ریحانه الزهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شبهه

15 فروردین 1397 توسط ریحانه

چگونه دينی که پانزده قرن پيش نازل شده، پاسخ گوى جهان امروز است؟ به عبارت دیگر اگر دين براى پاسخ گويى به نيازهاى انسان است، پس چگونه اسلام كه پانزده قرن پيش در جامعه جاهلى و براى مردمى بدوى نازل شده، براى جامعه متحوّل و متمدن امروزى كافى و پاسخ گو است؟

 پاسخ:
?اينكه «قرآن فقط براى فهم مردمى بدوى و جاهل نازل شده»، سخنى نادرست است؛ زيرا هرچند قرآن در ميان آنها و با زبان عربی نازل شده؛ ولی فرق است ميان اينكه چيزى در ميان قومى خاص ظهور يابد با اينكه مخصوص آنها پديد آمده باشد! 
?قرآن هيچگاه مخاطب خود را، اعراب يا قوم ديگرى قرار نداده و همواره به «ناس»، (جميع مردم) و يا مؤمنان خطاب كرده است. از نظر فهم پذيرى نيز آيات قرآن چند دسته است:
?1. بعضى از آيات قرآن، براى اعراب آن زمان فهم پذير بود و در عين بساطت و سادگى بيان، داراى چنان استوارى علمى و منطقى است كه براى دانشمندان برجسته امروزى نيز جالب توجه و درخور دقّت است.
?2. برخى از آيات ـ چه در زمان نزول و چه در عصر حاضر ـ جز با تعمق و ژرف كاوى هاى دقيق و روش مند عالمانه قابل درك نيست.
?3. بسيارى از حقايق علمى و فلسفى و مباحث اجتماعى قرآن، تنها در پرتو دانش كنونى يا آينده بشريت قابل درك است.
?4. بسيارى از آيات قرآن نيز تا حد زيادى فراتر از عقول و فهم عادى بشر بوده و تنها در سايه پرتوافشانى هاى پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  و ائمه اطهار (علیهم السلام)  فهم پذير است. 
?تفاسير مأثور از آنان، گنجينه هاى ارزشمندى است كه حقيقت هاى والاى قرآن را به نيكوترين وجهى در اختيار بشريت قرار مى دهد. اين نكته چيزى نيست كه تنها شيعه بدان معترف باشد؛ بلكه اهل سنت نيز در بسيارى از تفاسير خود، به احاديث تمسّك مى جويند.
?(پرسش ها و پاسخ هاى برگزيده، ص51)

 نظر دهید »

برخی منتقدان دینی، دانشمندانی بدکردارند

13 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: دانشمندان بزرگی نسبت به ادیان(مخصوصا اسلام) نقد داشتند، چرا بعضی سخنان آن دانشمندان را باور نکرده و در مقابل سخنان احساسی روحانیون را باور کرده و برای آن می‌گریند؟
برای پاسخ به این شبهه به سه نکته باید توجه داشت.

گذشته از وارد بودن برخی انتقادات به مسیحیت و یهود، به خاطر تحریفات آن دین ها.
نکته اول: کسی منکر ارزش علم و دانش نیست، اما باید دانست علم و دانشی که به دنبالش معرفت نباشد و صرف دانستن معلومات باشد، ارزشی ندارد. کم نبوده و نیستند دانشمندانی که گر چه علم و دانش را یدک می‌کشند، اما انسان های بدکرار و بدنامی هستند.[1] پیداست که نقد دینی این افراد دانشمندنما، به جهت مخالفت دین نسبت به کارهای بد آنان است. باید بدانیم قارون زمان حضرت موسی(علیه السلام) اهل علم و دانش بود و بواسطه همین علم و دانش ظاهری خود، مخالف و منتقد پیامبر زمان خود بود و در جواب قوم خود که خواستار کمک او به مردم شده بودند، شانه خالی کرد و گفت: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلىَ‏ عِلْمٍ عِندِى[قصص/78] (قارون) گفت: جز اين نيست كه اين اموال از روى دانشى كه در نزد من است (دانش به تورات و كيمياء و تجارت و كشاورزى) به من داده شد.» در مقابلِ قارون دانشمند نما، افراد دیگری هم بودند که قرآن، آنها را صاحب علم و دانش می‌داند: «وَ قَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا وَ لَا يُلَقَّئهَا إِلَّا الصَّابرِون[قصص/80] اما كسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «واى بر شما ثواب الهى براى كسانى كه ايمان آورده ‏اند و عمل صالح انجام مى‏‌دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دريافت نمى‏‌كنند.» گر چه گروه اخیر، علم و دانش قارون را ندشتند ولی علم حقیقی(معرفت و اخلاق الهی) را داشتند و همین نکته باعث تحسین آنها، توسط قرآن و انسان های دیندار و درست کردار است و کسی قارون را علیرغم دانشمند بودن او، تحسین نمی‌کند.

نکته دوم: قطعا شبهه کننده، دانشمندان مذهبی و مستبصر، را نادیده گرفته است وگرنه با قاطعیت سخن نمی‌گفت. کم نیستند دانشمندان غیر مسلمانی که با پی بردن به آیات علمی قرآن، مسلمان شده اند.[2] این دانشمندان مانند ساحران زمان حضرت موسی(علیه السلام) هستند که بعد از  دیدن معجزات ایشان به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم* پروردگار موسى و هارون.»(اعراف/121و122).

نکته سوم؛ روحانیون دینی سخنان قرآن را می‌گویند و مردمی که سخنان ایشان را می‌پذیرند، ندای فطرت خویش را جواب می‌دهند. «پس روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده است.»(روم/30).

پی نوشت
[1]. خبرگزاری مهر، نگاهی به کتاب فیلسوفان بدکردار، شناسهٔ خبر: 3881511.
[2]. پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان، پروفسورهایی که مسلمان

 نظر دهید »

تاثیرپذیری قرآن از محیط، تاثیری عقلی و منطقی

13 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: برخی شبهه افکنان معاند در سخنان غیر واقعی خود این چنین بیان داشته اند  با توجه به اینکه قرآن در باره محیط عربستان آیات زیادی دارد، به نظر می‌رسد که قرآن ساخته و پرداخته محیط عربستان است.

پاسخ: از لحاظ عقلی نمی‌شود کسی برای دعوت گروهی به مسیری، اقدام کند و کاری به محیط آنان نداشته باشد. مثلا معلم برای تدریس شاگردان باید از زبانی استفاده ‌کند که دانش آموزان بفهمند و مثالهایی را بزند‌ که برای دانش آموزان قابل درک باشد و با محیط آنان همخوانی داشته باشد. باید بدانیم که پیامبر اسلام به عنوان یک معلم نیز باید تعلیمات قرآنی را به زبان عرب می‌گفت و هم سایر پارامترهای محیطی(مثالهای رایج در قوم عرب) را رعایت می‌کرد. آیا مردمی که به فرموده قرآن: «هر گاه آن را قرآنى عجمى قرار مى‏‌داديم حتما مى‏‌گفتند: «چرا آياتش روشن نيست؟! قرآن عجمى از پيغمبرى عربى؟»(نحل/103) رعایت نکردن سایر پارامترهای محیطی را بر می تافتند؟ بنابراین اشاره قرآن به محیط عربستان عقلی و منطقی بود و به مواردی بسیاری اشاره داشت که به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.

1ــ خبر از نیت دشمنان پیامبر، قرآن از نیت بد کافران و منافقان خبر می‌داد، آنها می‌دانستند که پیامبر به یک منبع فیضی متصل است، و نمی‎شود به راحتی آن را شکست داد. خداوند در قرآن نیت دشمنان پیامبر را اینگونه برملا می کند. «و برخى از مردم گويند: به خدا و به روز واپسين ايمان آورديم در حالى كه آنها مؤمن نيستند. مى‌‏خواهند خدا و كسانى را كه ايمان آورده‏ اند، فريب دهند، با آنكه جز خودشان را فريب نمى‌‏دهند.»(بقره/8و9).

2ـــ اشاره به حوادث موجود و ظهور پیشگویی قرآن: در آیات 2 تا 4 روم از جنگ ایرانیان و رومیان خبر می‌دهد. سرنوشت این جنگ ها مورد توجه مشرکان و مسلمانان بود. قرآن با پیشگویی خود، علاوه بر تضعیف روحیه مشرکان، جنبه ای از اعجاز خود را به نماش گذاشت.[1]

3ــ خبر از سوالات مسلمانان: بقره/219 در مورد پرسیدن حکم شراب توسط مسلمانان و نیز بقره/215 در مورد سوال مسلمانان از کیفیت انفاق و سوالات دیگر.

حالا باید از شبهه افکن پرسید که آیا مگر می‌شد قرآن به این موارد توجه نمی‌کرد و صرفا از بهشت و جهنم می‌گفت؟

پی نوشت
[1]. ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج16، صص360تا364.

 نظر دهید »

نقد بسیار مختصر نسبت به شخصی موسوم به رجبعلی_خیاط

11 فروردین 1397 توسط ریحانه

✅عرفانِ اسلامی

❌اسلامِ عرفانی
♨️یک نقد بسیار مختصر نسبت به شخصی موسوم به #رجبعلی_خیاط ، برای بعضی افراد سؤال یا شبهه ایجاد کرده است.

ضمن احترام به نظرات همه عزیزان، سعی می شود در دوبخش مجزا به این ابهام پاسخ داده شود.
?قبل از پرداختن به اصل موضوع، به نکته مهمتری اشاره می گردد.

باید بدانیم که اکثریت رفتارهای موجود در جامعه دینی برآمده از نظام باورها و مجموعه ارزشهای دینداران جامعه است.

این نظام باورها و ارزشها، ساخته و پرداخته ی یک #نظام_معنایی و واژگانی دینی است که با ایجاد ذهنیت برای افراد، در نهایت باعث شکل گیری رفتارها در سطح جامعه می شوند.

فهم غلط از مفاهیمی چون توحید، ایمان، ولایت، تقوا، اخلاق، معنویت، عمل صالح، انتظار، عبودیت و گزاره های از این دست ضربات هولناکی به فضای دینی و دینداری در میان مسلمانان وارد ساخته است.

?کلی گویی نسبت به گزاره های مهم دین، برخوردهای عوامگرایانه با گفتمان دینی و عدم پردازش صحیح مفاهیم اساسی دین، اسلام عزیز را #متهم به عدم توانایی و جامعیت و پویایی لازم در حل مسائل موجود کرده است.

البته بحث حاضر بحثی بسیار عمیق و مبسوط است که در مجالی دیگر باید به آن به شکل کامل پرداخته شود.
?وجود انشعابات و فِرَق پرشمارِ ظاهرا اسلامی[فارغ از برخی علل سیاسی]، سندی غیرقابل انکار برای صحت این ادعاهاست.
?برای توضیح مطلب فوق، به ذکر یک نمونه از صدها مصداق، اشاره می کنیم.
?مبحث “عرفان اسلامی” در عین برخورداری از عمق، ظرافت، اصالت و پیچیدگی های زیاد، بدلیل کج سلیقگی برخی عوام معمّم و اعمال سلیقه از جانب افراد بی اطّلاع از معارف اسلام، دچار ابتذال و سخافت شده است.
توسعه خرافه پرستی ها، تبدیل شدن دین به مجموعه ای از پندهای مخدّر و کسل کننده، تشویق وترغیب نسبت به ریاضتهای نامعقول(و غیرمشروع)، چهله نشینی های من درآوردی، اختراع و تولیدانبوهِ اعمال و اذکار و اوراد و دستورالعمل های مصنوعی و پوچ، سپرده شدن مسائل تخصّصی دینی به دست عناصر بیسواد و غالبا نااهل و کاسب صفت، رشد خزنده آداب و رفتارهای صوفیانه در میان مسلمانان، ایجاد و توسعه #پدر_معنوی ها در سطح جامعه و… ازجمله #تبعات زیانبار و غیرقابل جبرانی است که در پی به #انحراف کشیده شدن مقولات دینی شاهد آن هستیم.

…تقریبا در یک کلام میتوان گفت که چه بخواهیم و چه نخواهیم، تصور و فهم عمومی متدینین و متشرعین ما به این نقطه رسیده است که یک شخص مسلمان هرچه منزوی تر و بی تفاوت تر و ترسوتر و جهادگریزتر و ظلم پذیرتر و عقلانیت ستیزتر و سربه زیرتر باشد،

بعنوان یک شخصیت عرفانی تر و اخلاقی تر شناخته خواهد شد…

یک مسلمان هرچقدر که بتواند خود را به #مرتاضهای هندی و رمال ها و رهپویانِ #عرفان_سرخپوستی شبیه تر کند، مسیر تکامل و تقرب

إلی الله را سریعتر و بهتر طی می کند!!!

بنابه تصریح اندیشمندان اصیل و دغدغه مندان تفکر اسلامی، منشأ اصلی این معضل ها و انحرافات #منبرها و #روحانیت

می باشند.
?سخن در این باب بسیار فراوان است. مقصودمان این بود که پیش از پرداختن به نقدموردنظر، به موضوعی که منشأ بسیاری از مشکلات در حوزه دینداری است اشاره شود.

??

امام خامنه ای(روحی فداه):

? آقایان روحانیون نباید خود را از سیاست دور نگه دارند.

#از_همه_عارف‌تر، امام بود. چه کسی در کشور به حدّ عرفان امام می‌رسید؟ دیدید چگونه وارد میدان شد؟ مثل شیر. امام درباره‌ی استاد بزرگوار خود -مرحوم آقای شاه آبادی‌- گفته بودند که ایشان اهل مسائل سیاسی بودند. همچنین من در جایی از امام شنیدم که مرحوم آقای شاه‌آبادی روی منبر گفته بودند که اگر کسی دور و بر من بود، #قیام می‌کردم.
?بنابراین عرفان موجب نمی‌شود که انسان برود در گوشه‌ای بنشیند.

?۱۳۷۷/۱/۲۴

#ادامه_دارد
•●اندیشه ولایت●•

 نظر دهید »

آیا شکافته شدن کعبه هنگام ولادت حضرت علی(ع) سندیت تاریخی دارد

11 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهات_وهابیت 

?آیا شکافته شدن کعبه هنگام ولادت حضرت علی(ع) سندیت تاریخی دارد؟
✅به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی(ع) در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام‌الفیل در درون خانه کعبه روی داده است.
✅جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه #خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ که به آن حضرت #حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.
✅یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت #کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید.
برخاستیم که #قفل در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است.
✅پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه #کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد.
✅ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه‌ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: #فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.» 
?روضة الواعظین، ج1، ص76. 

?کشف الغمه ج1، ص59. 

?امالی، ص80. 

?علل الشرایع، ص56.
hozezeinabekobraurmia@

 نظر دهید »

گناه کافران، زمینه ساز دشمنی خدا با آنها

10 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: آیا دشمنی خدا نسبت به کافران که در آیات قرآن به آن اشاره شده است، ظلم نیست.

 شبهه افکن، کفر کافران را نادیده گرفته است و با این پندار غلط، سعی در القاء ظلم بودن دشمی خدا با کافران(به جرم گوش نکردن حرف خدا) دارد وغافل از این نکته است که:

اولا: دشمنی خدا با کافران از روی قصد و غرض شخصی نیست؛ نکته ای که شبهه افکنان به نحوی در پی القاء آن هستند. بلکه به خاطر گناهانی از جمله رفتار غیر انسانی آنها با دیگران است. «زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا[بقره/212] زندگى دنيا در نظر كسانى كه كفر ورزيده‏ اند (به وسيله شيطان و نفس اماره) آراسته شده، و مؤمنان (تهيدست) را مسخره مى‏ كنند.» و در آیه دیگری می‌فرماید: «كافران اهل كتاب، و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد.»(بقره/105). آیا کافرانی که مردم آزار هستند، باید آنها را تحسین کرد؟ تعجب از شبهه افکنان است که از یکسو فریاد احترام به دیگران و دوری از مردم آزاری سر می دهند، اما وقتی خدا از برخورد با کافرانِ مردم آزار می گوید، آن را دشمنی با کافران قلمداد خواهند کرد.

نکته دوم: خداوند با اهل ایمان نیز عقد اخوت نبسته است و در آیات قرآن به آنها هشدار داده است که از مسیر حق خارج نشوند. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ[بقره/278] اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و آنچه از (مطالبات) ربا باقى مانده، رها كنيد؛ اگر ايمان داريد.» و در آیه 275بقره به گناه آن در آخرت اشاره کرده است. همچنین در آیه 264 بقره به اهل ایمان هشدار می دهد که  ثواب کمکهای خود را با منت گذاشتن ضایع نکنید. آیات در این باره زیادند. بنابراین اینگونه نیست که خدا با اهل ایمان عقد اخوت بسته باشد و با کافران دشمن باشد. بلکه به فرموده قرآن: «بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ[انفال/51] اين، در مقابل كارهايى است كه از پيش فرستاده‏ ايد؛ و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمى‏‌دارد.»

 نظر دهید »

ایران اسلامی، پیاده کننده احکام قرآن

10 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: در ایران، آموزه های قرآن اجرا نمی‌شود، داعش نتوانسته احکام قرآن را پیاده کند، طالبان در پیاده کردن احکام قرآن، ناتوان است، بوکوحرام پیاده کننده آموزه های قرآن نیست، وهابیون عربستان و القاعده نتواسته اند به قرآن عمل کنند. حالا ای هموطن عزیز به من بگو که کدام کشور اسلامی آموزه های قرآن را اجرا می‌کند؟

نکته اول: یکی از شگردهای مهم مخالفان قرآن، تحریک کردن عواطف دیگران(استفاده از واژه هموطن و نظایر آن) است تا به اهداف نامشروع خود برسند. معلوم است که آنها درد قرآن و اسلام ندارند؛ وگرنه طبق فرموده قرآن، اسلام حقیقی، با ولایت اهلبیت همراه است و ایران اسلامی نیز بحمدالله در مسیر ولایت اهلبیت است. قرآن می‌فرماید: «يا  أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي‏ الْأَمْرِ مِنْكُم‏[نساء/59] اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و از فرستاده او و صاحبان امرتان اطاعت نماييد.» همه مفسران شيعه در اين زمينه اتفاق نظر دارند كه منظور از” اولوا الامر"، امامان معصوم مى‏‌باشند كه رهبرى مادى و معنوى جامعه اسلامى، در تمام شئون زندگى از طرف خداوند و پيامبر به آنها سپرده شده است‏.[1]

نکته دوم: کسی ادعا نمی‌کند که ایران اسلامی در تمام زمینه ها، قرآنی عمل کرده است. ولی این باعث نمی‌شود که ایران را به کلی تخریب کنیم و بگوییم آموزه های قرآن در ایران اجرا نمی‌شود. باید بدانیم حتی در زمان حکومت حضرت علی(علیه السلام) باز هم بنا به دلایلی از جمله کم کاری مردم، آموزه های قرآن(جهاد) به اجرا در نمی‌آمد. یکی از آن موارد، سستی مردم در مواجهه با معاویه بود که با اقدامات منحرفانه و جاه طلبی خویش، اسلام را به صورت صوری در آورده بود، و امروزه هم داعشی های تکفیری، راه معاویه و فرزند ناخلف او یزید را ادامه می‌دهند. در حالی که قرآن، معاویه و قبیله او بنی امیه را شجره ملعونه نامیده[2] و مردم را از گرایش به آنان برحذر می‌دارد. «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزيدُهُمْ إِلاَّ طُغْياناً كَبيراً[اسراء/60] و آن درخت لعنت شده در قرآن را جز آزمايشى براى مردم قرار نداديم. و ما آنها را مى‌‏ترسانيم ولى جز طغيانى بزرگ در آنها نمى‌‏افزايد.» شبهه کننده باید بداند که ایران اسلامی در برابر داعش تکفیری ایستاده است و این آیه قرآن را جامعه عمل پوشانده است.

حاصل سخن اینکه، گر چه کسی ادعای پیاده شدن همه آموزه های قرآن در ایران اسلامی را ندارد، اما بحمدالله ایران با در پیش گرفتن راه اهلبیت که در قرآن آمده است، و نیز مقابله با جریان های تکفیری، اسلام حقیقی را در جهان به نمایش گذاشته است.

پی نوشت
[1]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج‏3 ، ص436.
[2]. همان، ج12، ص174.

 نظر دهید »

شببهه افکنان و خدشه بر حقانیت قرآن

07 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: بر اساس قرآن، باید مسلمانی را با زور شمشیر به دیگران تحمیل کرد(کاری  که داعش تحت عنوان جهاد با کفار انجام می‌دهد)، در حالی که اگر مطالب قرآن، حقانیت داشته باشد، نیاز به تحمیل آن به دیگران نیست و دیگران آن را می‌پذیرند.

نکته اول: خدا نکند که تعصب و غرض ورزی چشم انسان را بگیرد و او را از حقایق دور کند. آیات جهاد قرآن نمی‌گوید که به زور عقیده دیگران را عوض کنید. بلکه می‌گوید در مقابل کسانی که با شما می‌جنگند، شما هم بجنگید. و دیگر خبری از تغییر عقیده آنها نیست(البته بحث بت پرستان شبه جزیره عربستان، بحث دیگری است). شبهه افکن با آیات دیگر قرآن کاری ندارد که دستور به رعایت عدالت با دشمنان در صورت صلح طلب بودن آنها می دهد. «خدا شما را از نيكى كردن و عدالت نسبت به كسانى كه در کار دين با شما نجنگيدند و شما را از ديارتان بيرون نكردند، باز نمى‏‌دارد؛ زيرا خدا عدالت پيشگان را دوست دارد.»(ممتحنه/8) و در آیه ای دیگر خطاب به پیامبر می فرماید: «و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراى.»(انفال/61).
نکته دوم: همه دنیا می‌دانند که داعش را آمریکا بوجود آورد و رژیم صهیونیستی و اروپا نیز این گروهک تکفیری را مجهز کردند تا ضدیت با قرآن و اسلام شتاب گیرد و شبهه افکنانی مثل شبهه افکن این سطور، امکان جولان یابد. نشانه اش این است که در کشورهای اسلامی، آشوب و فتنه برپا کرد و مردم مسلمان را کشت و آواره کرد. داعش، این گروهک منافق تکفیری به گونه ای عمل کرد که قرآن بیانگر ان است: «منافقان آنانى هستند كه نگران و مراقب حال شمايند، چنانچه براى شما فتح و ظفرى پيش آيد (براى اخذ غنيمت) گويند: نه آخر ما با شما بوديم؟! و اگر كافران را فتح و بهره ‏اى رسد به آنها گويند: نه ما شما را به اسرار مسلمانان آگاه كرديم و شما را از آسيب مؤمنان نگهدارى کردیم؟»(نساء/141).
نکته سوم: در مورد حقانیت قرآن و دین اسلام باید گفت که کمتر عاقلی می‌گوید که قرآن و دین اسلام حقانیت ندارد و جذاب نیست. گسترش روزافزون اسلام در اروپا و آمریکا با وجود حملات شدید علیه مسلمانان نشانه حقانیت قرآن و اسلام است. اما برای کسانی که دنبال منافع نامشروع خود هستند و دستورات قرآن را مخالف مطامع خود می دانند، سخن از حقانیت قرآن، میخ در سنگ کوبیدن است. «پس با اين معجزه باز چنان سخت دل شديد، كه دلهايتان چون سنگ يا سخت‏ تر از آن شد، چه آنكه از پاره ‏اى سنگها نهرها بجوشد و برخى ديگر از سنگها بشكافد و آب از آن بيرون آيد و پاره ‏اى از ترس خدا فرود آيند. و (اى سنگدلان بترسيد كه) خدا از كردار شما غافل نيست.(بقره/74). بنابراین حقانیت قرآن برای کسی قابل درک است که در پی رسیدن به حقیقت باشد؛ وگرنه برای کافران بجز خسارت چیزی نخواهد بود. «و ما آنچه از قرآن فرستيم شفاى دل و رحمت (الهى) براى اهل ايمان است و ظالمان را به جز زيان (و شقاوت) چيزى نخواهد افزود.»(بقره/82). مثل بارانی که بر یک چمن زار ببارد، آن را شاداب و سرسبز می‌کند؛ اما اگر باران بر شوره زار ببارد، هیچ فایده ای نخواهد داشت.

منبع :سایت رهروان ولایت.

 نظر دهید »

تهمتی شاخدار در مورد نخواندن قرآن توسط مسلمانان

07 فروردین 1397 توسط ریحانه

شبهه: اکثر مسلمانان قرآن نمی خوانند، اما آن را مقدس می‌دانند. تنها از طریق روحانیون دینی در باره قرآن مطالبی را شنیده و باور کرده اند.
برای حل این شبهه به چند نکته اشاره خواهیم کرد.

نکته یک: یکی از شگردهای قرآن ستیزان، تهمت های شاخدار است. مگر می‌شود با وجود این همه روحانی دینی، حافظ قرآن، مفسر قرآن، پژوهشگر قرآن و دیگر اقشار قرآنی، تهمت نخواندن قرآن به مسلمانان زد. اینجاست که این آیه از قرآن را باید در وصف معاندین قران  گفت: «پس آيا تعقل نمى‌‏كنند؟»(یس/68)

نکته دوم: رجوع مسلمانان به روحانیون دینی بواسطه آگاهی آنها از قرآن و احادیث اسلامی است: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ پس اگر نمى‏‌دانيد، از آگاهان بپرسيد.» (نحل/43). گر چه در صدر اسلام علمای اهل کتاب مصداق اهل ذکر بودند، اما مصداق حقیقی اهل ذکر اهلبیت است.[1] و از آنجا که روحانیون دینی، نسبت به سخنان اهلبیت آگاهی دارند، مردم به انها مراجعه می‌کنند.

نکته سوم: اینگونه نیست که مسلمانان فقط از روحانیون دینی پرسیده و هیچ منبع دیگری را نشناسند. نکته ای که شبهه اندازان به نحوی در پی القاء آن هستند. در حالی که عصر، عصر ارتباطات است و مسلمانان نیز از نرم افزارهای قرآنی و اسلامی در گوشیهای همراه خود و سایر وسایل ارتباطی استفاده می‌کنند.

پی نوشت
[1]. ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج11، صص241 تا243

پایگاه رهروان ولایت

 نظر دهید »

پیامبران در صورتی می توانند اسیر و برده داشته باشند که زیاد آدم کشته باشند!!! شبهه

05 فروردین 1397 توسط ریحانه

برخی از از شبهه افکنان در فضای مجازی این چنین  ادعا می کنند که «پیامبران در صورتی می توانند اسیر و برده داشته باشند که زیاد آدم کشته باشند!!!(سوره انفال/آیه 67)
آیا این حرف درست است؟ آیا خداوند پیامبرانش را به قتل و کشتار دعوت کرده است؟

برای پاسخ به این سوال، متن آیه به همراه ترجمه آن را می آوریم و سپس تفسیر آن را از تفاسیر شیعه نقل می کنیم تا حقیقت نمایان شود.
متن آیه: «ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُريدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُريدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ [1]
ترجمه: هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى(از دشمن) بگيرد تا كاملاً بر آنها پيروز گردد(و جاى پاى خود را در زمين محكم كند)! شما متاع ناپايدار دنيا را مى‏ خواهيد(و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، و در برابر گرفتن فديه آزاد كنيد ولى خداوند، سراى ديگر را(براى شما) مى‏ خواهد و خداوند قادر و حكيم است!»
پس تا الآن مشخص شد که خداوند در این آیه هیچ دعوتی به قتل و کشتار انسانها نداده است اما برای بهتر روشن شدن مسئله، معنای لغوی کلمه “يُثْخِنَ” را از جهت لغوی بررسی می کنیم:
جناب راغب در کتاب مفردات خود می گوید: «ثَخُنَ» یعنی سفت و غليظ شد؛ ثخن الشّي‏ء فهو ثَخِين- يعنى طورى غليظ شد كه جارى نمى‏ شود و روان نيست‏.[2] پس با توجه به معنای لغوی کلمه “يُثْخِنَ"، باید بگوییم که معنای آن قتل و کشتار نیست، بلکه به معنای سفت و غلیظ شدن است.
علامه طباطبایی ذیل همین آیه می نویسد: سنّت جارى در انبياى گذشته اين بوده كه وقتى با دشمنان مى‏ جنگيدند و بر دشمن دست مى‏ يافتند، آنها را مى‏ كشتند و با كشتن آنان از ديگران زهر چشم مى‏ گرفتند تا كسى خيال جنگ با خدا و رسولش را در سر نپروراند. و رسم آنان نبود كه از دشمن اسير بگيرند و سپس بر اسيران منت نهاده و يا پول گرفته و آزادشان سازند، مگر بعد از آنكه دينشان در ميان مردم پايگير مى‏ شد كه در اين صورت اسير را نمى‏ كشتند و با منت نهادن و يا گرفتن بهاء آزاد مى‏ كردند.[3]
با توجه به نکاتی که بیان شد معنای آیه مورد بحث چنین می شود: هيچ پيامبرى حق ندارد اسيران جنگى داشته باشد، تا به اندازه كافى جاى پاى خود را در زمين محكم كند و ضربه‏ هاى كارى و اطمينان بخش بر پيكر دشمن وارد سازد.[4]البته همه می دانند که معمولا قتل و کشتار جزء ملزومات جنگ است، لذا اسلام برای اینکه از قتل و کشتار زیاد جلوگیری کند، دستور داد تا در صورت محکم شدن پایه های اسلام، دشمن را به اسیری بگیرند و بعد از دادن فدیه، آنها را آزاد کنند.

علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف به این نکته نیز اشاره می فرمایند که: «از جمله شواهدى كه در الفاظ آيه است و دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) مورد اين عتاب نيست، اين است كه عتاب در آيه مربوط به گرفتن اسير است، و هيچ اشاره‏ اى به اين معنا ندارد كه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) با مسلمين مشورت كرده و يا در گرفتن اسير راضى بوده، و در هيچ روايتى هم نيامده كه آن حضرت قبل از جنگ سفارش كرده باشد به اينكه اسير بگيرند، و يا دلالت داشته باشد بر اينكه آن حضرت به اين امر راضى بوده، بلكه گرفتن اسير خود يكى از قواعد جنگى مهاجرين و انصار بوده، كه وقتى بر دشمن ظفر مى‏ يافتند از ايشان اسير گرفته و اسيران را برده خود مى‏ كردند و يا فديه گرفته و آزادشان مى‏ ساختند، حتى در تاريخ آمده كه مهاجر و انصار خيلى سعى داشتند در اينكه اسير بيشترى به چنگ آورند، حتى اسير خود را مى‏ گرفتند و محافظت مى‏ كردند از اينكه مبادا يك مسلمان ديگرى به او آسيبى برساند و در نتيجه از قيمتش كاسته گردد، جز على بن ابى طالب (علیه السلام) كه در اين جنگ بسيارى را كشت و هيچ اسير نگرفت.»[5]
نتیجه این می شود که اولا این آیه در مورد میدان جنگ است و ربطی به دوران غیرجنگ ندارد؛ دوما گرفتن اسير تنها در صورتى بر مسلمین مجاز است كه از پیروزی بر دشمن مطمئن باشند و الا بايد با ضربات قاطع و پى‏ درپى قدرت دشمن مهاجم را از كار بي اندازند. ولی اگر به پیروزی یقین داشتند، هدف انسانى ايجاب مى‏ كند كه دست از كشتن بردارند و به اسير كردن قناعت كنند.

[1]. سوره انفال، آیه 67
[2]. مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ناشر: مرتضوي‏، سال چاپ: 1374 ه. ش‏، ج‏1، ص: 354
[3]. ترجمه الميزان،طباطبایی، محمدحسین، مترجم: موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، سال چاپ: 1374 ش، ج‏9، ص: 179
[4]. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج‏7، ص: 243.
[5]. ترجمه الميزان، ج‏9، ص180

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ریحانه الزهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • اقتصاد مقاومتی
  • بارداری
  • تمثیل
  • خانواده
  • سخن عالمان
  • شبهه
  • شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • عمومی
  • قرانی
  • مناسبتی
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • مهدویت حدیث
  • نهج البلاغه
  • پژوهش یار
    • فراخوان
    • مطالعه
    • معرفی سایت
    • معرفی محقق
    • معرفی نرم افزار
    • معرفی کتاب
    • مقاله نویسی
      • ارجاع دهی
      • انتخاب عنوان و موضوع مقاله
      • فهرست منابع
      • مقدمه
      • چکیده
      • کلیدواژه
  • گل و گیاه

Random photo

بگونیا عروس
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس