تلنگر
صبورباش آری بازهم صبركن
آنچه برایت پيش مےآيد
وآنچه برايت رقم مےخورد
به دست بزرگترين نويسندۂ عالم ثبت شده
او ڪه بدون اذنش حتّی برگے ازدرخت نمےافتد.
صبورباش آری بازهم صبركن
آنچه برایت پيش مےآيد
وآنچه برايت رقم مےخورد
به دست بزرگترين نويسندۂ عالم ثبت شده
او ڪه بدون اذنش حتّی برگے ازدرخت نمےافتد.
«ابوعلی سینا که در اوایل عمر به مطالعه فلسفه مشغول بود، در قسمت مابعدالطبیعه به شبهات و بن بست های فکری رسید. ازاین رو، مدتی از تحصیل فلسفه کناره گرفت و دچار یأس و افسردگی شد. روزی در بازار بخارا کتاب فروش دوره گردی کتابی را بر وی عرضه داشت، ولی ابن سینا از خریدن آن امتناع ورزید. کتاب فروش گفت: مالک آن دچار فقر و تنگ دستی است، اگر سه درهم بابت آن بدهی، دعاگوی تو خواهم بود.
ابن سینا بابت اینکه احسانی کرده باشد، سه درهم داد و کتاب را به خانه آورد و دید از تصانیف ابونصر فارابی است و با خواندن آن، مقاصد حکما را دریافت و مشکل فلسفی و فکری وی حل شد. به شکرانه رفع این مشکل علمی، مبلغی میان فقرا تقسیم کرد و بارها می گفته: «اگر آن روز من از دادن سه درهم در بهای کتاب خودداری می کردم، هرگز به مقاصد و فلاسفه اطلاع نمی یافتم».
منبع: سایت حوزه
کانال پاتوق کتاب
? پاسخ آیتالله بهجت(ره) به یک شبهه فراگیر(۲)
? چرا بعضیها آسودهتر از ما زندگی میکنند و کمتر رنج میکشند؟
آیت_الله_العظمی_بهجت(ره):
?فقرا در کمبودها و فقر و ناداری باید صبر و شکیبایی داشته باشند و بدانند که آنها هم از نعمتهای دیگری برخوردارند که اغنیا برخوردار نیستند.
?ثروتمندان بلاها و ابتلائات و گرفتاریهایی دارند که مستضعفان و محرومان ندارند. طاووس را میبینی، پایش را هم ببین!
?خوبی و خوشیِ عیش، تنها به زیادی وسایل راحتی نیست؛ راحتی درونی و رفاه و خوشی و آرامش دل، به داشتن وسایل رفاه و راحتی نیست، بلکه چهبسا وسایل رفاه، اسباب نگرانی و ناراحتی و اضطراب درونی را فراهم کنند.
?در کلمات امیرالمؤمنین(ع) آمده است: «أَلْمَصائِبُ بِالسوِیةِ مَقْسُومَةٌ بَینَ الْبَرِیةِ» (الدعوات، ص۲۸۸) گرفتاریها بهصورت مساوی و یکسان میان مردم تقسیم شده است.
?در محضر بهجت، ج۱، ص۶۸، نکته۹۹
در منطق قرآن کریم، شکست و بدبختی در زندگی به ظلمات و خوشبختی و موفقیت به نور تشبیه شده است و تنها سه عامل می تواند انسان را از ظلمت شکست و بدبختی به نورانیت موفقیت و سعادت برساند.
شهید مطهری بسیاری از عوامل عقب ماندگی مسلمانان را در کتاب های خود مورد بررسی قرار داده است و من می خواهم یکی دیگر از عوامل عقب ماندگی خود را بیان کنم و آن اینکه تشنه رسیدن به موفقیت هستیم ولی آدرس اصلی موفقیت را در زندگی خود گم کرده ایم و به دنبال آدرس های جعلی و تقلبی می رویم و این قانون و سنت الهی است که هیچ شخصی با در دست داشتن آدرس غلط نمی تواند به موفقیت برسد .
در منطق قرآن کریم، شکست و بدبختی در زندگی به ظلمات و خوشبختی و موفقیت به نور تشبیه شده است و تنها سه عامل می تواند انسان را از ظلمت شکست و بدبختی به نورانیت موفقیت و سعادت برساند و عوامل دیگر کاملا مردود هستند .
الف:خداوند
اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الْظُّلُمَتِ إِلَى الْنُّورِ:خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکىها(ى گوناگون) بیرون و به سوى نور مىبرد. )(بقره :257)
ب:پیامبر اکرم
هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ :او همان کسى است که بر بنده خود آیات روشنى فرو مىفرستد، تا شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون کشاند. و در حقیقت، خدا [نسبت] به شما سخت رؤوف و مهربان است.(الحدید : 9)
ج:قرآن کریم
یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ: خدا هر که را از خشنودى او پیروى کند، به وسیله آن [کتاب قرآن] به راههاى سلامت رهنمون مىشود، و به توفیق خویش، آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون مىبرد و به راهى راست هدایتشان مىکند.( المائدة : 16)
در منطق قرآن کریم، موفقیت اصلی تنها در سایه سار اطاعت از دستورات خداوند متعال و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و همچنین گوش فرا دادن به توصیه های طلایی قران کریم بدست می آید و موفقیت های دیگر چند صباحی دوام نخواهد آورد و زود باشد که به شکست منتهی شود .
پس به دنبال آدرس اصلی باشیم .
منبع : افکار نیوز
امامِ سال ۶۸ که به جوار الهی رفت، از امامِ سال ۵۷ که وارد ایران شد، خیلی جلو رفته بود
⛔️ کسی که فردایش از امروزش بدتر باشد، طرد شده است
?رهبرانقلاب: شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهی رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد. نخیر، امام خیلی جلو رفته بود، خیلی پیشرفت کرده بود، خیلی بالا رفته بود…
?خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهی که خدمت امام میرسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است.
?روزبهروز جلوتر میرفت و خودش را کاملتر میکرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوی یوماه فهو مغبون».
?اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنی فریب خورده، سرکلاهرفته. و کسی که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنی طرد شده است.۶۹/۱۱/۲٩
در احادیث وارده از اهل بیت (ع) به کرات از خواص گلها یاد شده است. رفع استرس و پریشانی ، خلاصی از سرسام، شفای برخی امراض و ایجاد نشاط و شادمانی از این جمله است. حتی در برخی روایات داریم که پیامبر اکرم (ص) گل هدیه می داده اند و منشاء آنها را بهشت معرفی کرده اند.
در باره خواص نشاط آفرین گلها امام رضا (ع) می فرماید : «الطیب نشره و العسل نشره، و الرکوب نشره و النظر الی الخضره نشره. یعنی: بوی خوش، عسل، سوارکاری و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادی میشود.» (1)
محققان دریافته اند که رایحه گل نه تنها می تواند باعث تقویت حافظه و آرامش شود، بلکه بر نحوه سوخت و ساز بدن، سیستم دفاعى ، افکار و واکنش هاى آگاهانه اثر می گذارند. امام هشتم(ع) میفرماید: شستشو دادن سر با گل ختمی در روز جمعه جزء دستورات پیغمبر اسلام(ص) است، علاوه بر این دارای خواصی است مانند اینکه موها و صورت را زیبا مینماید، و از سردرد جلوگیری میکند.
امام رضا علیهالسلام همچنین در باره خواص گل نرگس که باعث تقویت سیستم دفاعی بدن می شود می فرماید :
… گل نرگس ببویید ؛ زیرا از زکام ، ایمنى مىبخشد . همچنین است سیاهْ دانه .
و در بیانی دیگر می فرماید: «ولا یؤخِّر شمّ النرجس ، فإنّه یمنع الزکام فی مدّة أیّام الشتاء»، بوییدن گل نرگس را به تأخیر نیندازید؛ زیرا که استشمام آن ، از ابتلا به زکام در ایّام زمستان ، جلوگیرى مىکند(2)
امام رضا علیه السلام همچنین درباره عسل که ماده ای طبیعی و حاصل شهد گلهای مختلف است در طب الرضا(ع) می فرماید: هر کس میخواهد که در سراسر زمستان زکام نگیرد روزی سه قاشق عسل بخورد. بدان که برای شناخت عسل مفید از مضر نشانههایی است، بعضی از عسلها هستند که وقتی بویشان به مشام انسان برسد عطسه میزند، بعضی از عسلها سکر آوردند و مزه بسیار تند و سوزندهایی دارند، این نوع عسلها کشندهاند. همچنین (کسی که میخواهد در زمستان مبتلا به زکام نشود) نرگس و نیز سیاه دانه استشمام کند.
و در جایی دیگر درباره رهایی از جوشهای روی پوست می فرماید: اگر می خواهی بدنت جوش و دانه و غیره نزند هنگام ورود به حمام ابتدا بدنت را با روغن بنفشه چرب کن و هر کس میخواهد که نوره بدنش را نسوزاند ، کمی بعد از استعمال نوره آن را بشوید، و اندکی روغن گل سرخ به بدنش بمالد،
یکی از گلهای مفید برای بدن گل ختمی است. محققان دریافته اند که گل ختمی در درمان مشکلات گوارشی از جمله سوزش معده، سوء هاضمه، کولیت زخمی و زخم معده مفید است. همچنین محققان در نظر دارند تا کارآیی ختمی را به عنوان درمان طبیعی برای کنترل قندخون در دیابتیها مورد بررسی قرار دهند.
امام هشتم میفرمایند: شستشو دادن سر را با گل ختمى در روز جمعه جزو دستورات پیغمبر اسلام (ص ) است علاوه بر این داراى خواصى است مانند اینکه موها و صورت را زیبا مى نماید، و از سردرد جلوگیرى مى کند.(3)
بوییدن گلاب برای تقویت قلب و رفع بیهوشی و تقویت حواس باطنی مفید است؛ نوشیدن و بوییدن گلاب سر درد را برطرف میکند، بهخصوص سر دردی که در اثر استنشاق هوای آلوده یا شنیدن سر و صدا باشد.
در روایتی نقل شده که بوی خوش گلاب همواره از محل زندگی امام رضا (ع) پراکنده بود. در همین زمینه از یکی از کنیزان امام رضا (علیه السلام) نقل شده که آن حضرت به عود هندى بخور مىکرد و بعد از آن گلاب و مشک به کار مىبرد.(4) و حسن بن جهم می گوید: حضرت رضا (علیه السّلام) از منزل خارج شد، بوى خوش بخور از آن جناب ساطع بود.(5)
پانوشتها:
1. عیون اخبار الرضا باب 31/ حدیث 126
2. طبّ الإم الرضا علیهالسلام ، صفحه 38
3. بحار ج 76 ص 87
4. قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 3، ص،1622
5. قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 3، ص 518٫
1. شما ابتدا با عمل خود آنها را تشویق به نماز كنید یعنی خودتان نمازتان را سر وقت بخوانید و سایر احكام واجب را به همین صورت انجام دهید و با عمل به دستورات الهی آنها را دعوت به كارهای خوب و انجام وظایف شرعی كنید.
در ضمن معاشرت با خانواده های متدین و ایجاد روابط خانوادگی با آنها و ارتباط دادن فرزندان با دوستانی مذهبی می تواند در این زمینه موثر باشد.
2. با مهربانی آنها را به نماز خواندن دعوت كنید و با آنها بگونه ای رفتار كنید كه احساس اجبار و یا فشار نكنند.
3. در صورت همكاری با شما ولو یک گام،آنها را مورد تشویق قرار دهید. اگر حتی یک بار هم دو ركعت نماز خواند سعی كنید آنها را تشویق كنید.
4.آنها را سرزنش و توبیخ نكنید (به خصوص در برابر خویشان و دوستان) و از جر و بحث و مجادله با آنها بر سر نماز خواندن پرهیز كنید.
5. هر شخصى يک نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را به دست آوريد و از اين كانال وارد شويد و هدف خود را تعقيب كنيد و لذا به صرف اين كه بايد شخصى را هدايت كرد بسنده نكنيد بلكه با مطالعه بر روى خصوصيات وى؛ راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آوريد سپس زير بناهاى فكرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد.
6. سفرهاى زيارتى و درک فضاهای معنوی مىتواند در تغيير رفتار ايشان نقش مؤثرى داشته باشد. بنابراين سعى كنيد زمينه مسافرت های زيارتی را در زندگي او ايجاد كنيد
7. ایجاد تغییر و اصلاح رفتار به صورت ناگهانی بسیار دشوار است بنابراین باید صبر و تحمل خود را افزایش دهید تا به تدریج و آهسته آهسته رفتار او را نسبت به نماز و عبادات اصلاح كنید.
8. در نهایت همانطور که بیان کردیم ضمن اینكه نقاط مثبت آنها را در نظر می گیرید به گونه ای عمل كنید كه علاقه آنها به نماز خواندن بیشتر شود نه اینكه خدای ناكرده رفتارهای شما موجب شود كه آنها كلا نسبت به نماز خواندن احساس تنفر پیدا كنند و به یک باره نماز خواندن را كنار گذارد.
موفق باشید.
بوی گلاب تاثیری مستقیم بر آرامش روان دارد و کسانی که استرس و هیجانات منفی دارند بایستی بر روی متکای خواب شان مقداری گلاب بپاشند که این مسئله بسیار در بهبود استرس ها و اختلالات عصبی آنها مفید خواهد بود.
از حضرت رسول نقل شده که: 《ریختن گلاب بر صورت، آب رو را زیاد می کند و پریشانی را برطرف می سازد.》
? علت اینکه در مراسم عزا از گلاب استفاده می شود به دلیل اینگه اینست که گلاب غم زداست و زد استرش می باشد.
? منبع: توصیه های پزشکی عارفان، آیت الله بهجت،ص۱۴۱
در روایات شیعه، برای انجام برخی اعمال مانند زیارت حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) و یا گریه بر امام حسین(علیهالسلام) بهشت وعده داده شده، این وعده، وجوب مشروط است نه حتمی.
در برخی از روایات گفته شده، انسان با انجام دادن برخی اعمال بهشت بر شما واجب میشود، مثلا در امام رضا(علیهالسلام) در مورد فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) فرمودهاند: «من زارها فله الجنة؛ کسی که قبر خواهرم را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب میشود».[1] و یا اینکه امام صادق(علیهالسلام) به جعفر بن عفان فرمودند: «ما من أحد قال في الحسين شعرا فبكی وأبكی به ألا أوجب الله له الجنة وغفرله؛ احدی نیست که برای امام حسین(علیهالسلام) شعری بسراید و گریه کند و یا بگریاند مگر آنکه خدا برای او بهشت را واجب میگرداند و گناهانش را میآمرزد»[2] و یا اینکه پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «من صام أول يوم من رجب رغبة في ثواب الله عز وجل وجبت له الجنة؛ هر که روز اول ماه رجب را به میل ثواب از خدا، روزه بدارد بهشت بر او واجب میشود».[3]
روایات بسیاری داریم که در برابر انجام برخی اعمال، وجوب بهشت را وعده دادهاند. اکنون سوال این است که وقتی با انجام یک عمل، بهشت بر فرد عملکننده واجب شود پس گناهان حق الناس او چه میشود؟! آیا ترک واجباتی که کرده مثلا نماز نخوانده و روزه نگرفته آیا بخشیده میشود و دیگر محاسبه نمیگردد؟!
پاسخ به سوال:
وجوب در لغت به سه معنای لزوم و ثبوت و وقوع است.
استعمال وجوب در روایات همیشه به معنای وجوب فقهی (یعنی به معنای لزوم و ضروریالعمل) نیست.
در این روایات که وجوب به بهشت نسبت داده شده به معنای ثبوت است و مقصود از این ثبوت، ثبوت مشروط و معلَّق است یعنی مشروط به این امر که عملی که این ثبوت بهشت را از بین ببرد انجام نشده باشد و یا بعدا انجام نشود.
بسا ممکن است فردی پیش از انجام آن عمل خیر، در پرونده اعمالش گناهانی مرتکب شده که باعث تعلیق ثبوت بهشت شود مثلا حقالناسهایی دارد و یا نماز و روزه را ترک کرده که اینصورت، ثبوت بهشت، متوقف است بر اینکه او توبه کند و نمازها و روزههایی را که ترک کرده انجام دهد و حق الناسها را بپردازد.
و بسا ممکن است اعمالی که تعلیق کننده ثبوت است در پرونده اعمالش نداشته باشد ولیکن پس از ثبوت بهشت، گناهانی انجام دهد که ثبوت آن بهشت را از بین ببرد.
پس بهشت بر فردی که آن اعمال را انجام میدهد لزوم حتمی نمییابد بلکه با آن عمل، ثبوت مییابد و بسا ممکن است پس از ثبوت یافتن، ثبوتش با انجام گناهان دیگر لغو شود و از بین رود.
توضیح:
در این مواردی که گفته شده اگر فلان کار را انجام دهید، بهشت بر شما واجب میشود از باب ذکر مقتضی و ایجاد مقتضی است.
حصول و تحقق هر چیزی و یا هر عملی، نیاز به دو عنصر دارد: 1. مانعی در کار نباشد و 2. مقتضی موجود باشد.
مثلا قطعه چوبی را میخواهیم آتش بزنیم، اولاً: مانعی مثل رطوبت بیش از حد و فقدان اکسیژن، نباید باشد و دوم: آتش یا حرارتی باید نزدیک چوب شود تا چوب آتش بگیرد. پس با نبودن مانع و وجود چیزهایی که اقتضای آتش گرفتن دارد چوب آتش میگیرد.
اگر مقتضی موجود باشد و مانعی در آتش گرفتن باشد آن چوب آتش نمیگیرد. و اگر مانع نباشد ولی مقتضی هم موجود نباشد بازهم چوب آتش نمیگیرد.
در اصطلاح علمی میگویند برای تحقق و تحصل یک چیز و یا یک عمل، باید مقتضی موجود و مانع مفقود باشد.
حالا با این توضیحات، وقتی امام رضا(علیهالسلام) در مورد حضرت معصومه (علیهاالسلام) فرمود: اگر کسی قبر خواهرم را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب میشود به این معناست که مقتضی بهشت رفتن که زیارت حضرت باشد مهیا شده و به وجود آمده. ولی برای تحقق بهشت رفتن، باید موانع بهشت رفتن هم نباشد. حق الناس، ترک واجبات و انجام محرمات، همه اینها موانع بهشت رفتن هستند و تنها در صورتی آن بهشت، ثبوت و تحقق مییابد که این موانع نیز مفقود باشند.
بنابراین این طور تصور نشود که بهشت بر او واجب شده و هر کاری خواست میتواند انجام دهد؛ بلکه هرچند بهشت واجب شده، اما سایر اعمال نیز محاسبه خواهند شد و این مقتضی “وجوب بهشت” در صورتی به انجام میرسد که سایر اعمال، مانعی ایجاد نکرده باشد.
سوال: اگر اینطور است که با آن اعمال، وجوب بهشت، متوقف بر نبودِ مانع است پس چرا برای این اعمال، وجوب بهشت را وعده دادند؟
جواب: بی شک آن عمل مستحب، اهمیت بسیار ویژهای دارد که اگر مانعی در کار نباشد همان عمل، بهشت را برای آن شخص، محقَّق میکند از اینرو وجوب بهشت را وعده دادند تا افراد به انجام آن ترغیب شوند.
در نتیجه: پس وجوب در این موارد، به معنای لزوم نیست، بلکه به معنای ثبوت و وقوع است و وجوب بهشت نیز در این موارد، وجوب مشروط است نه وجوب حتمی؛ یعنی مشروط است به نبودن موانع ورود به بهشت.
___________________________
پینوشت:
[1]. بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، بیروت، دار احیاء التراث، ج48، ص316، متن کتاب
[2]. اختیار معرفة الرجال [یا رجال الکشی]، شیخ طوسی، قم، موسسه آل البیت(علیهمالسلام)، ج2، ص575، متن کتاب
[3]. الامالی، شیخ صدوق، قم، موسسه البعثة، چاپ اول، 1417ق، ص59، متن کتاب
- بعضی از کارمندان در نهادهای دولتی و نظامی در قبال کار که برای مراجعه کنندگان انجام می دهند وجوهی را به عنوان پول چایی و زیرمیزی و… دریافت می کنند در حالی که هم در سیرهی معصومین(علیهم السلام) و هم در نظر مراجع تقلید اینگونه دریافتها جایز نمی باشد.
اینها کلمات و جملاتی است که از بعضی کارمندان شنیده می شود:
- هدیه، پول شیرینی، پیش درآمد، شیرینی بچه ها، پول چای، زیرمیزی، حق الزحمه و…
ـ حقوق کارمندی به آن اندازهای نیست که بتوانیم گذران زندگی کنیم پس مجبوریم که دست به این کار بزنیم.
ـ اگر او راضی باشد اشکال ندارد.
ـ این پول برای زحمت بیشتر اسنت که ما می کشیم.
اینها ادله یا بهتر گفت توجیهاتی است که بعضی از کارمندان و حتی مدیران در قبال کارهایی که برای بعضی از افراد انجام می دهند و مبالغی را دریافت می کنند، بیان دارند.
درحالی که با تغییر در عناوین ماهیت نامشروع رشوه تغییر نخواهد کردو زشتی آن دگرگون نمیشود. رسول خدا(صلی الله علیه و اله) مردی را برای جمع آوری مالیات ماموریت داد. آن شخص بعد از مدتی خدمت حضرت رسید و اموالی را که به عنوان مالیات جمع آوری کرده بود به حضرت تقدیم کرد و مقداری که به عنوان هدیه تقدیم به او شده بود راپیش خود نگه داشت. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) خیلی ناراحت شد و بالای منبر رفت و فرمود:
«چه می شود کارگزار ما را! او را برای انجام کاری مامور می کنیم، میگوید این برای شما و این هم به من هدیه شده است! چنین شخصی اگر در خانه اش و یا در خانهی خدا مینشست، آیا کسی به او هدیه می داد؟ قسم به خدایی که جانم در دست اوست! کسی چیزی از آن را نمی گیرد، مگر آنکه روز قیامت آن را به گردنش حمل می کند.» [1]
مقام معظم رهبری در پاسخ به سوالی در این مورد می فرمایند:
سوال: گاهی مشاهده میشود که بعضی از اشخاص از مراجعه کنندگان در برابر انجام کارشان تقاضای رشوه میکنند، آیا پرداخت رشوه به آنان جایز است؟
پاسخ: «هيچيک از مراجعه کنندگان به ادارات حق ندارند برای انجام کار خود پول يا خدمتی را بهطور غيرقانونی به کارمند اداری که مکلّف به خدمت به مراجعين است، ارائه دهند، همچنين کارمندان ادارات هم که از نظر قانونی موظف به انجام کار مردم هستند، حق ندارند هيچگونه مبلغی را بهطور غيرقانونی در برابر انجام کار مراجعه کنندگان درخواست و يا دريافت کنند و جايز نيست در اين مال تصرّف نمايند، بلکه بايد آن را به صاحبانش باز گردانند.» [2]
پینوشت:
1). «ما بال العامل نبعثه على أعمالنا يقول: هذا لكم و هذا اهدى لي فهلّا جلس في قعب بيته أو في بيت اللّه ينظر ليهدى أم لا، و الّذي نفسي بيده لا يأخذ أحد منها شيئا إلّا جاء يوم القيامة يحمل على رقبته»، هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله/ حسن زاده آملىٍ، حسن و كمرهاى، محمد باقر، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغه، مكتبة الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1400 ق، ج9، ص300.
2). مقام معظم رهبری، اجوبه الاستفتائات، ج2، ص55، س158و 159