ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گریه.امیرالمؤمنین؟!

17 دی 1396 توسط ریحانه

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم

روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:

من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.

اصحاب پرسیدند چطور ؟

مولا فرمودند:

آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.

ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:

شما دو توهین به من کردید:

اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،

دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟

شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟

تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم.

آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.

مولا گریه می کردند و می فرمودند:

به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست… سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.

منبع:

الکافی، ج ۸

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: تمثیل لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

تولید علم فقط از راه پژوهش
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس