تهمتی ناروا به امام صادق(ع)
يكی از دلائلی كه علمای اهل سنت برای اثبات حُسن روابط ميان اهل بيت(عليهمالسلام) و خلفای سهگانه استدلال میكنند و با استفاده از آن موضع شيعيان در برابر خلفا را مورد انتقاد قرار میدهند، روايتی است که از قول امام جعفر صادق(عليهالسلام) نقل میكنند: «ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده است». ما به صورت مختصر سند و دلالت این حدیث را مورد بررسی قرار میدهیم.
اين روايت را هيچ يك از علمای شيعه نقل نكردهاند، تنها مرحوم ابو الفتح اربلی در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذی كه سنّی حنفی است نقل كرده است.
حافظ عبدالعزيز جنابذی گفته است: «ابو عبدالله جعفر بن محمد(علیهالسلام) مادرش امّ فروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابوبكر صدّیق است و از طرف ديگر مادرش اسماء، دختر عبدالرحمن بن ابوبكر صدّیق است و به همین خاطر امام صادق(عليهالسلام) فرموده: «ابوبكر دو بار مرا به دنيا آورده يعنی از دو طرف نسب من به ابوبكر میرسد».[1]
اولاً: عبدالعزيز جنابذی متوفای 611 ق میباشد که روایت را به صورت مرسل از امام صادق(عليهالسلام) نقل کرده است و روايت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد.
ثانياً: اين شخص سنّی مذهب است؛ چنانچه ذهبی در سير اعلام النبلاء درباره وی مینويسد: «جنابذی امام، عالم، محدث، حافظ،… ثقه، فهیم، خیر و… میباشد».[2]
بهترين شاهد بر سنی بودن اين شخص، استفاده از كلمه «صدّيق» برای ابوبكر است؛ در حالی كه همه شيعيان میدانند كه اين لقب از القاب اختصاصی اميرالمؤمنين(عليهالسلام) بوده است. از اين رو، اين روايت از نظر شيعيان ارزشی ندارد. و معنی ندارد كه بر اساس روايتی كه شيعه قبول ندارد، عليه آنها استدلال شود.
مناقشه در دلالت روايت:
شهيد نور الله تستری در جواب اين مطلب مینويسد: «بر فرض روایت صحیح باشد، اينكه آن حضرت فرموده: “ابوبكر مرا دو بار به دنيا آورده” واقع را بيان میكند نه اينكه افتخار كند، زيرا پيش از اين گفتيم كه قبيله ابوبكر، پستترين قبيله قريش بوده است؛ و ابوسفيان هم به اين مطلب تصريح كرده است. و نيز امیرالمؤمنین(عليه السلام) در شأن محمد بن أبی بكر فرموده: «او فرزندی نجيب از خانوادهای بد است» كه اين سخنان پستی قبيله ابوبكر را اثبات میكند. بنابراين جايی برای افتخار باقی نمیماند».[3]
با مراجعه به سيره آن حضرت میبينيم كه بالاترين افتخار برای آن حضرت، قبول ولايت و امامت جدّش اميرالمؤمنين(عليهالسلام) است، نه ولادت از او. امام صادق(عليهالسلام) میفرمايد: «ولايت علی بن أبی طالب(عليهالسلام) برای من محبوبتر از ولادتم از طریق اوست؛ چرا كه قبول ولايت او برای من واجب، و فرزند او بودن امتياز است».[4] همچنين آن حضرت فرمود:
«ولايت پدرانم برای من، دوستداشتنیتر از جانم میباشد؛ زیرا ولايت آنها برای من فايده دارد؛ حتی اگر نسبتی با آنها نداشته باشم؛ ولی نسبت با آنها زمانی كه ولايت آنها را نداشته باشم، برايم سودی ندارد».[5] حال چگونه ممكن است كه نسبت امام صادق(عليهالسلام) با اميرالمؤمنين(عليهالسلام) افتخار نباشد؛ ولی نسبت با ابوبكر مایه افتخار باشد؟
از طرفی آیا امکان دارد امام صادق(عليهالسلام) با سيره و روش جدش اميرالمؤمنين و مادرش فاطمه(عليهماالسلام) مخالفت کند؛ در صورتی كه آن دو بزرگوار در تمام عمرشان لحظهای با ابوبكر بيعت نكردند و خلافت او را به رسميت نشناختند؛ بخاری در صحيح خود(معتبرترین كتاب اهل سنت) مینويسد: «فاطمه دختر رسول خدا(صلیاللهعليهوسلم) در حال خشم و غضب، ابوبكر را ترك نموده و بر او همچنان غضبناك ماند تا وفات کرد».[6] از طرفی هم غضب فاطمه(علیهاالسلام)، غضب رسول خدا(صلیاللهعليهوسلم) است . چنانچه بخاری نوشته است: « أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي ».[7]
حال چگونه میشود كه حضرت صديقه طاهره(علیهاالسلام) از ابوبكر غضبناك باشد، ولی فرزندش امام صادق(عليهالسلام) به انتساب به او افتخار نمايد؟
امیرالمؤمنین(عليهالسلام) هم معتقد بود ابوبکر خائن و کذّاب و حیلهگر و… میباشد؛ مسلم در صحيح خود مینويسد: «(عمر می گوید) زمانی كه رسول خدا(صلیاللهعليهوسلم) از دنيا رفت، ابوبكر گفت من جانشين رسول خدا(صلیاللهعليهوسلم) هستم، شما دو نفر آمديد و (تو ای عباس) ميراث پسر برادرت(پيامبر) را طلب كردی و اين(علی) ميراث همسرش از پدرش را طلب میكرد. ابوبكر گفت كه رسول خدا(صلیاللهعليهوسلم) فرموده است: “ما ارث به جای نمیگذاريم، هر آنچه از ما باقی میماند صدقه است” شما دو نفر ابوبكر را دروغگو، گناهكار، پيمانشكن و خائن میدانستيد».[8] بنابراین ممکن نیست امیرالمؤمنین(عليهالسلام) فردی را خائن و دروغگو بداند ولی فرزندش، به او افتخار كند.
لذا همانطور که ذکر شد بر فرص صدور این فرمایش، امام در صدد بیان یک واقعیت و اشاره به نسب مادری خویش بوده است و نه بیشتر.
_________________________
پی نوشت
[1]. « وقال الحافظ عبد العزيز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قريبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بكر الصديق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بكر الصديق ولذلك قال جعفر عليه السلام ولقد ولدنى أبو بكر مرتين »؛ كشف الغمة، اربلی، على بن عيسى، دار الاضواء، بيروت، ج2، ص374. متن کتاب.
[2]. سير أعلام النبلاء، ذهبی، دار الحديث، قاهره، 1427ق، ج16، ص72. متن کتاب.
[3]. صوارم المهرقه، شوشترى، قاضى نورالله، چاپخانه نهضت، تهران، ص242. متن کتاب.
[4]. بحار الأنوار، مجلسی، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج39، ص299. متن کتاب.
[5]. مشكاة الأنوار، طبرسی، ج1، ص575. متن کتاب.
[6]. صحيح، بخاری، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422هـ، ج4، ص79. متن کتاب.
[7]. همان، ج5، ص29. متن کتاب.
[8]. صحيح، مسلم نيشابوری، دار إحياء التراث العربی، بيروت،ج3، ص1377. متن کتاب.