ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تهمتی ناروا به امام صادق(ع)

12 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

يكی از دلائلی كه علمای اهل سنت برای اثبات حُسن روابط ميان اهل بيت(عليهم‌السلام) و خلفای سه‌گانه استدلال می‌كنند و با استفاده از آن موضع شيعيان در برابر خلفا را مورد انتقاد قرار می‌دهند، روايتی است که از قول امام جعفر صادق(عليه‌السلام) نقل می‌كنند: «ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده است». ما به صورت مختصر سند و دلالت این حدیث را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
اين روايت را هيچ يك از علمای شيعه نقل نكرده‌اند، تنها مرحوم ابو الفتح اربلی در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذی كه سنّی حنفی است نقل كرده است.
حافظ عبدالعزيز جنابذی گفته است: «ابو عبدالله جعفر بن محمد(علیه‌السلام) مادرش امّ فروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابوبكر صدّیق است و از طرف ديگر مادرش اسماء، دختر عبدالرحمن بن ابوبكر صدّیق است و به همین خاطر امام صادق(عليه‌السلام) فرموده: «ابوبكر دو بار مرا به دنيا آورده يعنی از دو طرف نسب من به ابوبكر می‌رسد».[1]

اولاً: عبدالعزيز جنابذی متوفای 611 ق می‌باشد که روایت را به صورت مرسل از امام صادق(عليه‌السلام) نقل کرده است و روايت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد.
ثانياً: اين شخص سنّی مذهب است؛ چنان‌چه ذهبی در سير اعلام النبلاء درباره وی می‌نويسد: «جنابذی امام، عالم، محدث، حافظ،… ثقه، فهیم، خیر و… می‌باشد».[2]
بهترين شاهد بر سنی بودن اين شخص، استفاده از كلمه «صدّيق» برای ابوبكر است؛ در حالی كه همه شيعيان می‌دانند كه اين لقب از القاب اختصاصی اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) بوده است. از اين‌ رو، اين روايت از نظر شيعيان ارزشی ندارد. و معنی ندارد كه بر اساس روايتی كه شيعه قبول ندارد، عليه آن‌ها استدلال شود.

مناقشه در دلالت روايت:
شهيد نور الله تستری در جواب اين مطلب می‌نويسد: «بر فرض روایت صحیح باشد، اين‌كه آن حضرت فرموده: “ابوبكر مرا دو بار به دنيا آورده” واقع را بيان می‌كند نه اين‌كه افتخار كند، زيرا پيش از اين گفتيم كه قبيله ابوبكر، پست‌ترين قبيله قريش بوده است؛ و ابوسفيان هم به اين مطلب تصريح كرده است. و نيز امیرالمؤمنین(عليه السلام) در شأن محمد بن أبی بكر فرموده: «او فرزندی نجيب از خانواده‌ای بد است» كه اين سخنان پستی قبيله ابوبكر را اثبات می‌كند. بنابراين جايی برای افتخار باقی نمی‌ماند».[3]

با مراجعه به سيره آن حضرت می‌بينيم كه بالاترين افتخار برای آن حضرت، قبول ولايت و امامت جدّش اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) است، نه ولادت از او. امام صادق(عليه‌السلام) می‌فرمايد: «ولايت علی بن أبی طالب(عليه‌السلام) برای من محبوب‌تر از ولادتم از طریق اوست؛ چرا كه قبول ولايت او برای من واجب، و فرزند او بودن امتياز است».[4] هم‌چنين آن حضرت فرمود:
«ولايت پدرانم برای من، دوست‌داشتنی‌تر از جانم می‌باشد؛ زیرا ولايت آن‌ها برای من فايده دارد؛ حتی اگر نسبتی با آن‌ها نداشته باشم؛ ولی نسبت با آن‌ها زمانی كه ولايت آن‌ها را نداشته باشم، برايم سودی ندارد».[5] حال چگونه ممكن است كه نسبت امام صادق(عليه‌السلام) با اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) افتخار نباشد؛ ولی نسبت با ابوبكر مایه افتخار باشد؟

از طرفی آیا امکان دارد امام صادق(عليه‌السلام) با سيره و روش جدش اميرالمؤمنين و مادرش فاطمه(عليهماالسلام) مخالفت کند؛ در صورتی كه آن دو بزرگوار در تمام عمرشان لحظه‌ای با ابوبكر بيعت نكردند و خلافت او را به رسميت نشناختند؛ بخاری در صحيح‌ خود(معتبرترین كتاب اهل سنت) می‌نويسد: «فاطمه دختر رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وسلم) در حال خشم و غضب، ابوبكر را ترك نموده و بر او همچنان غضب‌ناك ماند تا وفات کرد».[6] از طرفی هم غضب فاطمه(علیهاالسلام)، غضب رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وسلم) است . چنانچه بخاری نوشته است: « أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي ».[7]

حال چگونه می‌شود كه حضرت صديقه طاهره(علیهاالسلام) از ابوبكر غضب‌ناك باشد، ولی فرزندش امام صادق(عليه‌السلام) به انتساب به او افتخار نمايد؟
امیرالمؤمنین(عليه‌السلام) هم معتقد بود ابوبکر خائن و کذّاب و حیله‌گر و… می‌باشد؛ مسلم در صحيح خود می‌نويسد: «(عمر می گوید) زمانی كه رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وسلم) از دنيا رفت، ابوبكر گفت من جانشين رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وسلم) هستم، شما دو نفر آمديد و (تو ای عباس) ميراث پسر برادرت(پيامبر) را طلب كردی و اين(علی) ميراث همسرش از پدرش را طلب می‌كرد. ابوبكر گفت كه رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وسلم) فرموده است: “ما ارث به جای نمی‌گذاريم، هر آن‌چه از ما باقی می‎ماند صدقه است” شما دو نفر ابوبكر را دروغ‌گو، گناه‌كار، پيمان‌شكن و خائن می‌دانستيد».[8] بنابراین ممکن نیست امیرالمؤمنین(عليه‌السلام) فردی را خائن و دروغ‌گو بداند ولی فرزندش، به او افتخار كند.

لذا همانطور که ذکر شد بر فرص صدور این فرمایش، امام در صدد بیان یک واقعیت و اشاره به نسب مادری خویش بوده است و نه بیشتر.
_________________________
پی نوشت
[1]. « وقال الحافظ عبد العزيز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قريبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بكر الصديق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بكر الصديق ولذلك قال جعفر عليه السلام ولقد ولدنى أبو بكر مرتين »؛ كشف الغمة، اربلی، على بن عيسى، دار الاضواء، بيروت، ج2، ص374. متن کتاب.
[2]. سير أعلام النبلاء، ذهبی، دار الحديث، قاهره، 1427ق، ج16، ص72. متن کتاب.
[3]. صوارم المهرقه، شوشترى، قاضى نورالله، چاپخانه نهضت، تهران، ص242. متن کتاب.
[4]. بحار الأنوار، مجلسی، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج39، ص299. متن کتاب.
[5]. مشكاة الأنوار، طبرسی، ج1، ص575. متن کتاب.
[6]. صحيح، بخاری، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422هـ، ج4، ص79. متن کتاب.
[7]. همان، ج5، ص29. متن کتاب.
[8]. صحيح، مسلم نيشابوری، دار إحياء التراث العربی، بيروت،ج3، ص1377. متن کتاب.

 نظر دهید »

مواردی که شراکت باطل است

12 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

اگر دو نفر از مال مشترکی که با یکدیگر دارند به معامله بپردازند، بصورتی که در سود و زیان معامله‌ی حاصله سهیم باشند مانند اینکه دو برادر در مال ارثی که در اختیار هردو می باشد به معامله بپردازند، به این نوع شراکت، شراکت عقدی می گویند.
در بعضی از موارد شراکت عقدی باطل می باشد: [1]
الف: شرکت ابدان: اگر دو نفر برای کاری مانند خیاطی قرار بگذارند به طوری دستمزد و کارکرد هر کدام مشترک بین هر دو باشد؛ چه عمل آن دو یکی باشد و چه مختلف باشد. در این صورت عقد شراکت باطل و هرکدام مالک اجرت خودش است نه بیشتر و نه کمتر.
نکته:
اگر دو نفر با یک قرارداد و عقد واحد برای کاری واحد با اجرت معینی استخدام شوند این نوع عقد باطل نیست، مشارکت در اینجا محقق است و مانند شرکت ابدان نیست، بلکه شرکت عقد است؛ یعنی در اجرت شریک‌­اند.

ب: شرکت وجوه: اینکه دونفر مالی ندارند ولی در میان مردم اعتبار و آبرو دارند و به واسطه‌ی همین اعتبار و آبرو هرکدام تجارت می کنند تا سود حاصله از این طریق بین آنها مشترک باشد.

ج: شرکت مفاوضه: عقدی میان چند نفر که هرچه به آنها می رسد یا سود یا ضرر می کنند بین آنها مشترک باشد، بصورتی که اگر سود بردند به همه برسد و اگر ضرر کردند از جیب همه باشد.

پی‌نوشت:
1). آیت الله خامنه‌ای، رساله آموزشی، ج2، درس49، 50. (کدمطلب: 27833)

 نظر دهید »

کتابخوان پژوهان

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

نسخه دیجیتال ? مجموعه کتاب ارزشمند «در مکتب اهل بیت (علیهم السلام)»، مشتمل بر ۴۳ جلد، توسط نشر دیجیتال پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

⭕️ این مجموعه ارزشمند توسط مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام در 43 جلد و در موضوعات گوناگون اعتقادی، همچون:

– مصونیت قرآن از تحریف

– بداء در قرآن کریم

– رجعت

– تقیه در اسلام

– شفاعت

– توسل

– زیارت اهل قبور

– مهدویت از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)

– هویت تشیع و واقعه غدیر

منتشر گردیده است.

? مجموعه 43 جلدی در مکتب اهل‌ بیت علیهم‌السلام را می‌توانید از طریق لینک زیر به رایگان دریافت نموده و در کتابخوان همراه پژوهان مطالعه نمایید:

http://goo.gl/buxbLD

 نظر دهید »

ریا

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

​رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: 

? اَعْظَمُ الْعِبادَةِ اَجْراً اَخْفاها ?
پاداشِ عبادتى بزرگتر است كه مخفی ‏تر باشد 

?﴿بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۲۵۱﴾
                                    ┈••••✾••••┈

⁉️سوالات مربوط به بحث ریاء⁉️
? ۳- آیا با این خطرات و آثار ویرانگر ریاء، اگر انسان اعمالش را مخفیانه انجام دهد بهتر نیست؟
?جواب 

بطور کلی نمی شود گفت که انسان، همه اعمال را باید مخفیانه انجام دهد تا مرتکب ریاء نشود بلکه بهترین راه این است که حقیقت اخلاص را در خودش تقویت کند تا انجام دادن اعمال در جلوت و آشکارا و خلوت و مخفیانه برایش فرق نکند؛ برای بعضی از اعمال سفارش شده است که هر چقدر پنهانی و مخفی باشد بهتر است مانند صدقات و نوافل مستحبی، مخصوصا نماز شب و راز و نیاز با خداوند متعال و همچنین سفارش شده است که انسان بعضی از اعمال را آشکارا انجام دهد. ??
✍ در پنج آیه از قرآن مجید، تشویق شده است به انفاق « سِرّاً وَعَلانِیَةً » یعنى بخشش در پنهان و آشکار یا « سِرّاً وَ جَهْراً » که همان معنا را مى دهد. اصولاً قسمتى از عبادات اسلامى به طور آشکار انجام مى شود همانند نماز جمعه و جماعت و مراسم با شکوه حجّ و تشییع جنازه و جهاد و بعضی فعالیت های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و امثال آن؛ درست است که باید انگیزه در تمام اینها الهى باشد ولى اگر انسان گرفتار وسوسه شود و همه این اعمال را ترک کند ضایعه بزرگى است و دچار ضرر دنیوی و اخروی خواهد شد اگر چه بهتر و برتر این است که بعضی از اعمال را در خفا انجام دهد و به کسی هم نگوید تا روحیه اخلاص تقویت گردد.
✍ در روایات وارد شده است که صدقه پنهانی خیلی خوب است و موجب دفع غضب الهی می شود و هکذا به نمازهای مستحبی و دعاها و راز و نیازهای مخفیانه مخصوصاً شبانه خیلی تاکید شده است.
? دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

?نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

?در دل شب خیز و ریز قطره اشکی ز چشم

? که دوست دارم کند گریه گنه کار ما

✅ آیت الله علی مؤمنی ارموی

      ۱۰ اردیهشت ۱۳۹۷
پايگاه اطلاع رساني هيئات مذهبي

هفته_مجلس 

 1 نظر

تفاوت مضاربه و ربا

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

یک روز دیدم یکی از رفقام که بازاری است به بنده گفت چرا در اسلام می گویید که اگر انسان پولی به کسی قرض دهد و در مقابل سود بگیرد حرام است در حالی که همین قرض را می بینیم در مضاربه هم صورت می گیرد و طرف قرارداد در مقابل پولی که به طرف مقابل می دهد، سود دریافت می کند چطور در اولی حرام ولی در دومی جایز است.
سوال زیرکانه ای و در عین حال باکمی بی توجهی بود چون در نگاه اول به هر دو مورد سود تعلق می گیرد، اما نکته ی قابل توجه این است که در ربا به اصل پول سود تعلق می گیرد و این حرام است، در حالی که در مضاربه به سود حاصله از کسب و کار توسط طرف مقابل سود پرداخت می شود.
در رساله مراجع عظام تقلید شرایط سود در مضاربه برخلاف ربا اینگونه آمده است.
شرایط ریح (سود)
الف) سود بردن، به­‌وسیله تجارت و خرید و فروش باشد.
بنابراین اگر مالک، مالی را به زارعی دهد که با آن زراعت کند و محصول بین آن­دو تقسیم شود، مضاربه نیست. یا پولی دهد که چند رأس گوسفند بخرد تا نماء(ثمره) آن بین آن­دو تقسیم شود، مضاربه فاسد است و نماء حاصل از آن، مال صاحب مال و عامل، فقط مستحق اجرت­‌المثل است.
ب) سود هر یک از طرفین معین و مشخص باشد.
ج) ربح(سود) تعیین شده در مضاربه نباید عدد مشخصی باشد. بلکه باید به صورت کسر مشاع (یعنی درصد) باشد.
مثال: محمد ۱۰ میلیون سرمایه در اختیار علی می‌گذارد تا با آن برای او تجارت کند و از سود حاصله ۳۰% به محمد بپردازد. صحیح است. در مثال فوق اگر مبلغ مشخصی مثلاً ۳۰۰ هزار تومان به عنوان سود محمد تعیین شود که ماهانه به او پرداخت شود، باطل است.
نکته
در صورتی­ که سود به صورت کسر مشاع، مثلاً ۵% در قرارداد مشخص شده باشد، می­‌توان ماهانه به طور علی­‌الحساب، مبلغ مثلاً ۳۰۰ هزار یا ۴۰۰ هزار تومان پرداخت کرد و در انتهای قرارداد می‌توانند با هم مصالحه کنند؛ یعنی به یکدیگر ابراز کنند که به همان مبلغ ماهانه‌­ای که پرداخت می‌شد، هر دو راضی­ا‌‌ند و هیچ کدام خود را طلبکار شخص مقابل نمی‌­داند. [1]

پس اولا ربا، سود آن در اصل پول است ولی مضاربه در منفعت ایجاد شده از طریق کسب و کاری است که حاصل می شود. ثانیا سود در ربا مشخص شده است در حالی که مضاربه اینطور نیست و اگر بخواهند تعیین قیمت مشخص کنند با شرایطی خاص است.

پی‌نوشت:
1). آیت الله خامنه‌ای، رساله آموزشی، ج2، درس38 بحث مضاربه.

 نظر دهید »

دوچرخه و موتورسواری بانوان در مجامع عمومی

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

دوچرخ سوراری و موتور سواری را می توان یکی از مفرح ترین ورزش های انفرادی به شمار می آید که در کنار ورزش و تفریح، تاثیر بسیاری نیز در حفظ محیط زیست و آلوده نکردن هوا دارا می باشد. اما نکته ی قابل تامل استفاده‌ی بانوان از دوچرخه در اماکن عمومی است که سوالات بسیاری را به خود وا داشته است که دوچرخ سواری یا حتی موتورسواری در اماکن عمومی برای زنان جایز است یا خیر؟
مسلماً خود دوچرخ سواری و موتورسواری به خودی خود حرام نیست، اما باتوجه به این‌که در برخی از موقعیت‌های زمانی و مکانی، موتور سواری و دوچرخه سواری براى دختران و بانوان در مجامع عمومى، موجب جلب نظر مردان می‌شود و منافى با عفت بانوان است، لازم است در چنین موقعیت‌هایی ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نبوده و یا خوف فساد و فتنه نباشد، فى نفسه اشکال ندارد.

در روایتی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)می فرمایند:
«خانم‌ها نباید در وسط جاده حرکت کنند، فقط می‌توانند در کنار دیوار و حاشیه جاده و خیابان حرکت نمایند.» [1]
بر این اساس مراجع عظام تقلید در مورد دوچرخه سواری و موتور سواری خانم ها در مجامع عمومی می فرمایند:

سوال: با توجه به موقعيت كنونى كشورمان، لزوم صرفه‌جويى در مصرف بنزين و سهميه‌بندى شدن آن، كمك به پاكيزگى هواى محيط زيست و سلامتى افراد جامعه، نظر خود را در مورد دوچرخه‌سوارى بانوان جهت رفت و آمد به محل كار و… البته با رعايت حجاب اسلامى اعلام فرماييد.
جواب) خانم‌ها بايد از هر كارى كه موجب جلب توجه نامحرم مى‌شود، اجتناب نمايند. [2]

پرسش : دوچرخه سوارى و موتور سوارى خواهران با مانتو در سطح شهر، با توجّه به آثار و تبعات سوء اجتماعى و اخلاقى آن چه حکمی دارد؟
پاسخ : با توجّه به پیامدهاى سوئى که این گونه امور دارد، لازم است از آن پرهیز شود و به وسوسه هایى که این و آن مى کنند توجّه نکنید. [3]

پی‌نوشت:
1). «لَیْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ‏ الطَّرِیقِ شَیْ‏ءٌ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِی فِی جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِیقِ»، کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق،  ج 5، ص 518.
2). آیت الله خامنه‌ای، استفتائات، ارتباط با نامحرم.
3). آیت الله مکارم شیرازی، استفتائات، ورزش بانوان، حکم دوچرخه و موتور سواری بانوان. (کدمطلب:260100)

 نظر دهید »

کمک گرفتن از دیگران برای ادای نذر

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

سوال: کسی که نذر با صیغه شرعی نموده است مانند صلوات، روزه یا پول؛ آیا می تواند از دیگران برای به جا آوردن آن کمک بگیرد؟

پاسخ:
مقام معظم رهبری: تابع چگونگی نذرمی باشد، اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رساله‌هاى عمليه ذكر شده است ـ نخوانده، عمل به آن لازم نيست و مى‌تواند تغيير دهيد و از ديگران كمك بخواهيد ولى چنانچه صيغه نذر را خوانده باشيد، بايد بر طبق آن عمل كنيد. [1]
آیت الله مکارم: در موارد ذکر شده شخصی که نذر کرده، باید خودش به نذرش عمل نماید و دیگران نمی توانند به او یاری رسانند. [2]
آیت الله سیستانی: اگر نحوه نذر کردن چنین بوده که فلان مقدار صلوات می فرستم باید همه را خود بگوید. می توانند به او هدیه کنند که نذر خود را ادا کند. [3]
آیت الله شبیری زنجانی: در هر سه مورد اگر منظورش از نذر این بوده که خودش این امور را انجام دهد نمی تواند از دیگری کمک بگیرد اما اگر نذر کرده منذور را محقق سازد هر چند با کمک دیگری، می تواند از دیگران کمک بگیرد. [4]
آیت الله وحید: خیر، نمی تواند از دیگران کمک بگیرد. می تواند مالی به او ببخشد تا نذر کننده با مالِ بخشیده شده به نذرش وفاء نماید. [5]
آیت الله فاضل: اگر با صیغه شرعی نذر کرده که خودش انجام دهد، نمی‌تواند از دیگران کمک بگیرد. اگر نذر مالی کرده باشد، باید خودش از مال خود همان مقدار مال را به مصرف نذر برساند و اگر دیگران مال را به او ببخشند و او بعد از گرفتن مال بخشش، به عنوان نذر ادا کند صحیح است، هم چنین اگر خودش به مقدار مالی که نذر کرده برای نذر بدهد، دیگران بخواهد در نذر با او شریک شود و پول بدهند، اشکال ندارد. [6]

—————-
پی نوشت:
[1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: 55581784882afb6d0d05bda9ad054ad3.
[2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9505270128.
[3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی، کد استفتا: 525107.
​​​​​[4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 32860.
​​​​​[5]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله وحید.
[6]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله فاضل لنکرانی، کد رهگیری: 9501659.

 نظر دهید »

نشاط در حریم خانوادگی ائمه

10 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

در برخی شبکه‌های مجازی شبهه شده؛ شیعیان زندگی، امام علی و حضرت فاطمه(علیهماالسلام) به عنوان یک الگوی زندگی الهی معرفی می کنند این درحالی است که آن دو اصلا با یکدیگر شوخی نکرده و یک زندگی سرد و بی روح و به دور از شوخی و نشاط داشتند؟

در پاسخ باید گفت: این نوع قضاوت کردن در مورد زندگی شخصی و حریم خانوادگی ائمه(علیهم‌السلام) کاملا نادرست است، خصوصا در مورد امیرالمومنین(علیه‌السلام) که در میان افراد جامعه به شوخ‌طبعی معروف بود، تا آنجا که حضرت را به بهانه شوخ طبعی مورد هجمه قرار می‌دادند[1] لذا بعید است که ایشان در زندگی خصوصی خود از شوخ‌طبعی بهره‌مند نبوده باشند. امّا با توجه به این‌که زندگی خانوادگی افراد، حریم خصوصی آنان است، بنابراین، نباید توقع داشته باشیم که شوخی‌هایی که احیاناً بین آنان ردّ و بدل می‌شد به بیرون از منزل رسوخ کرده و گزارش‌های تاریخی از آن وجود داشته باشد. اما با توجه به اینکه امام علی و حضرت فاطمه(علیهماالسلام) دقیقا روش و آموزه‌های پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بخصوص در بحث نشاط و شوخ طبعی را حتی در حریم خانوادگی به اجرا می‌گذاشتند ما را به این قطعیت می‌رساند که آنان زندگی شاد و پرمهری را داشتند از جمله این آموزه‌ها این است:

1. چون شاد بودن، فطری است. در اسلام نیز به شادی و نشاط اهمیت زیادی داده شده تا آنجا‌که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و معصومان(علیهم‌السلام) در غالب مواقع لبخند بر چهره داشته و با گشاده‌رویی با مردم برخورد می‌کردند. در روایت آمده است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) زیاد تبسّم می‌کرد.[2]
2. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره شوخی می‌فرماید: «خداوند، انسان شوخ طبعی را که در شوخی خود راست‌گو باشد، مؤاخذه نمی‌کند».[3]
3. خود امام علی(علیه‌السلام) تاکید می‌فرماید: «چهره شاداب و خوشرویى؛ مهرآور و نزدیک‌کننده به خدا است و چهره گرفته و بدرویى؛ دشمنی‌آور و دورکننده از خدا است».[4]
4. ائمه(علیهم‌السلام) در زندگی اجتماعی و فارق از حفظ حریم خانوادگی شوخی می کردند و شاد بودند بدون این‌که مرتکب گناهی شوند. چنان‌که در زندگی معصومان(ع) نیز این نوع شوخی ها گزارش شده است؛ مانند این‌که؛ پیرزنى نزد پیامبر اکرم(ص) آمد، و پیامبر فرمود: «هیچ پیرزنى وارد بهشت نمی‌شود»، آن زن شروع به گریه کرد. حضرتش فرمود: «تو آن روز پیر نیستى، خداى متعال فرموده است: “ما آنان را به شیوه‌ای شگفت‌آور آفریده، و آنان را باکره قرار دادیم.[5]
5. علاوه بر مبانی شاد بودن در اسلام حتی لهو (بازى) با همسر مطلوب مطلوب عنوان شده است. پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «هرگونه لهو (بازى) از مؤمن نابجا است، مگر در … و شوخى کردن با همسر، که اینها درست و بجا است».[6]

در نتیجه: امام علی و حضرت فاطمه(علیهماالسلام) دقیقا روش و آموزه‌های پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خصوص در بحث نشاط و شوخ طبعی را حتی در حریم خانوادگی به اجرا می‌گذاشتند، اما نباید توقع داشته باشیم که نشاط و شوخی‌هایی که احیاناً  در حریم خانوادگی ائمه معصومان(علیهم‌السلام) ردّ و بدل می‌شد به بیرون از منزل رسوخ کرده و گزارش‌های تاریخی از آن وجود داشته باشد.
_________________________
پی نوشت:
[1]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 115، خ 84، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. ورام، ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، ج‏1، ص 112، قم، مکتبة فقیه، چاپ اول.
[3]. جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلی الجامع الصغیر، محقق: نبهانی، یوسف، ج 1، ص 324، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق.
[4]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 296، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. مجموعه ورام(تنبیه الخواطر)، همان، ج ‏1، ص 112.
[6]. مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى‏، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق: موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه‏، ج 10، ص 166، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق‏.

 نظر دهید »

جوان خداترس و آیات عذاب الهی

09 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

امام صادق‌(ع)، فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور می‌كرد، دید جوانی فریاد می‌كشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفته‌اند و آن جوان به روی زمین افتاده و بی‌هوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بی‌هوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.

وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانه‌ام و نه حالت بی‌هوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور می‌كردم، وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و می‌كوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم.

…‌ فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ * یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛[1] برای كافران، لباسهایی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آنها ریخته گردد، كه شدت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آنها گرزهایی از آتش قرار داده شود.

یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم[2].

______________

?[1] . سوره حج، آیه 20ـ 23.

[2] . امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 149ـ 150.

#حکایت_اخلاقی 

کانال مبلغان

 نظر دهید »

مراقبت در انتخاب استاد معنوی!

09 اردیبهشت 1397 توسط ریحانه

? مرحوم علامه ملا محمدتقی مجلسی در شرح فارسی خود بر “من لایحضره الفقیه” می نویسد: 
- علم سلوک الى الله، علمى است که حق “سبحانه و تعالى” پیغمبران و اوصیاى ایشان را از جهت تعلیم این علم فرستاده است و اگر بدون ایشان ممکن بود، ایشان را نمى ‏فرستاد!
?و بعد از ایشان، عالم این علم، #عالم_ربانى است که در اقوال و افعال تابع طریقه حضرات ائمه معصومین (صلوات اللَّه علیهم) بوده باشد و #محبت_دنیا را از دل خود بیرون کرده باشد!
- و عمل به آداب و سنن ایشان نموده باشد و دل او به انوار علوم ایشان منور شده باشد. 
⭕️ تحصیل استاد از همه مشکلتر است! چون جمعى که علماى این علمند، مختفی اند و در صورت و گفتگوها به #ملاحده شبیه اند!
?زیرا که عبارات حق، گاهی موهم چند معنی می باشد و البته آن معانی مراد نیست. چون عبارات #صوفیه قریب است به عبارات ملاحده، جمعى حلول مى‏ فهمند و جمعى اتحاد و جمعى به وحدت وجود به نحوى که خود مى ‏فهمند و همه #کفر است! 
?و بدیهى است که مبتدى که شمسیه می خواند اگر عبارات حاشیه دوانى را فکر کند چیزى چند خواهد فهمید که اصلا ملا را بخاطر نرسیده است.
? همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
? @hojre_feghahat

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 109
  • 110
  • 111
  • ...
  • 112
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 116
  • ...
  • 117
  • 118
  • 119
  • ...
  • 174
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

نهى از منكر امام جواد عليه السلام
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس