ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زن بدكار و اثر قرآن

07 فروردین 1397 توسط ریحانه

فاضل نراقي در معراج السعادة نوشته است: در بصره زني بود شعوانه نام كه مجلسي در بصره از فسق و فجور منعقد نمي‌شد كه از وي خالي باشد. روزي با جمعي از كنيزان خود در كوچه‌هاي بصره مي‌گذشت به خانه‌اي رسيد كه از آن خروش بلند بود. گفت: سُبْحانَ الله، در اينجا عجب خروش و غوغايي است. كنيزي را به اندرون خانه فرستاد تا از امر جويا شود. آن كنيز رفت و برنگشت. كنيز ديگري را فرستاد او هم رفت و برنگشت. ديگري را فرستاد و به او سفارش كرد كه زود برگردد. كنيز رفت و برگشت. گفت: اي خاتون، اين غوغاي مردگان نيست، ماتم زندگان است ماتم بدكاران و نامه سياهان است!
«شعوانه» چون اين شنيد خود به اندرون رفت. ديد واعظي در آنجا نشسته و جمعي دور او فراهم آمده‌اند و ايشان را موعظه مي‌كند و از عذاب خدا مي‌ترساند و ايشان همگي به گريه و زاري مشغولند و در هنگامي كه «شعوانه» به داخل رسيد واعظ اين آيه را تفسير مي‌كرد:
«إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً.» (سوره الفرقان، آيه 5)
«در روز قيامت هنگامي كه دوزخ گنهكاران را ببيند به غريدن مي‌آيد و عاصيان به لرزيدن مي‌آيند و چون عاصيان را در دوزخ افكنند در مقامي تنگ و تاريك و به زنجيرهاي آتش به يكديگر بسته فرياد بر‌آورند و خواهان مرگ شوند. فرياد فغان كه بعد از اين از شما صادر خواهد شد.»
چون «شعوانه» اين آيات را شنيد سخت در او اثر كرد و گفت: اي شيخ، من يكي از رو سياهان درگاهم، آيا اگر توبه كنم خداوند مرا مي‌آمرزد؟ واعظ گفت: «البته اگر توبه كني خدا تو را مي‌آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه شعوانه باشد.»
گفت: شعوانه منم كه بعد از اين گناه نكنم. واعظ گفت: خدا ارحم الرّاحمين است و البته اگر توبه كني آمرزيده مي‌شوي.
شعوانه گريه كرد و بندگان و كنيزان خود را آزاد كرد و مشغول عبادت و تلافي گذشته‌هاي خود را مي‌نمود، به نحوي كه بدنش گداخته شد و به نهايت ضعف و ناتواني رسيد. روزي در بدن خود نگريست خود را بسيار ضعيف و نحيف ديد. گفت: آه، آه! در دنيا به اين نحو گداخته شدم، نمي‌دانم در آخرت حالم چگونه است! پس ندايي از غيب به گوش او رسيد كه دل خوش دار، ملازم درگاه ما باش تا در روز قيامت ببيني جزاي ما را.
نيامد در اين در كسي عذر خواه
كه سيل ندامت نَشُسْتَنْ گناه

منبع:نرم افزار شرح مناسبت ها

 نظر دهید »

آفرینش هستی

06 فروردین 1397 توسط ریحانه

 وَالشَّمسُ تَجرِی لِمُستَقَر لَهَا ذٰلِکَ تَقدیرُ العَزیزِ العَلِیم- سوره یس، آیهٔ ۳۸ ?
و خورشید پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند غالب و داناست.
                                       ┈••••✾••••┈

✍? در نوشتار قبلی عرض شد که خورشید از آغاز بهار از خط اعتدالى (خط استواء)‏ به سوى شمال متمایل می ‏شود و تا مدار ۲۳ درجه شمالى پیش می ‏رود و از آغاز تابستان به عقب باز می گردد تا در آغاز پائیز باز به خط اعتدالى (خط استواء) می رسد و همین خط سیر را تا آغاز زمستان به سوى جنوب ادامه می دهد و از آغاز زمستان به سوى خط اعتدالی استواء حرکت می ‏کند و در آغاز بهار به آن می ‏رسد. این حرکت خورشید را سه گونه می شود لحاظ کرد.
?۱- اگر کره زمین را از شمال و جنوب به دو قسم تقسیم کنیم (دائره نصف النهار) نصف شرقی را مشرق و نصف غربی را مغرب گویند لذا در قرآن به این لحاظ به صورت مفرد تعبیر شده است: 

«وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ- سوره بقره، آیه ۱۱۵»
?۲- اگر از خط استواء و دائره معدل النهار حساب کنیم خورشید از اول بهار شش ماه در طرف شمال است و اول پاییز دوباره به خط استواء می رسد و تا شش ماه در طرف جنوب می باشد و چون این دو تا شش ماه به لحاظ شمال و جنوب مقابل هم هستند (مخصوصا با توجه به اول تابستان و اول زمستان) دو تا مشرق لحاظ می شود و در مقابل به لحاظ نصف غربی هم دو تا مغرب وجود دارد؛ لذا در قرآن به صورت تثنیه آمده است. «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ»

پروردگار دو مشرق و دو مغرب- سوره الرحمن آیه ۱۷.
?۳- اما جمع به این لحاظ است که خورشید هر روز از نقطه ای طلوع و درنقطه ای غروب می کند پس در هر سال ۳۶۰ مشرق و مغرب وجود دارد. «مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا- سوره اعراف آیه ۱۳۷ »

و این حرکت خورشید منشأ پیدایش چهار فصل برای حیات و زندگی بشر می باشد که خداوند متعال بر اساس علم و حکمت و قدرت خودش تنظیم نموده است. «ذٰلکَ تَقدِیرُ الْعَزِیزِ العَلیم» البته احتمالات و اقوال دیگری در آیات وجود دارد که تخصصی و خارج از بحث های عمومی است.
       ┈••••ه✾ ? ✾ه••••┈
    هوشیار باش که خلقت عالم زبهر توست

غیر از خدا هر آنچه که خواهی شکست توست
       ┈••••ه✾ ? ✾ه••••┈
? روایت جالبی در این مورد وارد شده است که در نوشتار بعدی عرض خواهیم کرد ان شاء الله تعالی.

✅ آیت الله علی مؤمنی ارموی

      ۶ فروردین ۱۳۹۷

‏? @urumheyat

 نظر دهید »

قرآن و دلایل عذاب های خداوند

05 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: خدا در آیات زیادی از قرآن در باره عذاب کردن انسان ها سخن گفته است؛ با وجود این، باز هم مسلمانان او را خدای مهربان صدا می‌زنند.

پاسخ: باید به جای عذاب انسان ها بگوییم عذاب معاندان و لجوجان و قرآن ستیزان. شبهه افکنان در پی القاء بی گناهی جهنمیان هستند. در حالی که: غافل از این نکته اند که خداوند در آیاتی بر ظلم نکردن در حق انسان ها تاکید کرده است.(حج/10 و فصلت/46 و آل عمران/182) و این انسان ها هستند که با ضدیت خود با قرآن و دین، زمینه عذاب خود را فراهم می کنند. «و آنها (در طغيان و ناسپاسى خود) بر ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏‌كردند.»(بقره/57).
شبهه کننده نباید از این نکته غفلت کند که مهربانی خدا حد و مرزی دارد: «كسانى كه از گناهان بزرگ، جز لغزش هاى كوچك دورى مى‏‌كنند، يقينا آمرزش پروردگارت گسترده است.» (نجم/32) و خدا در عین حال که مهربان است، عذاب کننده هم هست. «بدانيد كه خداوند سخت ‏كيفر است و همچنین بسيار آمرزنده و مهربان است.»(مائده/82).

باید از شبهه کننده پرسید که:
آیا افرادی که با پیامبران مبارزه کرده و آنها را تکذیب و تمسخر می کردند، نباید جزای کارهای بد خود را ببینند؟ «و مسلما به فرستادگانى پيش از تو نيز استهزا شد، پس كسانى را كه آنها را استهزا كردند كيفر آنچه بدان استهزا مى‏‌كردند فرا گرفت.(انبیاء/46).
آیا کسانی که اهل ایمان را به باد تمسخر می گیرند؛ نباید جواب این کارهای ناپسند و غیر انسانی خود را بگیرند؟. «همانا آنان كه گناه كرده ‏اند، (در دنيا) به حال كسانى كه ايمان آورده بودند مى‌‏خنديدند.* و چون بر آنها مى‌‏گذشتند (از روى تمسخر) با چشم و ابرو به يكديگر اشاره مى‌كردند. * و چون به سوى كسان خود بازمى‏‌گشتند با شادى (از مسخره آنها) بازمى‌‏گشتند.* و هنگامى كه آنها را مى‏‌ديدند مى‏‌گفتند: مسلما اينها گمراه‏ اند.»(مطففین/29 تا32) در حالی که همین افراد به دروغ در بوق و کرنا می دمند که ما به دیگران و اعتقاداتشان احترام می گذاریم.
آیا فراد مرفه بی دردی مثل قارون که از مال خود حاضر نیست به فقیران بدهد(قصص/78)، نباید مجازات شود. «هيچ گاه (خود و ديگران را) به دادن طعام به فقير و مستمند ترغيب نمى‌‏كرد.* پس امروز او را در اينجا(آخرت) خويش و دوست مهربانى نيست.»(حاقه/34 و35) و جالب اینکه همین افراد رفاده زده و بی خبر از خلق، روز و شب فریاد کمک به خلق را سر می دهند.

آیا کسانی که در جهت اعمال منافی عفت گام بر می دارند و دوست دارند که این کارها در بین جامعه شیوع پیدا کند، نباید جواب کارهای خلاف انسانیت خود را بگیرند؟ «به يقين كسانى كه دوست دارند كه عمل زشت در ميان كسانى كه ايمان آورده ‏اند شيوع پيدا كند (اطلاع از عمل زشت كسى يا ارتكاب عمل زشت شايع شود) براى آنها در دنيا و آخرت عذابى دردناك است.»(نور/19) یا کسانی که عمل غیر انسانی و غیر عقلی قوم لوط را به اسم آزادی، انجام می دهند، نباید مجازات شوند؟  در باره عمل زشت قوم لوط و بی پروایی آنان نسبت به پیامبرشان می خوانیم: «همانا شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان مى‏‌آميزيد، (نه تنها در اين امر متجاوز از فطرتيد) بلكه شما (در هر كارى) گروهى اسرافكاريد.*و پاسخ قوم او جز اين نبود كه (به يكديگر) گفتند: اينها را از شهر خود و اجتماع خود بيرون كنيد و (به مسخره گفتند) اينان مردى پاكى طلبند.»(اعراف/81 و82) بنابرای به ضرورت عقلی نمی‌شود که مهربانی و غفران خدا را شامل حال خلافکاران و انسان های گمراه و گمراه کننده بدانیم؛ مگر انکه توبه کنند که آن بحث دیگری است.

برای مطالعه بیشتر

http://www.welayatnet.com/fa/news/99324

 نظر دهید »

دعا برای آرامش ،برای اعصاب روان و رفع دلشوره

05 فروردین 1397 توسط ریحانه

دعا برای آرامش درونی و اعصاب و روان/ برای رفع نگرانی ها و استرس های خود چه دعایی بخوانیم؟

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دعا یکی از راه های ارتباط با پروردگار هستی به شمار می رود که گاهی اوقات آرامش بی نظیری را به فرد  دعا کننده می بخشد. دل انسان تنها با یاد خدا آرامش می یابد. از همین رو نیز  دعاهایی که  برای آرامش ، اعصاب و روان  در قرآن توصیه شده اند ، راهی مطمئن جهت کسب آرامش درونی  و آرامش اعصاب و روان است.
دعا برای رفع اضطراب
دست یابی به آرامش اعصاب و روان تنها با آرامش درونی به دست می آید. همه انسان ها به خصوص مومنان می دانند که یاد خدا آرامش بخش دل ها است  و به همین خاطر  پناه بردن به خدا را  راهی مطمئن برای رفع دلشوره می دانند.

فردی که اعصاب و روان خویش را کنترل نماید ، دیگر  خشمگین و ناراحت نخواهد بود. پروردگار عالم یکی از خصوصیات انسان های پارسا و مومن را  “کظم غیظ"  و  عفو از مردم  می داند و می فرماید: مومنان به هنگام عصبانیت  خشم خود را فرو می برند و از اشتباه  مردم در می گذرند و همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

راه های  معنوی رسیدن به آرامش اعصاب و روان و رفع دلشوره

پناه بردن به خدا
وضو گرفتن با آب سرد
دور نمودن علل خشم از خود
صبر پیشه کردن
دعا برای آرامش یافتن
نماز
یاد خدا کردن
بی شک دعا، نیایش، نماز ، توبه، یاد خدا  و صبر از موثرترین احیاگران روح و روان انسانی است  که موجب رفع دلشوره و استرس می شوند.

سوره های قرآنی برای دست یابی به آرامش
دعا و ذکر آرامش بخش  انسان ها است. ازجمله رایج ترین دعاهای آرامش عبارتند از :

۱_ “ماشاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوّهَ اِلّا باللهِ العَلِیَّ العظیم “

با نیتی صادقانه و قلبی اگر این ذکر را بگویید تاثیر زیادی در  کسب آرامشتان خواهید دید.

۲_ میرزا احمد آشتیانی در کتاب هدیه احمدی آورده است که  علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان  فرموده اند:  برای رسیدن به آرامش در حالت نشسته و ایستاده   دست خود را روی سینه بگذارید و  چندین مرتبه  آیه ۲۸  سوره رعد را بخوانید:

“الذّینَ امَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم  بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب ” آرامش بخش ترین دعا برای  آنان که به خدا ایمان دارند.

 حجت الاسلام صحفی در این باره روایت می کند:  در اواخر عمر  علامه طباطبایی از ایشان  خواستم تا پیشنهادی جهت آرامش روان بدهند و ایشان  فرمود دستت را در حالت ایستاده یا نشسته بر روی سینه ات  بگذار و  چندین بار آیه  “الذّینَ امَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم  بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب ” را  ذکر کن. معنی را می توان به صورت این که :  کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان با یاد خدا آرام می گیرد،  آگاه باش  که با یاد خدا  دل ها آرامش می یابد. خلاصه نمود.

 شکرگذار بودن مایه آرامش روان است

 در طول روز  به تفصیل  درمورد  نعمت های الهی  و الطاف خداوند  نسبت به خود فکر کنید و شکر تمامی نعمت هایتان باشید. از پروردگار عالم و اهل بیت (ع) یاری بطلبید و با نیروی مضاعف به  زندگی تان بپردازید. آگاه باشید که محبت خداوند نسبت به بندگانش توصیف ناپذیر است و نمی توان آن را محدود کرد. ” اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب"  گواه روشنی است که وجود خدا و حس حضور او مایه آرامش بندگان است.  هم چنین با خواندن دعاهای دیگر مفاتیح الجنان  هم چون  دعای کمیل،  دعای ندبه،  دعای مکارم الاخلاق، مناجات  شعبانیه ،  زیارت عاشورا،  زیارت  جامعه کبیر می توان از نگرانی ها و اضطراب ها  دور شد. خواندن قرآن موجب رفع دلشوره و کسب آرامش می شود.   سوره هایی نظیر  احقاف هر جمعه،  مداومت بر سوره های قدر،عصر و هم چنین آیت الکرسی نیز در آرامش شما بی تاثیر نخواهند بود.

مداومت بر استغفار  و گفتن ذکر  استغفر الله ربی  و اتوب الیه  و ذکر  لا حول و لا قوه الا با الله  العلی العظیم  نیز بر رفع پریشانی بسیار موثر است.

دعا برای رفع و دفع ترس و وحشت
حلبی روایت می کند که فردی نزد امام جعفر صادق علیه السلام رفت و گفت:  زمان تنهایی وحشت زده می شوم و غم و اندوه مرا فرا می گیرد ولی در بین مردم چنین حسی ندارم. 

امام فرمود:   در ابتدا دستت بر روی قلبت  بگذار و بگو: بسم الله .

بعد دستت را بر روی قلبت کشیده و ۷ مرتبه بگو:

أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَی نَفْسِی 

آن شخص آن چنین کرد و بعد گفت به لطف خدای متعال  ترس و وحشت از من زدوده شد و به آرامش رسیدم. (بحار الانوار ج ۹۵ ص ۱۳۸)

راه حلی برای آرامش روحی و سعه صدر

برای افزایش حوصله و صبر خود هرشب قبل از خواب سوره مبارکه  عنکبوت را  قرائت کنید.

 هم چنین امام صادق ( ع) در روایتی فرموده است که در شگفتم  برای فردی که از ۴ چیز می ترسد ، چگونه  به ۴ کلمه  پناه نمی برد!

 فردی که ترس بر او غلبه کرده است  به ذکر ” حسبنا الله  و نعم الوکیل” سوره آل عمران آیه ۱۷۱  پناه ببرد.
افراد اندوهگین به ذکر ” لا اله انت سبحانک انی کنت من الظالمین “  سوره مبارکه انبیا آیه ۸۷ پناه ببرند.
 افرادی که مورد حیله و مکر  قرار گرفته اند به ذکر” افوض امری الی الله ، ان الله بصیر بالعباد” سوره مبارکه  غافر آیه ۴۴ پناه ببرند.
برای کسانی که خواستار دنیا و زیبایی های دنیا هستند بهتر است به ذکر ” ماشاءالله  لاحول و لاقوه الا بالله” سوره مبارکه کهف آیه ۳۹ پناه ببرند.
بی شک همه ما انسان ها در بسیاری از اوقات زندگی خود  دچار اضطراب  و نگرانی می شویم و به همین جهت لازم است  تا بدانیم در این شرایط باید چه کنیم. امید است با خواندن آموزه های دینی و دعاهای گفته شده آرامش به  عنصری جاویدان و همیشگی در زندگیتان  تبدیل گردد.

 نظر دهید »

پرهیزکاری در آیات جهاد

28 اسفند 1396 توسط ریحانه

قرآن نسبت به معاندین و کفار، دستور به جهاد می دهد. اما در عین حال با کفاری که صلح طلب هستند، رفتار مسالمت آمیز را پیشنهاد می‌دهد.. این دو نکته باید مد نظر پیروان حقیقی قرآن و پرهیزکاران باشد.

سوال: آیا پرهیزکاران در قرآن از نگاه الله همانگونه که در آیه 123 توبه آمده، همان مومنین جلاد، قاتل و متجاوزگری هستند که دستورات قرآن را مو به مو به اجرا می گذارند؟
در آیه 123 توبه می خوانیم: «يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِين‏[توبه/123] اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، با كافرانى كه نزديك شمايند جنگ كنيد تا در شما شدت و درشتى يابند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.» شبهه انداز کج فهم خیال کرده است که قرآن دستور به جنگیدن با تمام کافران را می دهد؛ در حالی که اینگونه نیست و تنها با کسانی از کافران باید جنگید که با مسلمانان می جنگند. «وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ[بقره/190] و در راه خدا با آنان كه به جنگ و دشمنى شما برخيزند جهاد كنيد، لكن از حد تجاوز نكنيد كه خدا متجاوزان را دوست ندارد.» این آیه بر دو نکته عقلی و انسانی تاکید می کند. یک نکته در مورد مقابله به مثل کردن با دشمنان، و دیگری از حد نگذشتن است. به بیان دیگر، قرآن پیروان خود را سفارش می‌کند که اگر کافران با شما رفتاری مسالمت آمیز داشتند، شما نیز اینگونه باشید. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها[انفال/61] و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمايل داشتند تو نيز مايل به صلح باش.» بنابراین کسی که پیرو حقیقی قرآن است ، نه در مقابل دشمنان کوتاه می‌آید و نه رفتار غیرمسالمت آمیزی با آنها دارد، و بدون شک خداوند با اینگونه افراد پرهیزکار است.

 نظر دهید »

جامعه ای زیبا با محبت

27 اسفند 1396 توسط ریحانه

یکی از زیبایی های قرآن این است که با شناختی که نسبت به فطرت و سرشت محبت پذیر انسان دارد و با توجه به تشنگی انسان ها نسبت به محبت پیامبرش را به نیکی کردن به امت در مقابل بدی ها سفارش میکند.

«ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ »

«بدی را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده)»[آل عمران/96]

اگر کسی به قدری از روح بلندی برخوردار باشد که بتواند در مقابل بدی دیگران صبور باشد و بدی آن‌ها را با خوبی دفع کند، نه تنها نزد پروردگارش از مقام بالـایی برخوردار خواهد شد بلکه چنین رفتاری در غالب موارد آن چنان تأثیری در افراد می‌گذارد باعث به وجود آمدن دوستی و مودت بین افراد می شود.

انسان تشنه محبت است از بدو تولد تا لحظه مرگ،چه نوزاد و چه انسان پیر،و حتی از جنینی که در رحم مادر می باشد،او می خواهد که همه با او مهربان باشند و به او محبت کنند از این رو از نامهربانی و کسانی که نامهربانی می کنند گریزان است، در واقع انسان با محبت سرشته شده است همانگونه که پیامبر اسلام می فرمایند:« جُلبَت القلوب علی حبّ من أحسن إلیها و بغض من أساء إلیها»؛ «دل ها به محبّت کسانی که به آنها نیکی می کنند سرشته شده است، چنانکه به بغض کسانی که به آنها دشمنی می کنند نیز».[1]

اگر به جنبه اجتماعی این قضیه نگاه کنیم این آیه مصداق ایجاد یک جامعه زیبا هم می باشد؛ آنچه به جامعه ارامش و اسایش می دهد و دوستی و صمیمیت و برادری را رواج می دهد و دشمنی را حذف میکند و وحدت افرین است گذشت و بخشش و رعایت کرامت انسانی می باشد.

در واقع می توان گفت انسان اسیر محبت است و محبت روح و جان او را به تسخیر خود در می آورد؛ محبت دیگران را وادار به تواضع و تسلیم و احترام متقابل می کند ،محبت میتواند کاری کند که انسان به اعماق دل ها نفوذ کند چنانکه امیرالمومنین می فرمایند:« انسان بنده احسان است. احسان و محبّت، انسان را چونان عبد و بنده می سازد»[2] به همین سبب یکی از زیبایی های قرآن این است که با شناختی که نسبت به فطرت و سرشت محبت پذیر انسان ها دارد پیامبرش را به نیکی کردن به امت در مقابل بدی های آنها سفارش میکند« ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ».

بـه نیکـان اگـر بـد کنی صـد هـزار ؛ دگـر شان به دل بر زنی همچـو مـار

بـه جــای تـو فـرجـام نیکی کـنند ؛ قـلـم را بــه کــردار تــو بـر زنـنـد

[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، 1جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق، ص37.

[2]. ابوالفتح آمِدی، غرر الحكم و درر الكلم ، دار الکتاب الاسلامی، ، حديث263

 نظر دهید »

چشم زخم

25 اسفند 1396 توسط ریحانه

آيه‎اي كه مربوط به چشم زخم است
قرآن كريم در آيه 67 سوره يوسف مي‎فرمايد: حضرت يعقوب به فرزندانش فرمود: از يك درب وارد مصر نشويد. اشاره‎اي به اثر و خطر چشم و نظر است؛ چرا كه جواناني بودند زيبا و داراي قيافه‎هائي جذاب متّحدالشكل.
پيامبر (ص) فرمود: چشم زخم حق است؛ چشم زخم مي‎تواند قله كوه را فرود آورد.
حضرت فرمودند: اگر چيزي باشد كه بر قضا و قدر سبقت بگيرد يقيناً چشم زخم خواهد بود.
و نيز پيامبر خدا (ص) براي امام حسن و امام حسين (ع) دعاي چشم زخم مي‎خواند.
در زمان پيامبر (ص) افرادي داراي چشم زخم بودند كه حتّي اگر ماده گاو و ماده شتر چاق از نزديك آنان عبور مي‎كرد او به حيوان يك نظر مخصوص مي‎انداخت بعداً به دختر يا كنيز خود مي‎گفت:
زنبيل و پول را حاضر كن تا برويم از گوشت اين شتر بياوريم، آن شتر شب را صبح نمي‎كرد تا اينكه هدف مرگ قرار مي‎گرفت.

 نظر دهید »

تعداد باغ های بهشتی در قرآن!

23 اسفند 1396 توسط ریحانه

چند باغ در بهشت وجود دارد؟
در بعضی از آیات قرآن آمده است که تعداد باغ های بهشت، یکی است؛ از جمله در آیات زیر:
سوره زمر آیه 73، سوره فصلت آیه30 ، سوره حدید آیه21 ، سوره نازعات آیه 41
اما در مقابل آیاتی هست که می گوید، تعداد باغ های بهشت، بیش از یکی است مانند آیات زیر:
سوره کهف آیه31 ، سوره حج آیه23 ، سوره فاطر آیه 3

اما واقعا چند باغ در بهشت وجود دارد؟ یکی یا چند تا؟
برای یافتن پاسخِ این سوال، باید به نکات زیر توجه کرد:

1. در هیچ یک از چند آیه اوّل، سخن از یک باغ در بهشت نشده، بلکه فقط از بهشت سخن گفته شده که جایگاه نیکوکاران است. به عبارت دیگر، در دسته اول، فقط از اصل بهشت صحبت به میان آورده است نه تعداد باغ ها و درجات آن!
2. در قرآن کریم نام‌های «جَنّاتُ الفردوس»، «جَنّاتُ النَعیم»، «جَنّاتُ المَأوی» و «جَنّاتُ عَدن» آمده است، لذا نام‌های متفاوت، بیانگر مقام‌های مختلف برای ساکنان بهشت است و این خود گویای این مطلب است که قرآن به صراحت می گوید درجات و مراتب بهشت متفاوت است
3. کلمه «جنّه» اسم جنس است و شامل همه‌ی باغهای بهشت می‌شود و معمولا «جنّه» در مقابل جهنم می آید مگر اینکه صفت خاصی به همراه داشته باشد که نشانگر درجه و رتبه ای از بهشت باشد مانند: «جَنّاتُ الفردوس»، «جَنّاتُ النَعیم» و ….

لازم به ذکر است که طبق احادیث اهل بیت(علیهم السلام) تعداد ابواب بهشت، هشت باب می باشد که نشانگر درجات متفاوت بهشت می باشد[1].
پس با توجه به این توضیحات باید گفت که قرآن، تعداد باغ های بهشت را متعدد بیان می کند و مواردی که کلمه «جنّه» امده است، دلالت بر اصل بهشت دارد.

[1] : تفسير الصافي، فيض كاشانى، ملا محسن، انتشارات الصدر، سال چاپ: 1415 ق، ج‏4، ص: 332 ( امام صادق عليه السّلام فرمود:بهشت‏ هشت‏ در دارد )

 نظر دهید »

علم از منظر قرآن

18 اسفند 1396 توسط ریحانه

علم و ادراک از مباحث مهمّ فلسفی است و تبیین حقیقت علم از مباحثی است که فلاسفه از دیرزمان به آن پرداخته‌اند. در فلسفة اسلامی نیز این موضوع مورد توجّه قرار گرفته است و در معرّفی ماهیّت و چیستی علم، آراءی گوناگونی وجود دارد. در قرآن مجید، علم یک حقیقت وجودی است که از جانب خداوند به آدمیان، بلکه به جمیع ممکنات افاضه می‌شود. آیات متعدّدی در قرآن به این نکته اشاره دارد که علم جمیع پیامبران و فرشتگان، بلکه جمیع آدمیان از جانب خداوند به آنان اعطا شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

ـ وَلُوطًا آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا: و لوط را (به یاد آور) که به او حکومت و علم دادیم (الأنبیاء/ 74).

ـ وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ: ما وسیله رشد ابراهیم را به او دادیم (الأنبیاء/ 51).

ـ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا: و هنگامى که به بلوغ و قوّت رسید، ما حکم و علم به او دادیم (القصص/ 14).

ـ وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا: و ما به داوود و سلیمان، دانشى عظیم دادیم (النّمل/ 15).

ـ وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ: و هنگامى که به تو کتاب و حکمت را آموختم (المائده/ 110).

ـ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا: و علم اسماء را همگى به آدم آموخت. (البقره/ 31).

قرآن از زبان حضرت یوسف(ع) نیز می‌فرماید: عَلَّمَنِی رَبِّی: دانشى پروردگارم به من آموخته است(یوسف/ 37) و در باب خاتم‌الأنبیاء می‌فرماید: وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ: و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد؛ و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت (النّساء/ 113).

در آیة 79 سورة انبیاء، قرآن علم همة پیامبران را از جانب خدا می‌داند و در سورة احقاف از زبان هود نبی، نه تنها علم پیامبران، بلکه علم جمیع آدمیان، چه علم کشفی که با عبادت حاصل شود و چه علم کسبی که از طریق استاد و کتاب به دست آید، همه را از جانب خدا می‌داند: قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ: گفت: علم تنها نزد خداست (الأحقاف/ 23). آیة أُوتُواْ الْعِلْمَ نیز که بارها در قرآن آمده، بیانگر آن است که علم عالمیان از جانب خداست. همچنین خداوند موسی(ع) را مأمور فرمود که علم باطن را از عبد صالح خدا بیاموزد؛ بنده‌ای که خداوند از نزد خود به او علم عطا کرده بود: فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا: در بنده‏اى از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم. (الکهف/ 65).

در این گونه موارد، نکره بودن کلمة «علماً» نشانة تعظیم است؛ بدین معنا که آن مرد بهرة قابل ملاحظه‌ای از علم داشت و بنده‌ای بود که معلّم او خداوند بود. علاّمه طباطبائی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «این علم، علمی است که غیر از خدا کسی در آن دخالتی ندارد و اموری مانند حسّ و فکر در آن واسطه نیستند، بلکه علمی غیراکتسابی و مختصّ اولیاست» (طباطبائی، 1376، ج 13: 474).

همچنین ایشان ذیل آیة شریفة قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ: بگو: آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟ (الزّمر/ 9) می‌فرماید:

«در این آیة شریفه، علم داشتن و نداشتن هر دو مطلق آمده است و نفرموده علم به چه چیز، ولیکن مراد از آن بر حسب مورد آیه، علم به خداست، چون علم به خداست که آدمی را به کمال می‌رساند و نافع به حقیقتِ معنای کلمه است و نیز نداشتنش ضرر می‌رساند. امّا علوم دیگر مانند مال هستند که تنها در زندگی دنیا به‌درد می‌خورد و با فنای دنیا فانی می‌گردد» (طباطبائی، 1376، ج17: 371).

در روایات متعدّد نیز به این نکته که علم از جانب خداوند است و نیز ارزش علم اشاره شده است؛ از جمله امام صادق(ع) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ لاَ یَقبِضُ العِلمَ بَعدَ مَا یَهبِطُهُ: خداوند دانشی را که بر انسان افاضه فرموده، پس نگیرد» (کلینی، 1387، ج 1: 25). امام باقر(ع) نیز می‌فرماید: «عَالِمٌ یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ عَابِدٍ: عالمی که علمش مورد بهره‌مندی باشد، از هفتاد هزار عابد برتر است» (همان: 22).

در پایان می‌توان گفت که طبق آنچه در آیات و روایات آمده است، جمیع علوم را خداوند اعطاء می‌فرماید و با توجّه به اینکه علم مساوق با وجود است، به هر چیزی که وجودی عطا نموده، علم نیز عطا نموده است.

نویسنده :محمد حسین بیات

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

روغن بنفشه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس