ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حوادث تلخ و شیرین

09 تیر 1397 توسط ریحانه

?آیا حوادث تلخ یا شیرین که در زندگی پیش می آید، به اراده و خواست خداست؟
✍پاسخ:
✅در حوادث تلخ و شیرین، پیش از آن که نقش خداوند را در آن بررسی کنیم، باید به نقش خدا در آن توجه کنیم،‌ زیرا نقش خداوند فقط این است که از وجود حوادث آگاه است و بر اساس سنت‌هایی که مقرر نموده، شامل حال انسان‌ها می‌شود، در حالی که در بسیاری از این حوادث، نقش بشر انکار ناپذیر است.
ما انسان‌ها معمولاً در ارزیابی پدیده‌ها اعم از تلخ و شیرین دچار خودبینی خاصی هستیم و هر پدیده‌ای را از دریچه سود ظاهری خویش نگاه می‌کنیم، در حالی که باید پدیده را با نظام کلی جهان دید و سپس درباره آن داوری کرد.
متوجه دانستن هر حوادث تلخ به جهان غیب، دور از واقع‌بینی است، زیرا بخشی از نارسایی‌ها و حوادث تلخ، زاییده کوتاهی انسان است و چه بسا می‌تواند بخشی از گرفتاری‌ها را کاهش دهد. او می‌تواند با هوش خدادادی از زیان‌ها بکاهد، بلکه از آنها به سود خود بهره گیرد.
فقر و بدبختی که در برخی از جوامع حاکم است، نتیجه نظام ظالمانه اجتماعی است. گروهی از پرخوری رنج می‌برند و برخی از گرسنگی. اگر در جهان، نظام عادلانه حاکم بود، همه از زندگی آبرومندی برخوردار بودند.
بنابر این قبول داریم در قضا و قدر الهی تمام حوادث تلخ و شیرین ضبط شد. و خداوند از ازل می‌دانسته است که این حوادث، اتفاق می‌افتد، ولی تمام این حوادث با اختیار و اراده انسان انجام می‌پذیرد و قضا و قدر و علم ازلی الهی با اختیار و اراده انسان منافاتی ندارد.
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اعتقادی

 نظر دهید »

انگشتر عقیق امام علی (ع)

04 تیر 1397 توسط ریحانه

?چرا حضرت علي (ع) انگشتر عقيق سرخ براي محفوظ ماندن به دست ميکرد؟درحالي که محفوظ ماندن وسلامتي به دست خداست وانگشتر قدرتي ندارد؟
✍پاسخ:
✅اولا از کجا ثابت شده که حضرت علي ع انگشتر را براي محفوظ ماندن دست مي کرده؟
متاسفانه بيشتر انگشتر سازها به اين مسئله دامن مي زنند.اگر روايتي هم در اين زمينه باشد ياضعيف است ويا درمقابل آيات وروايات محکم که مي گويد فقط خداوند حافظ انسان است نمي تواند مقاومت کند.بله آنچه در در روايات آمده استفاده از انگشتر عقيق يمني براي نماز است که ثواب دارد.
ثانيا ممکن است انگشتر امام علي ع داري حرزي بوده که آن مي تواند حافظ انسان باشد چون دعا واسم هاي خداوند هست.در زمان ما نيز انگشترسازهاي متدين روي عقيق حرز يانام خداوند را مثل( يا حفيظ )حک مي کنند که در نگهداري انسان اثر دارد.
? کانال رسمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
? @pasokhgoo1 ?
#اعتقادی

 نظر دهید »

نقش انسان در انجام حسنات

12 خرداد 1397 توسط ریحانه

ممکن است شبهه‌ای مطرح شود که اگر همه حسنات از جانب خداست و خداوند خطاب به پیامبر خود می‌فرماید این تو نیستی که در میدان نبرد تیر پرتاپ می‌کنی بلکه خداست که این کار را انجام می‌دهد[1]، پس انسان‌ها در سرنوشت و اعمال خود چه نقشی دارد؟ اگر این‌گونه است، پس جزاء و پاداش الهی که به انسان‌ها داده شده است در برابر چیست؟ اگر اعمال نیک را خداوند انجام داده است، پاداش هم از آنِ اوست، انسان چه نقشی دارد.

در جواب باید گفت: نسبت دادن حسنات به خدای متعال به معنای سلب اختیار از انسان نیست چرا که انسان دارای اختیار است و در انجام اعمال حسنه نقش انسان پذیرش و قبول کردن عمل با قدرت انتخاب و اختیار خود است. اگر نور الهی و تجلیات خداوند را پذیرفت، مؤمن می‌شود. ولی اگر رد کرد، کافر می‌شود. ایمان و کفر دایر مدار قبولی است. در صورت پذیرش، مصاحِب و انیس خداوند می‌شود و در صورت رد کردن کافر می‌شود. کفر یعنی بین خود و خداوند پرده افکندن، یعنی «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز».

در خانهٔ دل اگر خداوند را مهمان کردیم، تمام اعمال و حالات ما الهی می‌شود. وجود ما، هویت ما، روح و جانمان الهی می‌شود. تمام حسنات و نیکی‌ها وارد این خانه می‌شود.
«الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه»[2]

اما اگر شیطان را مهمانِ خانهٔ دل کردیم، در واقع تمام رذائل و سیئات را وارد آن کردیم. دست او را برای دروغ، تهمت، ظلم، بداخلاقی و هر گناه دیگری باز گذاشتیم. قلب آدمی حرم خداست نه حرم شیطان و مهمان ناخوانده را نباید وارد آن کرد. پروردگار عالم، خلقت ما را آمیخته با شیطان خلق نکرد، ذره‌ای از وجود او در طینت و سرشت انسان نیست. { خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ }[3] طبع آدمی تناسب با شیطان ندارد. انسان را از خاک پاک آفرید و چراغ فطرت را در او برافروخت. { فِطْرَةَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا }[4]

هر انسانی با فطرت پاک به دنیا می‌آید، اگرچه پدر و مادرش کافر باشند «كلُ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ».[5] در کنار این فطرت و سرشت الهی، خداوند متعال اختیار را هم در نهاد انسان قرار داد. با اختیار خود، یا شیطان را مولای خود قرار می‌دهد و در حزب او جای می‌گیرد و دچار خسران و شقاوت می‌شود { أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيطَانِ هُمُ الْخـَاسِـرُونَ }[6] و یا پروردگار عالم را مولای خود قرار می‌دهد و به سعادت و فلاح می‌رسد { فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغَالِبُونَ }[7] باید به فطرت و سرشت پاک خود رجوع کرد و بیگانه را در آن راه نداد.

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد آنـچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد
بـی‌دلی در هـمه احـوال خدا با او بود او نمـی‌دیـدش و از دور خدایا می‌کرد
(حافظ شیرازی)

ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای بازگشت به فطرت است اگر این ماه، ماه مهمانی خداست ما نیز خداوند را مهمان خانه دل خود کنیم؛ دست خود را از دست شیطان رها کنیم و به دامن او پناه ببریم. امام رضا(ع) در ادامه روایت مورد بحث می‌فرماید: به راستی اگر انسان در ماه مبارک رمضان که ماه رحمت، ماه اسلام و ماه طهارت و تمحیص، خود را پاک و تصفیه نکند در کدام ماه می‌تواند به طهارت و پاکی خود بپردازد؟ اگر در این ماه آمرزیده نشد و بعد دستش از این دنیا کوتاه شد چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟ اگر در این ماه، زیر سایهٔ رحمت ویژه خداوند به خود نپردازد و دنبال کمال خویشتن نباشد کی و کجا تواند؟

ای خسته، درون تو نهالی است کز هستی آن تو را کمالی است
ای سایـه نشیـن هـر درختـی بنـشین به کنـار خویش لختی
(اقبال لاهوری)

پی نوشت

—————————————————————
[1] . انفال(8): 17.
[2] . جامع الاخبار «شعیری»: 185.
[3] . اعراف(7): 12؛ «گفت: مرا از آتش پدید آوردی و او را از گِل آفریدی».
[4] . روم(30): 30؛ «و بر فطرت الهی که مردم را بر آن آفریده ملازم و پابرجا باش!».
[5] . عوالى اللئالى: 1/35، حدیث 18؛ بحارالأنوار: 3/ 281، باب11، حدیث 22.
[6] . مجادله(58): 19؛ «آگاه باشید که حزب شیطان هم آنان زیان‌کارانِ واقعی‌اند‌!».
[7] . مائده(5): 56؛ «پس همانا پیروز‌مندان حزب خداوندند».

مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان

 نظر دهید »

انسان مختار یا غیر مختار

11 خرداد 1397 توسط ریحانه

شبهه:با توجه به آیه 36 سوره احزاب خداوند می فرماید هیچ انسانی در مقابل امر پیامبر اختیاری ندارد و پیامبر حق تصرف در زندگی انسان ها را دارد؟؟
✅برای پاسخ به این شبهه ابتدا باید مقدمه ای را بیان کنیم:
?قضاء در انسان به دو دسته تقسیم می شود قضاء تشریعی و قضاء تکوینی. قضاء تشریعی مربوط به فعل تشریعی خداوند است که در ارتباط با انسان و موجودات دیگر چون انسان مطرح می شود و از این جهت دایره آن محدودتر از قضاء تکوینی می باشد. مقصود از قضاء تشریعی این است که حکم افعال بشر از نظر احکام تکلیفی و وضعی به مشیت و اراد الهی باز می گردد و فقط خداوند است که حق تشریع دارد. در مقابل قضاء تکوینی درباره افعال انسان بدین معنا می باشد که خداوند قدرت و توانایی انتخاب و انجام دادن کارها را به اندازه ای محدود و معین به انسان داده است و قضای تکوینی به معنای فرمان تکوینی خداوند به اجرا این اندازه هاست.
?حال با این مقدمه به سراغ توضیح مفاد آیه «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا»(احزاب/36)[1] در شبهه می رویم،علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اینگونه می فرمایند که:« سياق، شهادت مى دهد بر اينكه مراد از قضاء، قضاء تشريعى، و گذراندن قانون است، نه قضاء تكوينى، پس مراد از قضاى خدا، حكم شرعى او است كه در هر مساله اى كه مربوط به اعمال بندگان است مقرر داشته، و بدان وسيله در شوونات آنان دخل و تصرف مى نمايد، و البته اين احكام را به وسيله يكى از فرستادگان خود بيان مى كند.و اما قضاى رسول او، به معناى دومى از قضاء است، و آن عبارت است از اينكه رسول او به خاطر ولايتى كه خدا برايش قرار داده، در شانى از شوون بندگان، دخل و تصرف كند، همچنان كه امثال آيه «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(احزاب آیه6) از اين ولايت كه خدا براى رسول گرامى اسلام قرار داده خبر مى دهد.»[2]
?اگر به سیاق آیه توجه شود هم این آیه در مورد قضای الهی صحبت کرده است و هم در مورد قضای رسول خدا اما این مسئله مشخص است که مراد از قضاء رسول خدا تصرف در شأنی از شوون مردم است نه جعل حکم تشریعی که مختص خداوند است، شأن جعل حکم مختص خداوند است و رسول خدا تنها بیان کننده وحی اوست پس منظور از آیه بی اختیار بودن انسان نیست بلکه منظور تصرف در شأنی از شوون مردم می باشد.
?پی نوشت:

[1]. «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!»

[2]. طباطبایی، محمد حسین، الميزان فى تفسير القرآن، ج 16، ص321.

 نظر دهید »

نقش انسان در انجام حسنات

07 خرداد 1397 توسط ریحانه

ممکن است شبهه‌ای مطرح شود که اگر همه حسنات از جانب خداست و خداوند خطاب به پیامبر خود می‌فرماید این تو نیستی که در میدان نبرد تیر پرتاپ می‌کنی بلکه خداست که این کار را انجام می‌دهد[1]، پس انسان‌ها در سرنوشت و اعمال خود چه نقشی دارد؟ اگر این‌گونه است، پس جزاء و پاداش الهی که به انسان‌ها داده شده است در برابر چیست؟ اگر اعمال نیک را خداوند انجام داده است، پاداش هم از آنِ اوست، انسان چه نقشی دارد.

در جواب باید گفت: نسبت دادن حسنات به خدای متعال به معنای سلب اختیار از انسان نیست چرا که انسان دارای اختیار است و در انجام اعمال حسنه نقش انسان پذیرش و قبول کردن عمل با قدرت انتخاب و اختیار خود است. اگر نور الهی و تجلیات خداوند را پذیرفت، مؤمن می‌شود. ولی اگر رد کرد، کافر می‌شود. ایمان و کفر دایر مدار قبولی است. در صورت پذیرش، مصاحِب و انیس خداوند می‌شود و در صورت رد کردن کافر می‌شود. کفر یعنی بین خود و خداوند پرده افکندن، یعنی «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز».

در خانهٔ دل اگر خداوند را مهمان کردیم، تمام اعمال و حالات ما الهی می‌شود. وجود ما، هویت ما، روح و جانمان الهی می‌شود. تمام حسنات و نیکی‌ها وارد این خانه می‌شود.
«الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه»[2]

اما اگر شیطان را مهمانِ خانهٔ دل کردیم، در واقع تمام رذائل و سیئات را وارد آن کردیم. دست او را برای دروغ، تهمت، ظلم، بداخلاقی و هر گناه دیگری باز گذاشتیم. قلب آدمی حرم خداست نه حرم شیطان و مهمان ناخوانده را نباید وارد آن کرد. پروردگار عالم، خلقت ما را آمیخته با شیطان خلق نکرد، ذره‌ای از وجود او در طینت و سرشت انسان نیست. { خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ }[3] طبع آدمی تناسب با شیطان ندارد. انسان را از خاک پاک آفرید و چراغ فطرت را در او برافروخت. { فِطْرَةَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا }[4]

هر انسانی با فطرت پاک به دنیا می‌آید، اگرچه پدر و مادرش کافر باشند «كلُ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ».[5] در کنار این فطرت و سرشت الهی، خداوند متعال اختیار را هم در نهاد انسان قرار داد. با اختیار خود، یا شیطان را مولای خود قرار می‌دهد و در حزب او جای می‌گیرد و دچار خسران و شقاوت می‌شود { أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيطَانِ هُمُ الْخـَاسِـرُونَ }[6] و یا پروردگار عالم را مولای خود قرار می‌دهد و به سعادت و فلاح می‌رسد { فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغَالِبُونَ }[7] باید به فطرت و سرشت پاک خود رجوع کرد و بیگانه را در آن راه نداد.

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد       آنـچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد
بـی‌دلی در هـمه احـوال خدا با او بود        او نمـی‌دیـدش و از دور خدایا می‌کرد
(حافظ شیرازی)

ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای بازگشت به فطرت است اگر این ماه، ماه مهمانی خداست ما نیز خداوند را مهمان خانه دل خود کنیم؛ دست خود را از دست شیطان رها کنیم و به دامن او پناه ببریم. امام رضا(ع) در ادامه روایت مورد بحث می‌فرماید: به راستی اگر انسان در ماه مبارک رمضان که ماه رحمت، ماه اسلام و ماه طهارت و تمحیص، خود را پاک و تصفیه نکند در کدام ماه می‌تواند به طهارت و پاکی خود بپردازد؟ اگر در این ماه آمرزیده نشد و بعد دستش از این دنیا کوتاه شد چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود؟ اگر در این ماه، زیر سایهٔ رحمت ویژه خداوند به خود نپردازد و دنبال کمال خویشتن نباشد کی و کجا تواند؟

ای خسته، درون تو نهالی است           کز هستی آن تو را کمالی است
ای سایـه نشیـن هـر درختـی            بنـشین  به کنـار خویش لختی
(اقبال لاهوری)

پی نوشت

—————————————————————
[1] . انفال(8): 17.
[2] . جامع الاخبار «شعیری»: 185.
[3] . اعراف(7): 12؛ «گفت: مرا از آتش پدید آوردی و او را از گِل آفریدی».
[4] . روم(30): 30؛ «و بر فطرت الهی که مردم را بر آن آفریده ملازم و پابرجا باش!».
[5] . عوالى اللئالى: 1/35، حدیث 18؛ بحارالأنوار: 3/ 281، باب11، حدیث 22.
[6] . مجادله(58): 19؛ «آگاه باشید که حزب شیطان هم آنان زیان‌کارانِ واقعی‌اند‌!».
[7] . مائده(5): 56؛ «پس همانا پیروز‌مندان حزب خداوندند».

مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان

 نظر دهید »

فلسفه نماز و روزه زن حائض

29 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

در فضای مجازی نسبت به حکمت‌های نماز و روزه شبه شده: اگر نماز و روزه حکمت دارد، پس چرا نباید زن در ایام حیض نماز بخواند و روزه بگیرد؟

پاسخ اجمالی: اساس اسلام و دستورات الهی بر مبنای آسان گیری و بدون مشقت بودن آن اعمال برای بشر است؛ بر این اساس، هر گونه حکم مشقت بار را از دوش انسان بر می‌دارد. زن در هنگام عادت ماهیانه چون کسب طهارت برایش مشقت دارد، خداوند حکم نماز و روزه را از آنان برداشته است.

پاسخ تفصیلی:
به طور کلی دستورات الهی برای پاک کردن انسان از بدی ها و نیل او به سعادت و طهارت است، لذا مبنای الهی بر تخفیف و آسان گرفتن است. چنان‌که قرآن کریم تاکید می فرماید: «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر[بقره / 185] خداوند، راحتى شما را مى‏‌خواهد، نه زحمت شما را» یعنی کل دستورات الهی سهل و آسان است و هرگز انسان را به مشقت نمی‌اندازد، لذا هیچ دستورمشقت آوری در اسلام وجود ندارد؛ حتی دستورات اولیه را که قرار داده مانند غسل، وضو، روزه و… آن‌ها را مشروط به عدم مشقت کرده و گفته است هرگاه باعث مشقت طافت فرسا شوند و انسان را به عسر و حرج بیاندازند، از گردن انسان ساقط شده و دیگر واجب نیستند. 

بر همین اساس در مباحث متعددی برای فرائض اسلامی مثل غسل، نماز و روزه تخفیفاتی قائل شده است از جمله: تبدیل شدن غسل جنابت و مانند آن به تیمم در صورت ضرر داشتن اب برای بدن؛ تخفیف در نماز و روزه مسافر؛ تخفیف در روزه زن باردار یا شیرده؛ برداشتن روز برای کسی که روزه برای او ضرر دارد و…

بر همین اساس خداوند متعال برای بانوان حائض نه تنها تخفیفاتی در نماز و روزه آنان در نظر گرفته، بلکه نسبت به همسران آنان با توجه به مشقتی در بحث حیض وجود دارد، چنین دستور می‌دهد: «هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْن[بقره / 222] آن رنجى است (براى زنان) در آن حال، از مباشرت آنان دورى كنيد و با آنان نزديكى نكنيد تا آنكه پاك شوند» حیض یا ایام عادت ماهیانه، گرچه نشانه سلامت زن هست، ولی زن در آن ایام دچار نوعی نقاهت و ضعف جسمانی و کمردرد می شود.

از طرفی در صورت شستشوی آن عضو و تماس آب با آن، امکان آلودگی دارد، از این رو زنان در آن ایام شرایط صحت نماز را ندارند، لذا هم به دلیل نجاست و آلودگی اعضای تناسلی آنان و هم به خاطر کسالت و بیماری آنان، خدا در حق آنان لطف کرده و نماز را از آنان برداشته است.
شهید مطهری(ره) راین باره می‌نویسد: «از نظر اسلام، زن حائض حكم یك انسان به اصطلاح «محدث» یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد كه در آن حال، از نماز و روزه محروم است، زیرا حیض مانند جنابت، خواب، موجب حدث‌ است كه مثل حدث سایر افراد یعنی مثل حدث آقایان با غسل مرتفع می‌گردد.»[1]

خون‌ریزی ماهیانه زن یك نوع حرج و زحمت است و به دلیل پدید آمدن همین وضعیت روانی خاص، زن نمی تواند در حال نماز توجه دقیق و آرامش و طمانینه و طهارت لازم را داشته باشد، در حالی كه نماز گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است كه باید در نهایت دقت و آرامش و طهارت انجام گردد، و بر همین اساس است كه از نظر بینش اسلام زن آزاد است كه به وسیله ذكر و دعا رابطه اش را با خداوند حفظ كند مثلا در روایات آمده: «وقت نماز، ‌خود را پاكیزه نموده، وضو گرفته رو به قبله بنشینند و به دعا و مناجات با خداوند بپردازند، به این ترتیب كاستی ارتباط معنوی با خداوند در این ایام جبران می گردد.»[2]

در نتیجه: تخفیف در نماز یا روزه زن حائض بر مبنای آسان و بدون مشقت بودن احکام اسلامی است که در موراد متعدد تخفیفات شایسته‌ای ارائه شده، اما از طرف دیگر راه کارهای مناسبی نیز برا حفظ ارتباط معنوی با خداوند پیشنهاد شده است.
____________________________
پی‌‍نوشت
[1]. مجموعه آثار، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، شماره 19، ص 419.
[2]. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، 1403 ق، ج 78، ص 120.

 نظر دهید »

اسم وملیت و دین

23 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

 متن منتشر شده در فضای مجازی:

پنج دقیقه پس از تولدتان، اسم، #ملیت و #دین شما را تعیین میکنند!! بقیه عمرتان شما مدافع دینی خواهی بود که هیچ نقشی در انتخاب آن نداشتید.

?پاسخ:

? در زندگی بشری ما، برخی مسائل، به خواست و #اختیار ماست، و برخی مسائل، از حیطه اختیارات ما خارج. مثلا یک انسان، تاریخ تولدش، مرگش، و مبتلا به وبا و سرخک شدنش، دست خود او نیست. و در مقابل، شیوه زندگی، انتخاب محل زندگی، صاحب خانواده شدن یا نشدن و … در دست خود او و به اختیارش است.
? اما مساله دین، و انتخابش، یکی از مسائلی است که به دست خود شخص و با اختیار او معنا می گیرد. اساسا، دین و انتخاب دین، اگر اجباری باشد، خاصیت دین بودن آن ایدولوژی را از بین می برد. چرا دین یعنی پذیرش، و پذیرش از روی #اجبار، اعتبار ندارد.
? اما ادیان آسمانی، پذیرش آنها بعد از سن بلوغ جنسی و فکری معنا می پذیرد. بنابراین به طور قطع، تا قبل از سن بلوغ، اگر فرزندی به دینی، باور پیدا کند، احکام آن دین به صورت ظاهری بر او جاری است نه به طور قطع و یقین. بنابراین، اگر کودکی که فرزند مسلمان است، اگر قبل از سن #بلوغ کافر شود. احکام مرتد بر او جاری نیست. و اگر بعد از بلوغ کافر شود، احکام #مرتد ملی بر او جاری است نه فطری.
? اما چطور دین اجباری نیست، ولی اکثریت قاطع افراد، به دین پدر و مادرشان خواهند شد؟
? در پاسخ می گوییم: این استقراء ناقص، دلیل نمی شود که قاعده کلی ای برداشت شود که دین اجباری است. مگر در همین اکثریت قاطع، همگی به اجبار و اکراه دینی که پدرانشان به آن اعتقاد داشته اند را پذیرفته اند؟ اگر این سخن درست باشد، پس آنها دیگر نباید فرزندی به دین خود داشته باشند، در حالی که اینطور نیست و این قاعده به طور سلسله وار در حال اجراست.
? پس ماجرا چیز دیگری است. در مساله دین شناسی، مطلبی مورد بررسی قرار می گیرد که: دین فطری است، و انبیاء و ادیان، برای برانگیختن این فطرت آمده اند. اگر این مطلب را بپذیریم، خانواده نیز می توانند، برانگیخته گر این فطرت باشند. به عبارت دیگر، در خانواده ای که از توحید، معاد و قیامت و … سخن گفته شود، #کودک این خانواده فطرتی توحیدی پیدا خواهد کرد، و به همین جهت است که اکثریت قاطع خانواده های موحد و متدین، فرزندانی موحد و متدین تربیت می کنند.
? ضمن آنکه، پذیرش هر آئین و دینی، اجباری نیست، بلکه شخص می تواند بعد از پذیرش دینی، آن را انکار، رد و یا نقد کند. همانطور که شایع است افراد از دین های مختلف به دین دیگری در می آیند و یا کافرانی که به ادیان توحیدی می پیوندند.
? اگر سیر و نمودار گرایش جمعیت بشری را به سمت #توحید و ادیان توحیدی را در طول تاریخ بشریت، ملاحظه کنیم؛ در خواهیم یافت که ادیان توحیدی، توانسته اند با برهانشان، جمعیت بشری را به خود جلب و جذب نمایند.
? بنابراین، دین از مسائل اجباری نیست که پدر و مادر در اجبار به آن نقش داشته باشند. ضمنا نویسنده باید جوابی برای توهین به تشخیص والدین نیز داشته باشد چرا که صراحتا، تشخیص آنان را محکوم به اجبار و اشتباه می کند.

…………………………………………….

 1 نظر

وحی نبوت، نه وحی زنبور است و نه طوطی

22 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

در مطالب قبلی تئوری دکتر سروش در رابطه با قرآن بیان شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت. شواهد ایشان نیز مورد نقد و تحلیل قرار گرفت. اینک می خواهیم یکی دیگر از شواهد ایشان را بیان کنیم. دکتر سروش معتقد است چون قرآن وحی را برای زنبور به کار برد، وحی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز مانند وحی زنبور است. او در این رابطه چنین می‌نویسد: «آنكه به حقيقت سخن می گويد محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است كه كلامش از فرط قرب و انس عين كلام خداوند است. مدلی از وحی كه پيامبر را ناقل و قابل محض می داند و … البته با رأی فوق ناسازگاری دارد. اما مثال راهنمای من مثال نحل قرآنی يا نخل عرفانی است. بنا به تعليم قرآن، ساختار بيولوژيك و كارخانه بيوشيميك زنبور عين وحی است كه به او می شود و خانه اش را پر از حلوا می كند. پيداست كه زنبور در اين عسل سازی موضوعيت و مدخليت دارد، نه اينكه عسل را از يك‌سو در او بريزند تا از سوی ديگر پس دهد. … و آيا اين برای متفكران آيتی نيست كه قرآن به جای طوطی از زنبور سخن می گويد و دومی نه اولی را نمودار وحی پذيری می داند؟»[1]

بررسی
سؤال ما از ایشان این است که آیا صرف به کاربردن وحی برای زنبور، دلیل بر این است که وحی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم سنخ آن است؟ قرآن تنها زنبور را نمودار وحی پذیری نمی داند. در خود قرآن کاربردهای متعددی برای وحی آمده است؛ از جمله وحی به مادر موسی(ع): «وَأوحَینا إلی أمّ موسی [قصص/ 7] و به مادر موسی وحی کردیم». آیا یک محقق منصف همه کاربردهای وحی در قرآن را کنار می گذارد و یک مورد را که یک وجه شبهی با تئوری اش دارد را بر می گزیند و وحی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به همان یک مورد تشبیه می کند؟

اگر برای زنبور وحی به کار رفته، معنی اش این نیست که غیر از زنبور وحی پذیر نیستند. از تفصیل و توضیح وحی در آیه مربوط به نحل معلوم می شود وحی، همه موجودات را در بر می گیرد و هر نوع هدایت تکوینی، نوعی وحی است. در واقع ساختن خانه و خوردن شهد گل ها و طی راه های هدایت پروردگار، همان هدایت تکوینی و غریزی پروردگار نسبت به زنبور است که در آیه واژه وحی برای آن به کار رفته است. این هدایت تکوینی شامل همه موجودات می شود و اختصاصی به زنبور ندارد، بنابراین وحی بر حیوانات همگانی است و اختصاصی به زنبور ندارد. به تعبیری هدایت تکوینی پروردگار شامل همه موجودات است.[2]

___________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. نامه به آیت الله سبحانی با عنوان طوطی و زنبور، سایت رسمی دکتر سروش.
[2]. مرتضی، مطهری، وحی و نبوت، نشر صدرا، تهران، ص10.

 نظر دهید »

حضرت عیسی نمرده است

22 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

برخی شبهه افکنان در فضای مجازی این چنین بیان می کنند، در مورد حضرت عیسی(علیه السلام) یک علامت سوال در اذهان نقش می‌بندد: چرا کسی که طبق بیان قرآن، مرده را زنده می‌کرد، خود سرانجام کشته شد؟
خدا در آیه 49 آل عمران می فرماید: «و پيامبرى به سوى بنى‏ اسرائيل مى‏‌فرستد كه[به آنان گويد:] من از سوى پروردگارتان براى شما نشانه‏ اى[بر صدق رسالتم‏] آورده ‏ام؛ من از گل براى شما چيزى به شكل پرنده مى‌‏سازم و در آن مى‌‏دمم كه به اراده و مشيت خدا پرنده ‏اى[زنده و قادر به پرواز] مى‌‏شود؛ و كور مادرزاد و مبتلاى به پيسى را شفا می‌دهم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده مى‌‏كنم‏.»

پاسخ: باید به شما شبهه کننده گفت که حضرت عیسی(علیه السلام) کشته نشده است. قرآن می‌فرماید: «و نيز گفته آنها كه ما مسيح عيسى بن مريم رسول خدا را كشتيم- در حالى كه او را نكشتند و به دار نياويختند، و لكن كار بر آنها مشتبه شد (خيال كردند در جنگ كشته شد، يا شخص ديگرى به قيافه او كشته شد يا عيسى نامى مدعى نبوت پس از مدتى كشته شد) و حتما كسانى كه درباره او اختلاف دارند در اين باره در شك و ترديدند و جز پيروى ظن و گمان هيچ علمى بدان ندارند و يقينا او را نكشتند.»(آل عمران/157) زنده بودن حضرت عیسی(علیه السلام) را هم اهل سنت نقل کرده اند[1] و هم شیعیان[2]
وقتی که کشته نشدن حضرت عیسی(علیه السلام) ثابت است، دیگر دلیلی برای پاسخ به سوال غلط شما شبهه کنده نمی ماند. ولی در حالت کلی باید بدانی که این سخن غلط شما مانند آن است؛ کسی بگوید چون یک دکتر، متخصص سرطان است، باید در مقابل سرطان بیمه باشد؛ در حالی که اینگونه نیست و چه بسا متخصصینی، گرفتار همان بیماری می‌شوند که در درمان آن استاد هستند.

پی نوشت
[1]. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، مکتبة نزار الصطفی الباز، عربستان سعودی، 1419 هـ ق، ج 4، ص 1110، ح 6232.
[2]الامالی، . شیخ صدوق، انتشارات کتابخانه اسلامیه، تهران، 1362 هـ ش، ج 1، ص 218.

 نظر دهید »

معرفی کتاب

14 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

آيا انسان تنها با استفاده از عقل خود، مي تواند وجود يا عدم وجود خدا را اثبات کند؟ لطفا آيه يا منبعي براي مطالعه بيشتر در مورد اين سوال ارائه دهيد

✍پاسخ:

✅عقل به عنوان پایه و پشتیبان معرفتی انسان عهده دار بررسی و اثبات اساسی ترین سوالات زندگی انسان است. این که انسان از کجا آمده است آیا خالقی دارد یا نه؟

این سوال مقدم بر شریعت و دین است یعنی تا انسان با عقل خود بررسی نکند که خدایی هست یا نه نمی تواند بگوید که نظر دین در این مورد چیست.

پس انسان می تواند در مورد وجود خدا با عقل خود تصمیم بگیرد و نه تنها می تواند بلکه باید این کار را بکند. آنگاه که با عقل خود فهمید که خدایی هست و دینی آورده در مورد صفات او و جزئیات معرفتی توحید، از گزاره های دینی استفاده خواهد کرد.

قرآن کریم با عبارات مختلفی از عقل تجلیل کرده و مؤمنان را به تفکر و تعقل در موضوعاتی تشویق نموده است در قرآن 49بار از مشتقات کلمه عقل استفاده شده است و این به جز کلمات مترادفی است مانند تدبر، تفکر، شعور، علم که در قرآن به کار رفته است و از آنان که عقاید باطلی دارند طلب دلیل می کند و خود بدون دلیل سخنی را نمی گوید 

در آیه 64سوره نمل به مشرکان می فرمایدأَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را تجدید می‏کند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می‏دهد آیا معبودی همراه خداست؟! بگو: «دلیلتان را بیاورید اگر راست می‏گویید!» 
آیات 111بقره، 24 انبیا، قصص 75 نیز به همین سیاق است و از همه مهم تر آنکه اسلام سنگ بنای اصول دین را عقل می داند و اعتقادی را که از طریق تقلید نه تحقیق بدست آید به رسمیت نمی شناسد. بنابراین ارزش و اهمیت عقل را در اسلام و قرآن از موقعیتی که تعقل و تفکر در مجموعه تعالیم اسلام بدست آورده است می توان کشف کرد. 
کتاب های زیر می تواند به شما کمک کند:
1- آموزش عقاید آیه الله مصباح یزدی

2- طرحی نو در عقاید اسلامی، امامی و آشتیانی.

3- درس هایی از اصول دین، هیئت تحریریه موسسه در راه حق.

@pasokhgoo10
? مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

سینره
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس