آن بکوشند.

از امتیازهای مهم یک مقاله می توان به مختصر ومفید بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زیرا محقق می تواند حاصل چندین ساله پژوهش خود در یک رساله، پایان نامه، پژوهش، یا حتی یک کتاب را به اختصار در یک مقاله علمی بیان کند تا پژوهشگران دیگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کلیات آن آگاهی یابند و در صورت نیاز بیشتر، به اصل آن تحقیقات مراجعه کنند.

بدین منظور، امروزه نشریات گوناگونی در زمینه های مختلف علمی- پژوهشی نشر می یابد و مقاله های به چاپ رسیده در آنها، اطلاعات فراوانی را در اختیار دانش پژوهان قرار می دهند. لازم است محققان با شیوه تدوین مقالات علمی آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شیوه های صحیح، با سهولت، نتایج تحقیقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختیار علاقه مندان قرار دهند.

نوشتن مقاله مستلزم رعایت اصولی در ابعاد مختلف محتوایی، ساختاری و نگارشی است.
منابع:hawzah.net

 نظر دهید »

یک دقیقه مطالعه 

13 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!!

حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است. هر قلبی دردی دارد ؛ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد. 

بعضی ها آن را در چشمانشان پنهان می‌کنند ٬ بعضی ها در لبخندشان!

خنده را معنی به سر مستی مکن

آنکه میخندد غمش بی انتهاست

نه سفیدی بیانگر زیبایی ست. و نه سیاهی نشانه زشتی. کفن سفید ٬ اما ترساننده است و کعبه سیاه اما محبوب و دوست داشتنی است.

انسان به اخلاقش سنجیده می شود نه به مظهرش.

قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی ؛ نظری به پایین بینداز و داشته هایت را شاکر باش.
? دکتر الهی قمشه‌‌ای
@dokhtaranchadori45

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 34
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 48
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

طرح های پژوهشی با موضوع حمایت از کالای ایرانی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس