ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مرز‌های دخالت بستگان در ازدواج جوانان

01 اسفند 1396 توسط ریحانه

اگر هر کس بخواهد در زمینه ازدواج جوانی که در فامیل هست، نظر بدهد و انتظار داشته باشد که دقیقا نظرش اِعمال شود، باید بپذیریم که در اکثر مواقع این خواستگاری‌ها به ازدواج ختم نشود.

در ازدواج مشورت کردن با اطرافیان و کسب اطلاعات از آنها تا زمانی که به دخالت منجر نشده است خوب است ولی فراتر از آن می‌تواند باعث ایجاد مانع در فرایند ازدواج شود.

با مخالفت والدین در ازدواج، چه باید كرد؟
تسهیل ازدواج مقدمه رواج عفت و حجاب است.
امروزه یکی از گلایه‌های اصلی جوانان، وجود دخالت‌های بیش از حد و سخت‌گیرانه اطرافیان در ازدواج و طی نمودن مراحل بعد از آن می‌باشد. آمارها به خوبی نشان می‌دهد که سایه شوم دخالت‌های بی‌جای اطرافیان، تا سال‌های متمادی بر روابط زوجین سایه می‌اندازد و به تیره و تار شدن هر چه بیشتر این روابط می انجامد.
وقتی به آمارهای طلاق رجوع می‌کنیم می‌بینیم که “27درصد از متقاضیان طلاق در ایران، دخالت‌های بی‌جای خویشان و آشنایان را علت تقاضای جدایی دانسته‌اند".[1] این مساله نشان‌دهنده این است که خانواده‌ها و بستگان، نقش تسهیلی و حمایتی خود را تا حدودی از دست داده‌اند و موجبات شدت یافتن موانع و مشکلات در مسیر جوانان را فراهم ساخته‌اند.
اسلام به خلاف نگاهی که الان در جامعه در حال شکل گرفتن است، بر آسان‌گیری در امر ازدواج، تاکید دارد و آن را نشانه برکت می‌داند؛ پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در این باره می‌فرمایند:«إنّ مِن يُمنِ المرأةِ تَيِسيُر خطبتها و تيسيرُ صداقها؛ از نشانه‏‌های برکت زن آن است که خواستگاری و مهریه‌اش آسان و اندک گرفته شود.»[2]
برای اینکه ما بدانیم در این فضا با چه مشکلاتی دست به گریبان هستیم، ادامه مطلب را در پاسخ به سوال یکی از کاربران محترم رهروان ولایت با عنوان “بعد از مادربزرگ نادان به یک عشق واقعی رسیدم” دنبال می‌نماییم که در سوال خود بیان کرده‌اند: ” دو مرتبه عاشق شده‌ام و هر بار که به خواستگاری فرد مورد علاقه‌ام رفته‌ام، با نظر مخالف خانواده و بستگان آنها ازدواج برهم خورده است. اکنون بار سومی است که به فرد دیگری به عنوان همسر آینده می‌اندیشم  و عاشقانه او را دوست می‌دارم ولی از ترس این‌که مبادا خانواده یا یکی از اطرافیان آن شخص نظر مثبتی نداشته باشد و باز هم این ازدواج سر نگیرد، از بیان علاقه قلبی خودم و اقدام به خواستگاری رسمی، هراس دارم. از شما در این باره راهنمایی می‌خواهم.”

در پاسخ به سوال این کاربر محترم و در راستای مطالبی که از ابتداء مطرح کرده‌ایم باید بگوییم که هر کدام از این خواستگاری‌ها و شنیدن جواب‌های منفی با وجود دلبستگی‌هایی که ممکن است به وجود آورده باشد، در زمان‌های بعد، خود مشکلات جدیدی را تولید خواهد کرد مشکلاتی از جمله سختی فراموش کردن فردی که به دل شما نشسته است.
در گام نخست باید یک مساله را به عنوان مقدمه بررسی نماییم و بعد به سراغ پاسخ به سوال اصلی شما برویم.
مساله شما قدری برای ما مبهم است یعنی ما می‌خواهیم دقیق تر بدانیم که:
1.منظور شما از عاشق شدن آیا همان علاقه‌ها و جذب شدنهای ابتدایی است یا این که از سر شناخت کامل دلبسته و شیفته آنها شده بودید؟
2.اگر یک نوع شیفتگی ایجاد شده آن‌گاه طریقه شناخت شما چگونه بوده است که پیش از مطرح کردن با خانواده‌ها و جدی‌تر شدن ماجرا، به یک باره با این همه مخالفت روبرو شده‌اید؟(مثلا کانال آشنایی شخصی بوده یا با اطلاع خانواده‌ها بوده است)
3.الان تکلیف آن علاقه‌هایی که ایجاد شده به چه صورت است و چگونه توانسته‌اید آن علاقه‌ها را از دل و ذهن خود جدا سازید؟
4.از یک جواب منفی گرفتن تا خواستگاری و حتی علاقمندی بعدیتان چقدر طول کشده است؟
جواب به این سوالات قطعا در پاسخگویی ما تاثیر داشت ولی به هر حال برای خود شما پاسخ دادن به این سوالات نیز در باز شدن ذهن و استحکام در قدرت تصمیم‌گیریتان کمک فروانی خواهد کرد.

حال به سراغ پاسخ به سوال‌تان می‌روم که با این موردی که به او علاقمند شده‌اید چگونه برخورد کنید.
به صورت منطقی هرچه شما پیش از آنی که علاقه‌ها و وابستگی‌هاتان شدت پیدا کند، بتوانید سریع‌تر تکلیف خود را مشخص نمایید، بهتر است پس:
1.علاقه را معیار قرار ندهید که چون علاقمندم و ترس از شنیدن نه دارم پس در همین حال بمانم؛ به این دلایل که به خود می‌گویید: “لااقل علاقه را دارم و سرخورده نیز نشده‌ام".
2.ببینید بهترین رفتار منطقی در این فضا چیست؟ بهترین رفتار به طور قطع رفتاری جراتمندانه است تا شما را از بلاتکلیفی خارج نماید و شما هم این مسیر را برگزینید.
3.همان‌گونه که تجارب قبلی نیز نشان می‌دهد که در بحث خواستگاری افراد دیگری غیر از دختر دخیل هستند پس خواستگاری رسمی از طریق خانواده‌ها بهترین گزینه است.
4.برای آشنایی بیشتر مستقیما با خود دختر مرتبط نشوید چون هم از لحاظ شرعی ممکن است مشکلاتی ایجاد شود و هم اینکه به همان دلبستگی‌های ناایمن و بلاتکلیف‌ساز دامن بزند.
5.نه از نه شنیدن بترسید و نه تا جواب منفی به شما داده شد فوری میدان را خالی کنید بلکه در این فضا راه‌هایی وجود دارد که می‌توانید طی نمایید. مثل این‌که با استفاده از واسطه‌های دارای نفوذ، صحبت‌ها را به قصد حل مسائل و رفع ابهامات ادامه دهید.
در پایان نیز به این مطلب اشاره می‌کنیم که گرچه که خانواده‌ها باید در امر ازدواج، بنا بر معیارهای اسلامی، ازدواج را آسان بگیرند، ولی باز هم برای جوانان نباید سخت‌گیری خانواده‌ها مستمسکی باشد که با دور زدن آنها، خودشان مستقیما با شخص مورد علاقه‌شان ارتباط بگیرند که این کار مشکلات را پیچیده‌تر خواهد کرد و همچنین باید خودتان را آن قدر محکم نگه‌دارید که با یک نه شنیدن که خاصیت خواستگاری‌هاست، دنیا را تمام شده نبینید؛ چرا که به طور معمول افراد دارای حق انتخاب هستند و جواب منفی دادن هر کدام از دو طرف به دیگری، هیچ‌گاه دلیل بر بدی آن شخص که جواب منفی را دریافت کرده نیست.

پی‌نوشت:

1.زوج‌درمانی با روی‌آورد اسلامی ،نویسنده: محمدرضا سالاری فر، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال95، قم.
2.نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، نویسنده:پاينده ابو القاسم، ص342، دنياى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش.

برداشته شده از سایت رهروان ولایت

 نظر دهید »

دعای زهرا

30 بهمن 1396 توسط ریحانه

عادتش این بود دیگران را دعا کند. مؤمنان را یک به یک نام مى‌برد دعایشان مى‌کرد.
روزهای آخر اما خودش را هم دعا می کرد: ((یا الهی عجل وفاتی سریعا))
علی را که می بیند گریه می کند، حسن را به سینه می چسباند و گریه می کند.
گلوی حسین را می بوسد و گریه می کند، دست می کشد روی قلب زینب و گریه می کند.

همسایه ها به علی(ع) می گویند: ((سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کند یا روز)).
فاطمه پیامشان می دهد که: ((به زودی از میانشان پر می کشد)).
وضو می سازد و لباس نمازش را به تن می کند و به بستر می رود.
ساعتی بعد دیگر کسی صدای گریه فاطمه را نمی شنود. دعای فاطمه مستجاب می شود.
شبانه علی(ع) غسلش می دهد و به خاکش می سپارد و نجوا می کند آرام:

بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمی زند
کسی به خانه ی علی حلقه به در نمی زند
فاطمه جان حسین تو بی تو غذا نمی خورد
حسن ز دوری رخت خنده دگر نمی زند
ای گل نازنین من! همسر بی قرین من!
زینب تو بدون تو شانه به سر نمی زند
خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن
که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمی زند
آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن
که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمی زند
کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بود
بی تو به بام خانه ام پرنده پر نمی زند

التماس دعا

 نظر دهید »

تکبر

30 بهمن 1396 توسط ریحانه

استاد حسین انصاریان: اطاعت نکردن از اوامر پروردگار تکبر است. در برابر خداوند متکبر نباشید، چرا که خدا یک فرمان سجده به شیطان داد و تکبر کرد، فرمان را قبول نکرد پس رجیم، ملعون و جهنمی شدم.

 نظر دهید »

 «توصیه تفکر مستمر تا حل مطلب» 

30 بهمن 1396 توسط ریحانه

حجت الاسلام و مسلمین همت اللّه مؤمنی شهمیرزادی نقل می کند:

همیشه دوستان می گفتند: امام مجتهدپرور است. روش تدریس امام واقعا میدان اجتهاد را گسترده می کرد و اجتهادپرور بود. گاهی از اوقات به ما توصیه می فرمودند: اگر شب، هنگام مطالعه در شب با یک مشکل علمی یا مطلبی برخورد کردید که برایتان یک قدری فهمش مشکل است، نکند بگویید من مطلب را نمی فهمم، کتاب را ببندید و بعد چراغ را خاموش کنید؛ توی تاریکی بنشینید و فکر کنید و آن قدر فکر کنید تا مطلب برای شما روشن شود. باید فکر کنید تا حل شود.

منبع: سایت حوزه(hawzah.net)

کانال«پاتوق معرفی کتاب»?

 نظر دهید »

زکات

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

​?استاد قرائتی در اولین جلسه دوره تربیت مربی قرآن:

?رهبرانقلاب برمهارت افزایی حوزیان تاکید دارند

درس های حوزه لازم و ضروری است، این ضرورت برای این است که بتواند راحت‌تر #قرآن را قرائت کند و بخواند.

مشکل ما این است که علم را تنها کفایه و دروس خارج میدانیم، کسی قرآن را علم نمی داند و همین مسئله باعث شده به سمت قرآن نیایند و از قرآن دور شوند.

اگر در کشور راه بن بست داریم چون نگاه جدی به قرآن نداشته ایم و راهمان را جدا کردیم.

در کره زمین هیچ استادی نیست که 40 سال حرف جدید برای مردم داشته باشد، تنها علم جدید قرآن است.
یکی از موضوعات به زمین مانده حوزه در مورد #زکات است؛ در مورد زکات کار نشده است. مقاله و پایان نامه ای نوشته نشده است.

خبرگزاری‌حوزه

 نظر دهید »

همیشه شاگرد!

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

​ما اگر تحقیق را جدی نگیریم، باز سالهای متمادی بایستی چشم به منابع خارجی بدوزیم و منتظر بمانیم که یک نفر در یک گوشه ی دنیا تحقیقی بکند و ما از او یا از آثار تألیفی بر اساس تحقیق او استفاده کنیم و اینجا آموزش بدهیم. این نمیشود؛ این وابستگی است؛ …..من بارها گفته ام که ما از شاگردی ننگمان نمیکند که شاگردی کنیم؛ استاد پیدا بشود، ما پیش او شاگردی میکنیم؛ اما از این ننگمان میشود که همیشه و در همه ی موارد شاگرد باقی بمانیم؛ این که نمیشود.
بخشی از سخنان رهبری در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها ۹/مهر/۸۶

 نظر دهید »

طـرز نـگـرش بـه دنـیـا

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

مردی درحالی ‌که به قصرها و خانه ‌های زیبا می‌نگریست به دوستش گفت:

 «وقتی این همه اموال را تقسیم می‌کردند ما کجا بودیم» 

دوست او دستش را گرفت و به بیمارستان برد و گفت: «وقتی این بیماری ‌ها را تقسیم می‌کردند ما کجا بودیم…‼️

دیدگاه ها زندگی را می سازد… 

منبع کانال:@ghoranekarim20

 نظر دهید »

تلاوت و انس زهرا با قرآن

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

استاد انصاریان: تلاوت و انس با «قرآن حکیم» یکی از محبوبترین اعمال نزد حضرت زهرا(س) بوده است. 

حضرت (س) می فرمایند: از دنیای شما سه چیز محبوب  من است: نخست تلاوت قرآن دوم نگاه به چهره رسول خدا(ص) سوم انفاق در راه خدا. نهج الحیاه:164

 نظر دهید »

حضرت زهرا و معاد

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

حضرت زهراء(س) طبق برخی روایات روزهایی از هفته را برای رفتن به سر قبر برخی افراد انتخاب می‌کرد که این بیانگر اهمیت مسألۀ مرگ و معاد در زندگی ایشان است.

یکی از ویژگی‌های فردی زندگی حضرت زهراء (س) «معادباوری» ایشان است. این موضوع به قدری نزد ایشان حائز اهمیت است که بر اساس برخی روایات، ایشان در روزهایی از هفته بر سر قبر حضرت حمزه (ع) و شهداء می‌رفتند که این بیانگر اهمیت مسألۀ مرگ و معاد در زندگی ایشان است.

طبق نقل «مستدرک علی الصحیحین، ج1، ص377»، ایشام هر جمعه بر سر مزار عمویش حمزه (ع) می‌رفت یا طبق نقل کتاب (تهذیب الاحکام، ج1، ص465) هر صبح بر سر قبر شهداء و عمویش حمزه(ع) می‌رفت. حتی ایشان وقتی با امیر المؤمنین(ع) ازدواج کردند و به خانۀ ایشان تشریف آوردند، در کلامی به حضرت علی(ع) فرمود که 9 سال در خانه پدرم زندگی کردم و اینک اینجا هستم و روزی نیز از دنیا می‌روم.

در قرآن کریم آیات متعددی دربارۀ مرگ، یاد مرگ، قیامت و … مطرح شده و این بیانگر اهمیت این مسأله نزد خداوند است. خداوند اینچنین ما را به مرگ و معاد توجه داده، پس ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم. خداوند در آیۀ 185 سورۀ مبارکۀ آل‌عمران می‌فرماید: ﴿ كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾، هر انسانی طعم مرگ را خواهد چشید. به راستی آیا ما به عنوان محبان و شیعیان آن حضرت، اینقدر که خداوند و ائمه(ع) ما را به مرگ و قیامت توجه داده‌اند، به آنها توجه داریم؟ این در حالی است که امروزه برخی از مردم گمان می‌کنند صحبت از قیامت و مرگ امری منفی و بیانگر ناامیدی است.

منبع : تسنیم

 نظر دهید »

یوگا و عبادت

29 بهمن 1396 توسط ریحانه

“یوگا” یکی از شش مکتب فلسفی هند است. یوگا می گوید برای دست یابی به حقیقت یا اتحاد با خدا، باید روان و کالبد را به اختیار و فرمان خود درآورده و در نتیجه نیروی موجود در بدن را برانگیزی. از این رو، یوگا دو ساحت دارد: تن و روان. یوگای تن یا “هاتهایوگا"، حرکات نرمشی و ورزشی ویژه ای را به شما می آموزد که می توانید تن خود را مهار کنید. امروزه در همه کشورهای جهان کلاس های یوگا وجود دارد که همین نرمش ها را به مردم می آموزند. بخش دوم یوگا، که در مهار روان است، خود دو قسم است: “راجا یوگا” (یوگای روان) و “کندالینی یوگا". کندالینی یوگا می گوید که کانونی از انرژی در آخرین مهره ستون فقرات انسان وجود دارد که با نشستن به حالت مدی تیشن و تمرکز بر مراکز خاصی به نام “چاکراها” می توان آن انرژی را به فعلیت درآورد. هنگامی که آن انرژی از ستون مهره ها گذشت و به ناحیه سر رسید، باعث می شود تا چشم سوم انسان باز شود. با باز شدن چشم سوم، حقیقت جهان را خواهی شناخت و همین معرفت است که تو را به موکشه و رهایی از چرخهتناسخ می رساند.

یوگاکار سال ها با تمرین نشستن آرام و پیوسته به شکل چهارزانو و تأمل در موضوعاتی که در دانش یوگا مطرح است به نتایجی می رسد. یوگا برای بسیاری از هندوها حکم نماز روزانه را دارد. یوگا و مدی تیشن در نشستن آرام و تأمل بر موضوعاتی مانند تنفس، با یکدیگر اشترک دارند. پس یوگا را نیز مانند مدی تیشن می توان “نماز صامت” نامید. راجا یوگا نیز همانند کندالینی یوگا از طریق پرورش برخی وجوه تفکر قصد ورود به عالم معنا را دارد و معمولاً بر تنظیم تنفس تاکید می ورزد.

بنیانگذار رسمی و مشخص مکتب یوگا، شخصی به نام “پَتَنجَلی” (قرن دوم قبل از میلاد) است. بر اساس نظریه نجات یوگا، معرفتِ متمایزکننده، یعنی معرفت به تمایز خود حقیقی از غیر خود، تنها با خاموشی اندیشه و فرونشستن جنبش افکار، محقق خواهد شد. یوگا برخلاف مکتب سانکهیه، نقش خدا را درنظام جهان شناختی خود ضروری می انگارد. یوگا می کوشد تا ذهن یوگاکار را از وضعیتی نا آرام و مخلِّ درک حقیقت، به وضعیتی مناسب برای درک حقیقتِ نجات بخش متحول کرده و در آن وضعیت تثبیت کند.

بدیهی است که هر گونه ریاضت بدنی و فکری، آثار وضعی مربوط به خود را دارد که ارتباطی به مؤمن بودن و یا مشرک بودن فرد مرتاض ندارد. تفاوت کسی که ریاضت های شرعی (عبادات مستحبه و مانند آن) را متحمل می شود و به درجاتی از معنویت می رسد، با کسی که ریاضت های غیرشرعی و گاه ممزوج با گناه دارد، در این است که شخص مؤمن به دنبال کسب توحید برای زندگی جاودانه آخرت است، اما مرتاض هندی، بیش از این که به مقامات معنوی و توحید بیندیشد، به مهار انرژی های درونی جهت انجام کارهای محیرالعقول علاقه دارد.

منبع:کتاب نماز در ادیان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 146
  • ...
  • 147
  • 148
  • 149
  • ...
  • 150
  • ...
  • 151
  • 152
  • 153
  • ...
  • 174
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

هنگام مطالعه از چه روشی استفاده می‌کنید؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس