ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ضرورت پرهیز از حق الناس آبرویی

31 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

حقّ النّاس فقط در مال نیست، بلکه حقّ النّاس آبرویی بسیار مهم‌تر است. کسی نمی‌تواند آبروی دیگران را ببرد، به راحتی غیبت کند، با تهمت زدن، وجهه اجتماعی و یا سیاسی افراد را خراب کند، و انتظار داشته باشد مورد شفاعت اهل بیت «سلام ‌الله‌ علیهم» نیز واقع گردد. متأسّفانه در جامعه فعلی، بسیاری از حرف‌های رایج، خصوصاً در مسائل سیاسی و اجتماعی، تهمت و یا غیبت است. پاسخ‌گویی به این نوع گناهان در برزخ و قیامت، برای انسان سخت خواهد بود و عذاب سخت الهی را به دنبال دارد.

مرحوم محدث قمّی در آخر کتاب شریف مفاتیح الجنان می‌فرماید: خواب شخصیّت بزرگی را دیدم، او گفت: شما را به خدا، لاأقل این استخوان‌هایی که پیش گربه و سگ‌ها می‌اندازید، به یاد ما و برای ما بیندازید

در روایات آمده است که اگر کسی به دیگری تهمت بزند، در روز قیامت روی تلّی از چرک و خون قرار می‌گیرد تا حسابرسی خلایق تمام شود. سپس او را به جهنّم می‌برند و فریاد جهنّمیان از حضور این شخص بلند می‌شود.

برای رهایی از حقّ النّاس، انسان باید در این دنیا به فکر باشد. حقّ النّاس بسیار مشکل است و سختی‌های آن از هنگام مرگ شروع می‌شود و تا قیامت و پس از آن تا خدا، خدایی می‌کند، گریبان انسان را خواهد گرفت، مگر آنکه جدّاً مورد شفاعت قرار گیرد. 

منبع:

https://article.tebyan.net/226734/تأثیر-عمیق-حق-الناس-در-عذاب-های-برزخ-قیامت

 نظر دهید »

مشروبات الکلی و تأثیر آن بر بدن

28 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

از 1400 سال پیش که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از سوی خداوند متعال برای هدایت بشر فرستاده شد، احکام و دستوراتی را برای جامعه بشری به ارمغان آورد که شاید در نگاه اولیه فواید آن برای خیلی از افراد مشخص نبود، ولی با گذشت زمان و پیشرفت علوم، برخی از فواید و حقایق این احکام آشکار شد که می‌توان از آن‌ها برای برتری اسلام بر دیگر ادیان بهره برد، که در ادامه به یکی از این دستورات، اشاره می‌کنیم و دیدگاه دانشمندان معاصر در مورد آن را تبیین می‌کنیم.

خداوند متعال در آیات قرآن، از شراب یاد می‌کند و در مورد آن می‌‎‌فرماید: «إِنَّمَا الْخَمْرُ …. رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ [مائده/90]‏ شراب و …. پلیدی هستند و عمل شیطانند، پس از آن‌ها دور کنید.» و این نکته در حالی است که اکنون دانشمندان به برخی از مضرات شراب پی برده‌اند و که درادامه به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

الف) اثر شراب بر استخوان
مصرف الكل، موجب كاسته شدن از چگالی و استحكام استخوان می‌شود و از سوی دیگر قدرت ترميم استخوان را نيز پس از شكستگی كاهش می‌دهد. محققان اعلام كرد‌ه‌اند مصرف الكل به سلول‌های استخوانی موسوم به «استئوكلاست‌ها» و«استئوبلاست»‌ آسيب می‌رساند [1] و طی پژوهشی که در مرکز مطالعات کپنهاک انجام شد مصرف بالای الکل خطری جدی برای شکستگی استخوان لگن در مردان به وجود می‌آورد.[2]

ب) بیماری های پوستی
پژوهش‌گران به این نتیجه رسیده‌اند که بین مصرف الکل و بیماری «سوریازیس» ارتباط وجود دارد، به نحوی که الکل و سیگار یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد این بیماری در انسان می‌باشند. بیماری سوریازیس، نوعی بیماری پوستی است که منجر به پوسته ریزی و تورم در بیمار می‌باشد، به گونه‌ای که سلول‌های پوست در عمق پوست رشد کرده و به سرعت از سطح پوست بلند می‌شوند.[3]

ج) مشکلات تنفسی
بنا بر تحقیقاتی که در دانمارک انجام شده است، مردانی که زیاد الکل مصرف می‌کنند، بیشتر از دیگران در معرض بیماری ذات الریه(پنومونی) قرار می‌گیرند.[4]

د) اثر بر قلب و عروق
مشروبات الکلی بر قلب انسان نیز تأثیر گذار است، به گونه‌ای که مصرف زیاد الکل سبب بیماری‌هایی مانند كـارديو ميـوپاتی اتساعی، فيبروز، هيپرتروفی بطنی[5] و فیبریلاسیون دهلیزی[6] می‌شود. و از سوی دیگر دانشمندان به رابطه بین مصرف الکل و اختلال عمل‌کردی ساختمانی عضله قلب پی برده‌اند.[7]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت
[1]. Ghosian-moghadam M. Alcoholic wines drinking Prohibition in Quran, and its effects on individual and society health. First National Quran and Medicine congress; Shahed University. 2006. p. 82-100.
[2]. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/10355374.

[3]. Naldi L, Parazzini F, Brevi A, Peserico A, Fornasa CV, Grosso G, et al Family history, smoking habits, alcohol consumption and risk of psoriasis. British Journal of Dermatology. 2006;127(3):212-7. [DOI
[4]. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/21659417.

[5]. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/11827495.

[6]. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/16157768.

[7]. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/2913506

برداشته شده از سایت رهروان ولایت.

 نظر دهید »

فواید نماز شب

27 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

فوايد نماز شب
1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.
4) باعث روشني دل است.
5) باعث استجابت سريع دعا است.
6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
7) باعث كفاره گناهان است.
8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.
9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.
10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.
11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.
12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.
13) باعث تابش نور خدا به او مي‌شود.
14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.
15) باعث افزايش عمر است.
16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.
17) باعث نوعي صدقه است.
18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.
19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد.
20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.
23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.
24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.
25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد.
26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.
27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.
28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.
29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر
30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.

 نظر دهید »

مبلغ در فضای مجازی

26 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

افق حوزه :
? مبلغ بودن در فضای مجازی

? حجت الاسلام شهاب مرادی

⏹ مبلغان باید در فضای مجازی، مبلغ بودن خود را حفظ کنند و مباحث دینی را به‌خوبی و با زبان زیبا بیان کنند.

⏹ در پاسخ به سؤالات مردم لازم نیست که به مباحث علمی و فلسفی بپردازیم؛ بلکه گاهی اوقات تنها با یک کلمه مثل این‌که توبه کن و دیگر این کار را تکرار نکن، بسیار مؤثرتر عمل خواهیم کرد. وقتی که یک مبلغ با یک فردی که دارای مشکل خاص است، مواجه می‌شود و اراده می‌کند که با سرمایه ذهنی طلبگی خود، روحیه این فرد و جهان‌بینی آن فرد را تغییر دهد، قطعاً خداوند نیز این قدرت را به برکت همین نیت به او می‌دهد.

⏹ بسیاری از جوانان پس‌از ارتکاب گناه به ما مراجعه می‌کنند که آیا هنوز یک مؤمن هستند؟ در این زمینه تنها با یک کلمه می‌توانیم او را باز گردانیم و اگر بخواهیم او را در کشاکش اقوال درگیر کنیم، قطعاً او را از دست خواهیم داد…

? http://l1l.ir/3wqi

? @ofogh_howzah

 نظر دهید »

کار جهادی

26 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

بسم الله
“گفتاری در باب کار جهادی”

جهاد و جهادگر بودن یکی از خصوصیات مومن انقلابی است. و در این مسئله شکی نیست.
اما متاسفانه مفهوم این عنوان مثل بقیه عناوین ارزشی دچار انحرافات و یا تغییر معنا شده باشد.
کار جهادی در ارزشِ انقلابی، این است که انسان مومن با استفاده از امکانات برای تحقق اهداف امام امت که مورد رضایت الله هست، ادا تکلیف کند.و نیت او نیز قرب و نزدیکی به الله باشد. و این امر، امری مستمر و دائمی و همیشگی است مخصوصا برای اداره حکومت اسلامی.

این فرمول در همه جنبه های مادی و معنویِ زندگیِ بشر جاریست. مخصوصا در اعمال اجتماعی و سیاسی و حکومتی.
در صدر اسلام این مسئله در جنگ ها آشکار گردید و به مرور زمان در همه بخش های جامعه اسلامی جاری شده است.
اما امروزه به دلیل تشکیل حکومت اسلامی توسط علما اسلام(که این وظیفه ای الهی بر عهده آنان است طبق خطبه شقشقیه مولا علی علیه السلام)، این مسئله جنبه های گسترده ای پیدا گروه است.

اما انحراف و تغییر معنای غلط آن:
متاسفانه هم اکنون بین جامعه این فرهنگ ارزشی را حمل بر کار بدون دریافت حقوق می نمایند.
یا اینکه فعالیت های سخت را انسان انجام دهد و حتی بر او تهمت ها و ایرادات نیز بگیرند و او ساکت بماند به توجیه کار جهادی.
یا اینکه می گویند: امکانات نیست، و این کار جهادیه!!!
یا مسئولین از زیر بار مسئولیت ها در می روند و دیگران را به توجیه گروه جهادی مجبور به انجام فعالیت آنها می کنند.

البته این انحرافات زیاد هستند و در این مختصر نمی گنجند.
و هدف حقیر تبیین این فرهنگ بود تا بتوان با هم فکری دوستان در مبنای این ارزش دینی و روش اجرای آن، ان را از غربت خارج کنیم.
#تفکر_کنید

#فرهنگ_جهادی
#انحراف
#دولت_غربگرا
#دولت_انقلابی

آدرس کانال در ایتا
https://eitaa.com/hmirzaii_63
آدرس در آی گپ
https://iGap.net/hmirzaii63
آدرس کانال در بله
ble.im/join/NmI4MjE5Yz
آدرس کانال در گپ
https://gap.im/hmirzaii63
آدرس کانال در بیسفون پلاس
http://bpn.im/hmirzaii_63

 نظر دهید »

تبعیت از مقام معظم رهبری بر همگان واجب است

25 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

آیت الله محسن فقیهی:
?همه مسئولان بدانند مشروعیت کل نظام به ولایت‌فقیه است و سه قوه وقتی مشروعیت دارند که مورد تأیید رهبری باشند، بنابراین اطاعت از ولایت‌فقیه بر مسئولان کشور بدون تردید واجب شرعی و قانونی است و هرگونه تخلف موجب سلب مشروعیت خواهد بود.
?رهبر انقلاب مجتهد مسلم، فقيه جامع‌الشرايط و واجب‌الاتباع و آگاه به تمام رموز سیاست و حکومت هستند و خط امام راحل(ره) را با شفافیت، صلابت، هوشیاری تمام و با تدبیر خاص، دنبال کرده‌اند و به معنای حقیقی کلمه، خط امام(ره) امروز خط آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای و بیعت با مقام معظم رهبری، در حقیقت بیعت با رهبر کبیر انقلاب است.
⭕️مسئولان نباید در برابر رفتارهاخصمانه دشمن بدعهد و فریبکار، منفعلانه برخورد کنند

بدیهی است نتیجه سکوت و انفعال مسئولان دولتی در قبال اقدامات این‌چنینی و خاصه اقدام اخیر آمریکایی‌ها معنایش این است که هم‌چنان مردم و نهادهای انقلابی بایستی هزینه اعتماد به آمریکا از سوی برخی مسئولان را بپردازند. 
hawzahnews.com/detail/News/450173

➕ @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه

 نظر دهید »

تفاوت مرگ ناگهانی با مرگ عادی!!

25 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

افرادی که در اثر تصادف می میرند زمانی است که در جاده در حال حرکت هستند در یک لحظه می میرند و در همان لحظه می بینند که وارد محیط دیگری شده اند . زمان کوتاهی می گذرد تا بفهمند که وارد برزخ شده اند.

نکته ای که در اینجا قابل بررسی است اینکه آیا این افراد حتی اگر گناهکار هم باشند با ملک الموت ملاقات ندارند؟ یعنی زجر و سختی که افراد عادی خواه مؤمن یا گناهکار در هنگام مرگ و جان دادن دارند این افراد درک نمی کنند وبا آن مواجه نمی شوند؟

در آنجا همان یک لحظه ای که ما خیال می کنیم یک لحظه جان داد ای بسا ممکن است هزاران سال به نظرش عذاب و سختی بیاید.
در مورد اینکه آیا کسانی که با مرگ ناگهانی می میرند سکرات مرگ دارند یا نه پاسخ این است که حالات احتضار ، عوامل و علل سکرات ، فشارهای موت ، سختی های هنگام جان دادن و احتضار را قطعاً دارند.
تأکید می کنم همین که انسان وارد عالم برزخ می شود تابع نظامات و مقررات آن عالم می شود. آنجا دیگر زمان مثل اینجا نیست . از نظر ما ممکن است یک لحظه و یک آن جان بدهد و بمیرد اما همین یک آن ممکن است در عالم برزخ وقتی که در حال عذاب هست سال ها بلکه بیشتر از سالها طول بکشد. در روایات به این مطلب اشاره شده و اهل مکاشفه هم این مطلب را دیده اند.

بنابراین عالم برزخ را از نظر زمانی نباید با عالم دنیا مقایسه کرد . چنانکه کسانی که در عالم برزخ هستند رها هستند و مؤمنین هم تقریباً همین طورهستند. وقتی که ازآنها می پرسند شما چه مدت در عالم برزخ بودید می گویند ” یوماً أو بعض یوم ، یک روز یا بخشی از یک روز “. در حالی که هزاران سال در آنجا بودند و ای بسا اگر یک کافرکه در عالم برزخ در حال عذاب همین که انسان وارد عالم برزخ می شود تابع نظامات و مقررات آن عالم می شود. آنجا دیگر زمان مثل اینجا نیست . از نظر ما ممکن است یک لحظه و یک آن جان بدهد و بمیرد اما همین یک آن ممکن است در عالم برزخ وقتی که در حال عذاب هست سال ها بلکه بیشتر از سالها طول بکشد.

بنابراین نباید مقایسه کرد همان طور که اینجا وقت می خواهد تا انسان عذاب را بچشد و با یک لحظه و آن کسی معذب نمی شود ، بعد از سکرات یا در هنگام سکرات یا بعد از مرگ هم همین طور است. در حالی که در آنجا همان یک لحظه ای که ما خیال می کنیم یک لحظه جان داد ای بسا ممکن است هزاران سال به نظرش عذاب و سختی بیاید.

نکته دیگر در مورد مرگ ناگهانی آن است که کسانی که هیچ میانه ای و هیچ رابطه ای با مرگ ندارند و اصلاً به یاد مرگ نیستند گاهی ممکن است فقط صحنه ها در مقابلش عوض می شود و ای بسا سختی ها را هم تحمل می کند اما نمی فهمد. این سختی ها، سختی های احتضار و مرگ است. می بیند که شرایط عوض شد، جلوی چشمش همه چیزعوض می شود. می بیند که چهره ها، چهره های دیگری هستند و عذاب را هم لمس می کند ولی نمی فهمد که وارد عالم برزخ شده و دارد عذاب می شود تا اینکه آرام آرام متوجه می شود که وارد عالم برزخ شده است.

منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی

بازآوری: مریم جعفری

 نظر دهید »

راز حیات

25 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

بر فرض صحت این فرضیه ها چالشی در باور به آفریننده به وجود نمی‌آید. عقل انسان است که در بررسی پدیده های طبیعی بین فرضیه تصادف و طراحی آفریننده قضاوت می کند.

خداناباوران در صدد توجیه نظم هستی بر اساس تصادف اند. این افراد مقوله حیات جانداران را نیز بر همین اساس توجیه می کنند.
توضیح مطلب: همه جانداران سلول دارند و سلول هسته دارد و هسته نیز مولکولی با نام «DNA» دارد. «DNA» عامل تغییر در جانداران است، به این صورت که تنها چهار نوع مولکول «ATCG» را در خود نگهداری می کند و تفاوت موجودات از تفاوت در ترکیب این مولکول ها پدید می‌آید. هر دسته از ترکیب مولکولی حاصل از این ترکیب ها «ژن» نامیده می شود. موقع به وجود آمدن نسل بعدی تعدادی از این مولکول ها به طور تصادفی جابجا می شوند. به این جابجایی مولکولی «جهش ژنی» گفته می شود که بر اثر آن خصوصیات جانداران تغییر می کند. اینجاست که طبیعت دخالت می کند و مانند یک موجود بینا و هوشمند این تغییرات را کنترل می کند. به این دخالت طبیعت «انتخاب طبیعی» گفته می شود. طبیعت در انتخاب طبیعی سلول یا جاندار نامطلوب را از بین می برد و اگر مطلوب باشند اجازه می دهد که بمانند و به نسل های بعد منتقل می شوند. انتخاب طبیعی به مرور زمان باعث تکامل انواع موجودات می شود که به آن «فرگشت» گفته می شود.

بررسی

پاسخ کوتاه: جهش های ژنی، انتخاب طبیعی، تکامل و فرگشت و … این ها واژه هایی است که خداناباوران برای رد وجود آفریننده بدان چنگ می زنند. بر فرض صحت این فرضیه ها چالشی در باور به آفریننده به وجود نمی‌آید. عقل انسان است که در بررسی پدیده های طبیعی بین فرضیه تصادف و طراحی آفریننده قضاوت می کند. یعنی احتمال وجود طراح را بسیار قوی تر از نبود آن می داند.

پاسخ تفصیلی

در رابطه با این تحلیل به چند نکته توجه نمایید:

1. اکنون به درست بودن یا درست نبودن این فرضیه از نظر زیست شناسی کاری نداریم. بر فرض درست بودن این فرضیه، سوال اساسی این است که از کجای آن، نفی طراح و آفریننده حیات به دست می‌آید؟ آیا شناخت علل و عوامل طبیعی یک پدیده، طراح و ناظم آن را نفی می کند؟ شاید ترکیب بین اعضای «DNA» توسط موجودی دیگر و صاحب عقل و هوش و درایت انجام شود؟

2. کشف علل و اسباب طبیعی پدیده ها نسبت به هر کدام از دیدگاه تصادف یا طراحی ناظم ساکت است. اینجا باید از محاسبات عقلایی کمک گرفت تا معلوم شود کدام یک ارزش علمی دارند و کدام یک فاقد ارزش علمی اند. ما در پست قبلی نشان دادیم فرضیه تصادف از نظر ارزش علمی قریب به صفر است- حتی به اعتراف طرفداران تصادف- چون احتمال تصادف کمتر از یک در میلیاردها میلیارد احتمال است و احتمال طراحی پیشین میلیارها میلیارد منهای یک در میلیاردها میلیارد است. انسان ها در هیچ علمی به چنین احتمال ناچیزی اعتنا نمی کنند.

3. برای محک زدن عقل بشری در توجه به احتمالات، از مصنوعات بشری کمک می گیریم. اگر کسی ادعا کند یک دستگاه کامپیوتر کاملاً تصادفی و از کنار هم قرار گرفتن اجزاء و قطعاتی که بر اثر طوفان از دل دریا به ساحل ریخته شده است، به وجود آمده است، هیچ انسان عاقلی آن را تأیید نمی کند- حتی اگر سازنده‌ی آن یا مراحل ساختن آن را ندیده باشد- و اصرار و آوردن شواهد بر این ادعا نیز فایده ای ندارد. دلیل این انکار این است که عقل انسان به طور فطری و ارتکازی پدیدآمدن نظم هدف‌دار را از تصادف غیر ممکن می داند. این یک قاعده کلی است و اختصاص به مصنوعات بشری ندارد، بلکه هر نظم هدف‌داری را شامل می شود. بی شک نظم هدف‌دار در طبیعت بسیار بیش از مصنوعات بشری است، زیرا همه قوانین به کار رفته در مصنوعات بشری برای انسان شناخته شده است، بر خلاف طبیعت که تا کنون مجهولات بشر نسبت به آن بیش از معلوماتش است.

4. نکته آخر این که این فرضیه از جهش های ژنی و تکامل موجودات و … سخن می گوید، ولی نکته اصلی را مغفول می گذارد و قادر به حل آن نیست؛ و آن این که چگونه حیات که به معنی بهره مندی از هوش و ادراک و شعور است از اجسام کر و کور و فاقد شعور و ادراک پدید آمده است؟ شروع حیات از نوعی حیات ابتدایی و ساده در جاندار تک سلولی پاسخ این سؤال نیست. همین سؤال دربارة همان حیات ابتدایی نیز مطرح می شود.

منبع سایت رهروان ولایت

 نظر دهید »

ایدئالیسم

22 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

در شبکه‌های اجتماعی کلیپی منتشر شده است که در آن شخصی در حال تبیین ایدئالیسم است. مجری با ارجاع به خطاهای شناختی مغز و … در پی القای این سخن است که چیستی جهان بیرونی چندان روشن نیست و این ذهن آدمی است که اصالت دارد و با نوع تفسیر و تبیین‌اش، شناخت ما را از جهان شکل می‌دهد. خطاهای حواس علت تردیدهای گونه‌گونی در حوزه‌های مختلف روانشناسی، فلسفه‌ ذهن، معرفت شناسی و … گردیده است.
«توضیح: انسان بارها توسط حواس پنجگانه به اموری یقین پیدا کرده است؛ ولی پس از مدتی یا بلافاصله به خطای خود پی برده است؛ به عنوان مثال ما قاشق را در استکان، شکسته می‌بینیم و … دانشمندان تا کنون موارد زیادی از خطای حواس را کشف کرده اند».[1]

نقد اندیشه‌ی ایدئالیسم
در گام نخست بایستی گفت که منطقا از خطای حواس در درکِ چیستی واقعیاتِ جهان، نمی‌توان تردید و نسبیت در چیستی واقعیاتِ جهان بیرونی را نتیجه گرفت! علتِ خطای حواس در رویارویی با واقعیات، نمی‌‌تواند دلیلِ انکار، تردید و یا نسبیت اصل واقعیات گردد. نکته‌ی مهم دیگر آن که آنچه می‌تواند خطا باشد، علم حصولی ناشی از ادراکِ احساس (تفسیر و تطبیق)  در برخورد با عینیت جهان بیرونی است (خطای توهمی، زبانی و حسی)؛ اما احساس دچار خطا نمی‌گردد. علامه طباطبایی خطای حسی را نه در مراحل احساس؛ بلکه در تطبیق حکم قوه‌ی خیال به حکم حس یا به عبارتی «تداخل قوا» می‌داند.[2]

نقد دیگر آن‌که: انسان تنها از طریق ادراکِ حواس خویش (علم حصولی) به مصافِ شناسایی جهان نمی‌رود؛ بلکه از طریق علم حضوری هم به شناخت می‌پردازد که از قضاء این دومی به دلیل نبود واسطه در احساس، دچار خطا هم نمی‌گردد. اگر برای آدمی تنها راه شناختش از جهان، منحصر در علم حصولی می‌بود و از علم حضوی بی‌بهره بود، ممکن بود که در شناخت جهان بیرونی دچار تردیدِ نسبیت گردد؛ اما علم حضوری را حتی حیوانات دارند. برخی از انسان‌ها و حتی حیوانات  بر اثر خطایِ ادراکیِ احساس، ممکن است که آبی را سراب و یا سرابی را آب ببینند و یا هر عنصر جهان هستنده را متفاوت از هم شناسایی کنند؛ اما وقتی از آن ‌نوشیدند و نشاط یافتند و در درون، تشنگی را تمام شده دیدند؛ دیگر در چیستی ابژه‌ای به نام آب دچار فهم و شناخت متفاوت و نسبی نگردیده و سابجکتیو (ذهنی) تفسیرش نمی‌کنند. در این حالت همه‌ی موجودات، چه آنان که دچار خطای ادراکی گردیده و چه آنان که بر صواب بوده‌اند، دارای علمِ حضوری یکسانی در چیستی ابژه‌ای که با آن مواجه شده‌اند، دارند. ضرب المثل گویایی در زبان شیرین و غنی فارسی هست که می‌گوید: با حلوا حلو کردن، دهان شیرین نمی‌شود. با تصور و باز تصور کردن (صرف ذهن، منهای جهان بیرون) انسان زنده نمی‌ماند.
____________________
پینوشتها
[1]. معلمی، حسن، معرفت شناسی مباحث کلامی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ص 30.
[2]. http://www.ensani.ir/storage/Files/20171227094938-9772-198.pdf.

 نظر دهید »

آتیست

19 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

آتِیست‌ها در انکار خدای هستی می‌کوشند. در یکی از کلیپ‌های منتشر شده از ایشان، گوینده با تصادفی خواندن پیدایی جهان، در پی انکار خدای هستی است. چنین ادعا کننده‌ای، در هیچ مورد دیگری بر این باور هست که چیزی تصادفی رخ داده باشد؟ اگر بوی سوختنی، صدای زنگ، حرارت و … را ببیند، به دنبال علت نمی‌گردد؟!

آتِیست‌ها در انکار خدای هستی می‌کوشند، حتی با تولید و انتشار کلیپ‌هایی در این زمینه بسیار تلاش می‌کنند و در شبکه‌های اجتماعی می‌پراکنند. در یکی از کلیپ‌های منتشر شده از ایشان، گوینده با تصادفی خواندن پیدایی جهان، در پی انکار خدای هستی است. گوینده با ارجاع به فرضیه‌ی بیگ بنگ! معتقد است که جهان، آفریننده‌ای نداشته و همه چیز از یک انفجار شروع شده و پس از آن و در طی میلیاردها سال بر اثر تصادف، جهان کنونی، بدین شکل درآمده است. این که جهان معلولی است که باید به دنبال علتش بود، در باور اینان بی معناست.
این فرضیه بر پایه ی اصالت حس به تبیین پدیدارهای جهان می پردازد. در نگاه حسیون «تصورات فطری ذاتی معنا ندارد. ذهن در ابتدا به منزله لوح سفید و بی نقشی است و به تدریج از راه حواس خارجی و حواس داخلی نقش‌هایی را می‌‏پذیرد. کار عقل جز تجرید و تعمیم یا تجزیه و ترکیب آن‌چه از راه یکی از حواس وارد ذهن می‏‌شود چیزی نیست. تمام تصورات ذهنی بدون استثناء صورت‌هایی هستند که ذهن به وسیله آلات حسیه از یک پدیده خارجی از قبیل سفیدی و سیاهی و گرمی و سردی و نرمی و درشتی و غیره، یا از یک پدیده نفسانی از قبیل لذت و رنج و شوق و اراده و شک و جزم و غیره عکس‌برداری نموده و سپس با قوه تجرید و تعمیم، از آن‌ها «معانی کلیه» ساخته و با قوه تجزیه و ترکیب، صور گوناگونی از آن‌ها پدید آورده است: سر دسته این جماعت، جان لاک انگلیسی است و این جمله- که گفته شده است ضرب المثل لاتینی است- از وی در این باب معروف است: «در عقل چیزی نیست که قبل از آن در حس وجود نداشته باشد». روی این نظریه، عناصر اولیه عقل بشر منحصر است به آن‌چه از راه یکی از حواس خارجی یا داخلی وارد ذهن شده است»[1].

در نقد این ادعا می‌توان گفت:
تصادف در ریشه‌ای‌ترین معنای خود، وقوع رخدادی است بدون هیچ علت یا دلیلی؛ بنابراین گفته می‌شود جهان بدون دلیل و بدون هیچ علت پیشینی وجود آمده است. در این معنا، هر رخدادی در هر زمانی ممكن است اتفاق بیفتد و جست­‌وجوی علت آنچه اتفاق میافتد، لزومی ندارد. اگر هر چیزی با تصادف اتفاق افتاده باشد، در این معنا، علم ناممكن خواهد بود.[2] گوینده‌ی این ادعا (تصادفی بودن جهان کنونی) اگر در بیانش جدی باشد، قول خود را بی‌اعتبار ساخته است؛ چون در هر استدلالی، بین مقدمات استدلال و نتیجه ی آن رابطه ی ضروری وجود دارد و قانون علّیّت چیزی جز همین رابطه‌ی ضروری بین دو چیز نیست. اگر جهان هستی با این همه قوانین دقیق فیزیکی و متافیزیکی که برخی از آن به صید حس و علم در آمده، همه و همه تصادفی، بدین شکل درآمده و نیروی سرشار از شعور و بیکرانی در پس آن نیست و اگر در پس این همه واقعیت حقیقتی نیست، چرا در پس مقدمات فرضی گوینده باید حقیقتی باشد؟

در تعریف علت گفته شده:
علت آن چیزی است که با وجودش، دیگری، لباس وجود می‌پوشد و با رفتنش، دیگری معدوم می‌شود و در مقابل معلول آن است که ضروری شدن وجودش در گرو غیر (علت) است که با وجود علتش هست و با نبودش نیست می‌شود[3].  «حکماى اسلامى‏ مى‏ گویند در ابتدا که انسان متولّد مى‏ شود، حتّى همان اصول تفکّر را هم ندارد، ولى اصول اوّلیه تفکّر که بعد پیدا مى‏ شود، از راه تجربه پیدا نمى ‏شود، از راه استدلال هم پیدا نمى‏ شود، از راه معلّم هم پیدا نمى‏ شود، بلکه همین قدر که انسان دو طرف قضایا (موضوع و محمول) را تصوّر کند، ساختمان ذهن این‌طور است که بلافاصله به‌طور جزم حکم به رابطه میان موضوع و محمول مى ‏کند. مثلًا اگر بگوییم «کل از جزء بزرگتر است» افلاطون می‌گوید این را مانند همه مسائل دیگر از ازل روحها مى‏ دانسته‌اند؛ کانت می‌گوید در این‌که می‌گوییم «کل از جزء بزرگتر است» یک سلسله عناصر ذهنى فطرى هست که در ساختمان آن دخالت دارد؛ یک مقدارش از بیرون گرفته شده و یک مقدارش از خود ذهن است؛ حکماى اسلامى می‌گویند نوزاد وقتى که به دنیا می‌آید هیچ چیز نمی‌داند، حتّى قضیه مذکور را هم نمی‌داند چون تصوّرى از «کل» ندارد، تصوّرى هم از «جزء» ندارد؛ ولى همین‌قدر که تصوّرى از کل و تصوّرى از جزء پیدا کرد و این دو را برابر هم گذاشت دیگر بدون نیاز به دلیل و معلّم و تجربه حکم می‌کند که «کل از جزء بزرگتر است»[4]. آیا اصل و قانون علیت چیزی جز این است؟!

جهان هستی اگر تصادفی، به وجود آمده باشد؛ یعنی علتی ندارد و یا به عبارتی معلول هیچ چیز دیگر نیست، چنین ادعا کننده‌ای، در هیچ مورد دیگری بر این باور هست که چیزی تصادفی رخ داده باشد؟ اگر بوی سوختنی، صدای زنگ، حرارت و … را ببیند، به دنبال علت نمی‌گردد؟! اگر در هر جای این جهان برای هر رخدادی به دنبال علت است، در این صورت این سوال پیش می‌آید که این جهان هست شده، آیا خود علت هستی خود است و یا خیر؟ اگر خود علتِ هستی خود نباشد؛ یعنی معلول دیگری است که با تصادف نمی‌خواند. اگر خود علت خود گردد؛ یعنی در آن واحد، جهان، هم علت و هم معلول خود باشد که عقلا محال است؛ زیرا دو ضد در یک اقلیم زمانی و مکانی نگنجد و از سویی باز که اصل علیت را پذیرفته است. نکته ی آخر، آنکه، آنان که با تصادفی خواندن پیدایی جهان در پی انکار پدیدآورنده ی جهان اند، آیا می توانند پاسخ دهند که همان مواد اولیه، ریز ذرات و یا هر چیز دیگری که با انفجار در راهی طولانی، این جهان را شکل داده، خود از کجا آمده است؟
_____________________
[1]. http://lib.motahari.ir به نقل از:  مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 6،  صص 251 - 253.
[2]. http://dinonline.com/doc/article/fa/7515 به نقل از:  مقاله‌ی «تصادف»(chance) از مدخل‌های «دانشنامه علم و دین» است به سرویراستاری جی. ونتزل وِرد وان هویستین.
[3]. صدرالمتالهین، شواهد الربوبیة، مرکز نشردانشگاهی، تهران، 1360، ص 68.
[4]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa22459# به نقل از: مجموعه آثار، ج ‏3، ص 477.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

.موضوع یا عنوان مقاله
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس